در دنیا چیزی تحت عنوان خون مصنوعی نداریم و تولید آن کاملا منتفی است
پزشکان و قانون: مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران در پاسخ به سوال پالنا درخصوص آخرین وضعیت پیشرفت دنیا و ایران در حوزه تولید خون مصنوعی، گفت: «تولید خون مصنوعی کاملا منتفی است و حتی در کشورهای توسعه یافته هم چنین چیزی وجود ندارد.»
«دکتر مصطفی جمالی» معتقد است که اهدای پلاسما باید به صورت داوطلبانه صورت گیرد و پرداخت پول به فرد اهدا کننده، ممکن است باعث ورود پلاسمای آلوده به چرخه مصرف شده و سلامتی فرد اهدا کننده نیز با اهدای ۳۶ مرتبه در سال، به خطر بیفتد.
پزشکان و قانون: آیا در ایران یا جهان پیشرفتی درخصوص تولید خون مصنوعی ایجاد شده است؟
خیر. ما در دنیا چیزی تحت عنوان خون مصنوعی نداریم و هر چه هست، در حد تئوری است و بعید است که چنین توانی باشد. درواقع تولید خون مصنوعی کاملا منتفی است و حتی در کشورهای توسعه یافته هم چنین چیزی وجود ندارد.
پزشکان و قانون: آخرین وضعیت پالایشگاه خون در کشور چیست و به کجا رسید؟
درخصوص فراورده های حاصل از پلاسما، حدود سال 84 مجوزهایی به چند شرکت خصوصی داده شد تا مراکز خصوصی پلاسما راه اندازی کنند. به طور کلی ما دو شکل پلاسما داریم که یکی از آنها را از خون جدا می کنیم و به آن بازیافتی می گویند. نوع دوم پلاسمای منبع است که آن را از دستگاه می گیرند. آن سال با توجه به نیازهای کشور، تعدادی مجوز به این مراکز دادند که از داوطلبان اهدای پلاسما، پلاسما بگیرند و قرار شد که این دوستان فعال در حوزه پالایشگاه کار خود را آغاز کنند.
حدود 20 مرکز پلاسما پرز دایر شدند و متاسفانه علی رغم حمایت هایی که به عمل آمد، آن شرکت های خصوصی پالایشگاه نزدند. خود سازمان انتقال خون یک پالایشگاه داشت. در دهه 50 ما تکنولوژی تولید آلبومین را داشتیم و این فناوری در ایران موجود بود و در خیابان ویلا در حد محدود تولید می شد. بعد شرکت پالایش و پژوهش پلاسما درست شد و قرار بود که این تولید را توسعه دهد. در سال 92 این شرکت را واگذار کردند و متاسفانه به شخصی واگذار شد که تعهد خود را انجام نداد. بعد از چند سال سازمان خصوصی سازی شکایت کرد و نهایتا دادگاه حکم به بازگشت این پالایشگاه به سیستم دولتی داد که این اواخر حکم صادر شده است. بنابراین علی رغم اینکه مراکز خصوصی دایر شدند اما کماکان این پلاسما باید به خارج از کشور برود، تبدیل به دارو شود و برگردد. در صورتی که وقتی تکنولوژی آن را در کشور داشتیم، اصلا چرا باید وابسته باشیم؟ ما خیلی پیشرفته تر از این تکنولوژی را در کشور راه اندازی کرده بودیم و چرا باید وابسته باشیم؟ دلیل آن این است که وقتی پلاسما را بفرستیم و دیگران آن را تبدیل به دارو کنند، خیلی راحت تر است و زحمتی برای ما ندارد و شرکت ها سود هنگفتی هم می برند.
لذا لازم بود که حاکمیت وارد قضیه شود و به صورت جدی و حاکمیتی به مساله رسیدگی کند که در حال انجام است و هم اکنون درسطوح بالای مملکتی، بحث پالایشگاه پیگیری می شود. البته که ما هیچ وقت نباید با بخش خصوصی مقابله کنیم اما استانداردها را هم باید رعایت کنیم.
پزشکان و قانون: آیا اهدای پلاسما به شکل داوطلبانه انجام می شود یا خرید و فروش می شود؟
روال به این صورت است که 36 مرتبه و گاهی 48 مرتبه پلاسما را از فرد اهدا کننده می گیرند و مبلغی را به طرف پرداخت می کنند. چه کسی حاضر می شود در ازای دریافت پول، پلاسما اهدا کند؟ واضح است که انسانی که به آن پول نیاز دارد. اکثر افرادی که پلاسما اهدا می کنند از روی نیاز است. این شخصی که این کار را می کند از قشر فقیر است و زمانی که به صورت مرتب پلاسما می دهد به این معناست که آن پروتئین و آنتی بادی خون را از دست می دهد. این فرد ضعیف و مستعد بیماری می شود و ضعف ایمنی می گیرد.
از آن طرف یک سری سوالات از فرد اهدا کننده پلاسما پرسیده می شود، مثلا اینکه آیا رفتار پرخطر یا سابقه هپاتیت داشته است؟ این سوالات برای تضمین سلامت پلاسماست تا پروتئین آلوده وارد چرخه مصرف نشود. اما چه بسا کسی که می خواهد پول بگیرد اطلاعات درست ندهد. وقتی قرار است این پول 36 تا 500 هزار تومان در سال باشد، افرادی را داریم که حاضرند این کار را انجام دهند. بنابراین بحث داوطلبانه زیر سوال می رود.
پزشکان و قانون: راهکار چیست؟
ما همیشه پیشنهاد دادیم که به جای این کار، بن مواد پروتئینی دهند. این کار باعث می شود که شخص گوشت بخورد و پروتئین از دست رفته جبران شود. گرچه از نظر من اهدای پلاسما باید صد درصد داطولبانه باشد. پیشنهادی هم که دادیم این بود که حساب کردیم که اگر صد هزار نفر در کشور هر ماه یک بار پلاسما اهدا کنند، نیاز کل کشور رفع می شود. بنابر شناختی که ما از مردم کشور داریم، صد هزار نفر عددی نیست که نتوانیم به آن برسیم.
مثال می زنند که آمریکا میلیاردها دلار از این محل درآمد دارد که باید ببینیم آیا ما می توانیم شرایط کشور را با آمریکا مقایسه کنیم.
پایان پیام/
محسن طاهرمیرزایی
نظر خود را بنویسید