انجمنها خاکریز پزشکان هستند
دکتر پژمان حسینپور گفت: انجمنهای رشتههای پزشکی، خاکریزی برای پزشکان عضو آن انجمن هستند. اگر شما در جبهه خاکریز نداشته باشید، تیر را مستقیم به پیشانیتان میزنند ولی اگر خاکریز داشته باشید، در زمانی که مورد حمله قرار میگیرید میتوانید پشت خاکریزتان پنهان شوید. بنابراین همکاران ما باید به عضویت در انجمنها به این شکل نگاه کنند و اهمیت بدهند نه اینکه با بیتعهدی از کنارش عبور کنند و در نهایت به این نقطه برسیم که حتی پنج درصد یک جامعهای در انجمن خودشان عضو نباشند. ولی صددرصد اعضای آن جامعه، انتظارات بیش ازحد هم از انجمنشان داشته باشند.
وی افزود: «همه دوستانی که در سطح تخصص فعالیت دارند هم در ابتدا این مدرک دکترای حرفهای را اخذ میکنند و بعد در یک زیرشاخه به تخصص میرسند. من طرح این مقدمه را لازم دانستم که بدانیم مدرک ما «دکترای حرفهای» است و پزشکی عمومی حداقل درباره ما موضوعیت نداشته و یک غلط مصطلح است. حتی عنوان انجمن ما هم تاحدودی اشتباه است. چون نوشتهاند «انجمن پزشکان عمومی ایران» درحالیکه عنوان صحیحش «انجمن دکترای حرفهای پزشکی» است. بنابراین به نظر من اگر ما بخواهیم در دوره جدید انجمن کاری انجام دهیم، اولین کار، اصلاح عنوان این انجمن است تا اینکه همه اعضای جامعه پزشکی به عنوان دارندگان مدرک دکترای حرفهای بتوانند در این انجمن عضو شوند. همانطور که کسی که گواهینامه رانندگی پایه یک گرفته، قبل از آن گواهینامه پایه دو هم دریافت کرده است، اینجا هم کسی که مدرک تخصص گرفته، بدین معنی است که پیش از آن، مدرک دکترای حرفهای پزشکی را هم گرفته است.»
دکتر حسینپور در پاسخ به سوالی درباره دلیل تاکید وی بر تغییر نام انجمن گفت: «اهمیت این موضوع از این جهت است که اگر این انجمن با نام انجمن دکترای حرفهای شناخته شود، لذا همه اعضای جامعه پزشکی، امکان عضویت در این انجمن را خواهند داشت. پس میبینیم که این انجمن چه گستره و سیطره وسیعی دارد. اما متاسفانه درحال حاضر از ۹۸ هزار پزشک دارای مدرک دکترای حرفهای در کشور، حدود ۹۵۰۰ نفر در این انجمن (که ما درباره عنوانش بحث داریم) عضو هستند و از این ۹۵۰۰ نفر تا امروز که من با شما صحبت میکنم، فقط حدود ۴۷۰۰ نفر عضویت خودشان را تمدید کردهاند. یعنی کمتر از ۵ درصد و این یکی از مشکلات مهم ماست.»
این عضو انجمن پزشکان عمومی گفت: «همواره همکاران ما در فضای حقیقی و مجازی گلایه میکنند که چرا ما یک سازمان صنفی قدرتمند نداریم و همین انجمنی که برای ما یک سازمان صنفی نیمبند به حساب میآید هم کارایی لازم را ندارد. درست است که این گلایهها در خیلی از موارد میتواند به حق باشد ولی این مساله هم مهم است که چرا همین عزیزان با یک حق عضویت بسیار ناچیز ۱۲۰ هزار تومانی به عضویت انجمن خودشان درنمیآیند، اما درعین حال از انجمن انتظار شقالقمر هم دارند؟! وقتی شما با حضور خودتان یک تشکل را تقویت نمیکنید، چطور انتظار دارید که همان تشکل برای شما کارسازی هم بکند؟ بنابراین ما درباره این صحبت میکنیم که اگر همه ۱۸۵ هزار عضو جامعه پزشکی به عضویت یک انجمن درآیند (ضمن اینکه میتوانند همزمان عضو انجمنهای تخصصی خودشان هم باشند) آن انجمن میتواند یک بازوی کمکی قوی برای سازمان نظام پزشکی باشد.»
