هم سویی مطالبه گری بیماران با مطالبه گری رئیس سازمان غذا و دارو!!
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، از حدود دی ماه سال ۱۴۰۱ ما شاهد اطلاع رسانی های مکرری از رئیس سازمان غذا و دارو مواجه بودیم که کم بودن بودجه های این سازمان مهم که نقش تعیین کننده ای در تامین دارو دارد کشور را گرفتار بحران هایی می نماید که عملا سلامت مردم و امنیت درمانی آنها را تهدید می کند.

این نوع مطالبه گری اگرچه کنشی ابتر است و شجاعت آنرا ندارد که عواقب وخیم این عدم اختصاص بودجه کافی به حوزه دارو را به صراحت بیان کند کنشی خاموش است که فقط در جلد اعداد و ارقام بیان می شود، هوش زیادی نمی خواهد که هر ایرانی بفهمد اگر نیاز بودجه ای  سازمان غذا و دارو برای سال جاری ۱۰۶ هزار میلیاردتومان "۱۰۶همت" بوده است اما ۶۹ هزار میلیارد تومان "۶۹ همت" اختصاص داده‌اند نتیجه چه خواهد شد.

این نوع سیاست گذاری چیزی جز درد و رنج برای مردم به دنبال نخواهد داشت.

این مطالبه گری خاموش یک همسویی طبیعی با مطالبه گری مدنی مردم نیازمند به دارو همسویی دارد. در حالیکه این کنش های مدنی و به حق مردم در حقیقت مطالبه اجرای یکی از اصول مهم قانون اساسی کشور در حوزه سلامت است. این کنش مدنی های مدنی اصیل در مقابل کنشگری مدیران عالی رتبه دولتی غافلگیر می شوند.

این کنشگری خاموش با ارائه دوعدد این حقیقت را عریان می کنند که از قرار تامین سلامت مردم الویت سیاستگذاری دولت نیست.
سالها در نظام بودجه ریزی کشور بودجه های حوزه سلامت مصون از هر تعدی بود و متناسب با تورم دولت ها تلاش می نمودند آنرا جبران نمایند.

واقعا از رئیس جمهور محترم باید سوال کرد:

کدام حوزه از حوزه سلامت مردم الویت بیشتری برای دولت دارد که چنین کسری بودجه ای در حوزه مهم دارو وجود دارد؟

آیا دولت نمی داند کمبود شیر خشک چه صدمه ای به نوزادان این مرز بوم وارد می کند؟ یا نمی داند اگر دسترسی بیماران خاص و دیر درمان به دارو مستمر نباشد چه عواقب خطرناکی برای این گروه از بیماران دارد؟ آیا دولت عواقب کمبود یک سرم ساده را در سیستم درمان کشور تجربه نکرده است؟

بی تردید نمی توان باور داشت که دولت این عواقب را نمی داند! آنچه روشن است، این حقیقت تلخ است که حوزه مهم و حاکمیتی  سلامت از الویت خارج شده است! اگر حوزه سلامت حوزه در الویت باشد باید مصون از تعرض باشد و فریاد رئیس سازمان غذا و دارو در مطبوعات بلند نشود.

در شرایطی که کفگیر سازمان غذا و دارو به ته دیگ خورده است. مطالبات مردم و رئیس سازمان بردار های همسویی هستند که قاعدتا دولت باید پاسخگو باشد. حسن این همسویی این است که مستند کنشگری و مطالبه گری بیماران و خانواده های های آنان جلوی چشم دولت است‌. اظهارات یک مقام عالی رتبه دولتی، نه تنها برچسب های آنچنانی را برنمی تابد بلکه روایتی از یک حقیقت تلخ است.

باید تمرین کنیم با همسو کردن کنشگری فعال و خاموش و شکستن انسداد در حوزه مطالبه گری تعییر ایجاد کنیم و از دولت بخواهیم الویت را به حوزه بهداشت و درمان بازگرداند. حاصل این شرایط درد و رنج برای بیماران و فراموش کردن اصلی انسانی که بر مبنای آن این است که " بیمار نباید رنجی جز رنج بیماری داشته باشد."

تکمله:

بیمار هموفیلی دارو ندارد و درد می کشد و با عدم احساس امنیت در حوزه سلامت خود کیفیت  زندگی اش کاهش می یابد.

رئیس سازمان غذا و دارو بودجه ندارد و با کنشگری منفعلانه ای که خاص مدیران دولتی است با رسانه ها درد دل می کند.

افکار عمومی آنچه درک می کند این است که این حوزه از الویت حوزه دولت خارج گردیده و دولت ترجیح می دهد از دریچه سیاست به حوزه سلامت بنگرد.


نباید ناامید شد. ظرفیت تغییر در این حوزه وجود دارد. در سال‌های جنگ تحمیلی در سخت ترین بحران های ناشی از تحریم های یکجانبه امریکا و متحدانش سلامت از الویت خارج نشد. اما در واکاوی چرایی این تغییر در چند سال اخیر  فقط یک متغیر می یابی و آن وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی است که در سایه کند شدن اهرم استیضاح مجلس بی توجه به این مشکلات در کسوت وزارت روزگار می گذراند.

کمیسیون بهداشت و درمان مجلس فارغ از نقش نظارتی در دو سال اخیر در ردیف مطالبه گران منفعل، فقط مشکلات را رسانه ای می کند و بی تعارف می توان نقش این کمیسیون با رسانه ای فعال در حوزه سلامت همطراز است و البته تفاوتش با کارکنان رسانه این است که حقوق نمایندگی دریافت می کنند. رفتار این مسئولین و آن نمایندگان نا خود آگاه مرا به یاد سخن یکی از بزرگان می اندازد:

"مسئولیت اجتماعی فضیلتی گمشده در ایران"
 
 احمد قویدل _ فعال اجتماعی حوزه سلامت

فانا

پایان پیام/

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.