حقوق عمومی مردم، قابل معامله نیست
این روزها به طور متوالی خبرهای خودکشی، مهاجرت، تغییر شغل، هتک حرمت و ضرب و شتم پزشکان کشورم را میبینم و میشنوم و براساس رسالت حرفهایام منتشر میکنم. اما این تعدد و تکرار، موضوع را برایم عادی نمیکند و روزبروز بیشتر درگیر افکارم میشوم. از خودم میپرسم ما چطور مردمانی هستیم که میبینیم بخش تاثیرگذاری از نخبگان کشورمان آماج انواع حملات ناجوانمردانه قرار گرفتهاند اما یا دم برنیاورده و سکوت میکنیم و یا اندک اقداماتمان از مرحله نمایشی پا فراتر نمیگذارد؟؟ مگر نمیبینیم که سلامت مردم چطور در معرض خطر قرار گرفته است؟؟
✅ در خبرها آمده بود که مسئول حراست بیمارستان، مصرانه از پزشک اورژانس که بانویی ۳۰ ساله است میخواهد که برادرزادهاش را خارج از نوبت و نه در درمانگاه بلکه در اورژانس بیمارستان (که از قضا بسیار شلوغ هم بوده) معاینه کند. وقتی با مقاومت پزشک مواجه میشود، همراه بیمار (برادر مسئول حراست) شروع به فحاشی و تهدید به قتل کرده و این درگیری لفظی پس از لحظاتی به درگیری فیزیکی هم منجر میشود.
اینکه چه چیزی توسط دوربینهای بیمارستان ثبت و ضبط شده، بر نگارنده آشکار نیست. اما در تماسی که با مسئولان رامهرمز داشتم مشخص شد که مسئول حراست اعتراف کرده که گفته است: «سرت را میبرم»
✅ پس از اینکه خبر به من رسید، با پزشکی که این حادثه برایش رخ داده بود، تماس گرفته و گفتوکو کردم و درجریان جزئیات ماجرا (با روایت پزشک) قرار گرفتم. اما مدتی بعد، پیامی از جانب ایشان را دریافت کردم مبنی بر اینکه منصرف شده است و نمیخواهد مصاحبهاش منتشر شود.
اخلاق حرفهای حکم میکند که به خواستهاش احترام بگذارم و از انتشار مصاحبه خودداری کنم.
اما...
✅ اما فرض که در رامهرمز میانجیگری کردند و آشتی برقرار شد. یا فراتر از آن، مامور خاطی هم مجازات شد. تکلیف حقوق عمومی مردم چه میشود؟
مگر غیر از این است که با هر سیگنال ناامنی و قدرنشناسی که به جانب جامعه پزشکی روانه میکنیم، افکار مهاجرت از شغل و حرفه و وطن را در ذهن بخشی از پزشکان کشورمان بارور و تقویت میکنیم؟
آن هم در شرایطی که «تعرفههای غیرواقعی و غیرقانونی»، «تاخیرهای چند ماهه در دریافت مطالبات از بیمهها»، «پرداخت مالیاتهای سنگین» و در عین حال، «متهم شدن به فرار مالیاتی» و ... جان پزشکان را به لب رسانده و به تبع آن، با افت کیفیت و کمیت ارائه خدمات، سلامت مردم را در معرض خطر قرار داده است؟!
🔸 من نمیدانم امروز که این یادداشت را مینویسم، دکتر غلامپورها، تصمیمی برای بازگشت به وطن دارند؟
🔸 نمیدانم دانشگاه علوم پزشکی خرمآباد، کسی را جایگزین زندهیاد دکتر پرستو بخشی کرده است؟
🔸 نمیدانم مردم نورآباد امروز از نعمت داشتن یک متخصص قلب و عروق بهرهمند شدهاند؟
🔸 نمیدانم بعد از کتک مفصلی که دکتر شریفی در بیمارستان جلیل یاسوج خورد، هنوز هم وقتی پای یک بیمار اورژانسی در میان است، دکتر شریفیها با همان عجله و شدت و حدت خودشان را به آسانسور میرسانند تا بر بالین بیمارشان حاضر شوند؟!
🔸 نمیدانم ...
اما این را به خوبی میدانم که هر نوع تعرض به نخبگان و خادمان مردم در هر لباس و رشته و حرفهای که باشند، اجحاف یک حق عمومی است و کسانیکه امروز پستهای مدیریتی را در اختیار دارند، اگر در برابر این رویه شومی که آغاز شده و متاسفانه با سرعت به پیش میرود سکوت کنند یا اقدام موثری انجام ندهند، به این مردم و خدای این مردم مدیونند و روزی باید در محضر تاریخ، پاسخگو باشند.
✅ سلامت، حق مردم است و حقوق عمومی مردم، قابل معامله نیست
🗓 چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳
پایان پیام/
نویسنده: شعیب شاهزمانی | اینستاگرام
نظر خود را بنویسید