وی افزود: «البته ما به چند دلیل درباره این هم بحث داریم که سازمان نظام پزشکی به معنای واقعی سازمان صنفی ما نیست. چرا که بسیاری از افرادی که در این سازمان قرار گرفتهاند، افراد شاغل در مناصب دولتی هستند و از این رو نمیتوانند یک سازمان صنفی را مدیریت کنند.»
دکتر حسینپور ادامه داد: «در توضیح علت بعدی، میخواهم یک داستان واقعی برای شما تعریف کنم. یکی از مشکلات عمده جامعه پزشکی ایران، وجود تعارض منافع در میان مدیران است و این تعارض منافع به شکلی تعریف شده که تا به امروز نتوانسته حل شود. به عنوان مثال برخی از رشتهها در عین داشتن مناسبات، اختلافاتی هم با هم دارند. مثلا شما یک متخصص داخلی و فوق تخصص گوارش را فرض کنید که به دیگری میگویند انجام اندوسکوپی در صلاحیت کاری ماست و شما حق انجام این کار را ندارید. یا مثلا جراحان عمومی اجازه دارند شکم بیمار را باز کنند و با یک هزینه ناچیز مثلا طحال را جراحی کند یا عمل وازکتومی انجام دهد ولی اجازه ندارد چربی جداره شکم را بردارد. چون این کار در حیطه عمل جراحان پلاستیک است و این همکاران با استفاده از امکانات تکنولوژیک تلاش میکنند این کار را انجام دهند درصورتیکه یک جراح عمومی خیلی راحتتر میتواند از داخل، چربیهای جداره شکم را بردارد. حالا شما پزشکی را فرض کنید که در حیطه داخلی یا گوارش یا جراحی پلاستیک و یا هر رشته دیگری فعال باشد و به یک منصبی در وزارت بهداشت یا سازمان نظام پزشکی برسد. در بسیاری مواقع این شخص با استفاده از اختیاراتی که به دست میآورد، حیطه امنی برای همکاران همرشتهای خودش ایجاد میکند.»
وی تصریح کرد: «مشکل اینجاست که تعارض منافع وجود دارد و این تعارض منافع براساس مبادلات مالی پزشک و بیمار است. منظورم این است که وقتی پزشکان را در مسائل مالی به شدت محدود کردهاند، رقابتهای مالی را به میان خود پزشکان آوردهاند. نتیجه اینکه شما هیچوقت نمیتوانید این تعداد پزشک دارای تعارض منافع را در یک جا جمع کنید. این دقیقا همان علتی است که براساس آن نظام پزشکی یا کاری نمیتواند انجام دهد و یا اگر کاری هم انجام میدهد معمولا به نفع یک گروه خاص است و صدای اعتراض گروههای دیگر را درمیآورد. بنابراین همانطور که عرض کردم انقدر از بیرون محدودیتهای مختلف برای رشتهها ایجاد شده است که پزشکان به جای اینکه براساس قوانین موضوعه کشور عمل کنند، محبورند به رقابتهای بین رشتهای بپردازند و حیطه کار همکاران خودشان را محدود کنند تا خرج و دخلشان به یک تناسبی برسد.»
وی افزود: «شرایطی که تشریح کردم اما در انجمنها دیده نمیشود. در انجمنها همه کسانی که یک تخصص خاص دارند به عضویت انجمن شهر درآمده و از آنجا میتوانند به هیئت مدیره کشوری برسند. البته که بین خود انجمنها هم اختلاف و رقابت وجود دارد ولی ما این جنگ را به مراتب مردانهتر میدانیم. یعنی اگر دو انجمن که به هرحال دو تشکل همسطح هستند با هم یک جنگ کلاسیک گلادیاتوری هم داشته باشند، این خیلی مردانهتر و منصفانهتر از حالتی است که یک گروهی با رای پزشکان وارد نظام پزشکی شده و بعد به همان افراد پشت کرده و خنجر بزنند. البته نمیگویم که نزاع بین انجمنها براساس تعارض منافع نیست. اما حداقل این است که اینجا دو قدرت همسان با هم به نزاع حرفهای میپردازند. اگر این اختلاف بوسیله مذاکره حل شد که هیچ در غیراینصورت با کدخدامنشی حل میشود. این تفاوت زیادی دارد با زمانیکه یک نفر از خاستگاه بخصوصی وارد نظام پزشکی شود و بعد با اختیارات و قدرتی بیش از دیگران با آنها وارد جنگ منافع شود. البته این حالت مطلقا مختص پزشکان نیست و در همه اصناف وجود دارد. مثلا ممکن است بین آجیل فروشها و شیرینی فروشها هم اختلاف وجود داشته باشد که مثلا کدامشان مجاز به فروش برخی از شکلاتها یا مغزها باشند. ولی بالاخره دو صنف همسان از نظر قدرت این اختلاف را بین خودشان حل میکنند و در نهایت به یک تعادلی میرسند.»
این فعال صنفی در تشریح عامل دیگری که به عنوان علل رجحان انجمنها بر نظام پزشکی میداند، گفت: «من میخواهم پا را یک پله فراتر از این هم بگذارم. شما میدانید که یکی از ارکان نظام پزشکی، دادسرای انتظامی این سازمان است. اشخاصی که با تعارض منافع وارد نظام پزشکی میشوند، اول تلاش میکنند جاده را برای اقدامات بعدی خود هموار کنند و بعد پلیس آن جا را هم از خودشان میگذارند. نتیجه این میشود که شما مشغول رانندگی در راه خودتان هستید و هیچ خلافی هم مرتکب نشدهاید ولی پلیس شما را متوقف و جریمه میکند. حالا شما هرچه میخواهید اعتراض کنید، اصلا خودتان را بزنید و موهای سرتان را هم بکنید؛ هیچ تاثیری ندارد. خودتان را جریمه میکند و ماشینتان را هم به پارکینگ منتقل میکند. اگر به مثالی که پیشتر زدم برگردم، مثلا ممکن است یک جراح عمومی به دادسرایی فراخوانده شود که در مقابلش یک جراح پلاستیک نشسته است و .... طبیعی است که براساس تعارض منافع با شما برخورد میشود. به این دلیل است که من میگویم سازمان صنفی ما، یک سازمان سالم نیست. ولی شما در انجمنها حداقل میدانید که کسی براساس تعارض منافع چنین برخوردهایی با شما نمیکند. اگر کار مثبتی هم انجام نشود، حداقلش این است که کسی هم سرتان را نمیبرد.»
وی اضافه کرد: «متاسفانه ما در صنف پزشکی همواره سعی کردهایم که وجود این مسائل متاثر از تعارض منافع را انکار کنیم ولی بههرحال اینها واقعیاتی هستند که وجود دارند. هدف من هم از طرح این موضوع این است که اهمیت حضور در انجمنها برای دوستان روشن شود و بدانند که وقتی ما تاکید میکنیم که همکاران بیایند و عضو انجمن شوند از این جهت است که یک هستهای تشکیل شود و شما بتوانید از طریق آن هسته، جایگاه خودتان را (به اندازه خودتان و نه بیشتر) در سازمان صنفی که همان نظام پزشکی باشد هم به دست آورده و محکم کنید که کسی نتواند به شما زور بگوید. البته دیدگاه من به این معنی نیست که اگر مثلا تا امروز اشخاص دیگری از رشتههای دیگر در نظام پزشکی بودهاند، ما بگوییم از این به بعد نوبت ماست و ما هم همان راه را این بار طبق منافع خودمان پی بگیریم. به هیچ وجه این درست نیست. ما میگوییم اگر قرار است در نظام پزشکی هم فعال باشیم، این راه میتواند از مسیر انجمنها باشد. درواقع حتی برای رسیدن به نظام پزشکی هم بهتر است از خاکریز انجمنها بهره ببریم.»
دکتر حسینپور گفت: «به عقیده من امروز یکی از مسائل مهم ما این است که همکاران ما به اهمیت خاکریز درست کردن پی ببرند. انجمنهای رشتههای پزشکی، خاکریزی برای پزشکان عضو آن انجمن هستند. اگر شما در جبهه خاکریز نداشته باشید، تیر را مستقیم به پیشانیتان میزنند ولی اگر خاکریز داشته باشید، در زمانی که مورد حمله قرار میگیرید میتوانید پشت خاکریزتان پنهان شوید. بنابراین همکاران ما باید به عضویت در انجمنها به این شکل نگاه کنند و اهمیت بدهند نه اینکه با بیتعهدی از کنارش عبور کنند و در نهایت به این نقطه برسیم که حتی پنج درصد یک جامعهای در انجمن خودشان عضو نباشند. ولی صددرصد اعضای آن جامعه، انتظارات بیش ازحد هم از انجمنشان داشته باشند.»
پایان پیام/
گفتوگو: شعیب شاهزمانی | اینستاگرام
نظر خود را بنویسید