در انتشار اخبار خودکشی، از اصول حرفهای و اخلاقی غافل نشوید
رسانهها نباید با همان روشی که مثلا در واکنش به پدیدهای مثل مهاجرت به میدان میآیند، به موضوع چندوجهی خودکشی نگاه کنند. موضوعی که در بسیاری موارد، صرفا صنفی نبوده و عوامل دیگری هم در حدوث آن نقش دارند که در بسیاری موارد پرداختن بیمهابا به آنها نه جایز است، نه مطلوب.
از اواسط دهه ۹۰ حوزه سلامت و نگاه مردم و مسئولان به این حوزه با تغییرات بزرگی مواجه شد. طرح جنجالی تحول سلامت در دولت یازدهم کلید خورده بود و گفتنیها درباره این طرح فراوان بود. از سویی برخی موضوعات مانند فشار مضاعفی که این طرح بر جامعه پزشکی وارد کرد، فریز شدن چندین ساله تعرفهها پس از افزایش یکبارهای که در سال ۹۳ تجربه کرده بود و حملات برخی رسانهها (بهویژه رسانه ملی) به جامعه پزشکی، شرایط جدیدی ایجاد کرده بود و این شرایط جدید، رسانههای جدید میطلبید.
پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا) به عنوان نخستین رسانه صنفی جامعه پزشکی در چنین اتمسفری شکل گرفت. از همان ابتدا هم تصمیم بر این شد که سقف پالنا بر دو ستون بنا شود. ستونی از پزشکان و فعالان علمی و صنفی و ستونی از روزنامهنگاران تخصصی حوزه سلامت. همکاری و همافزایی این دوگروه (خبرنگاران و پزشکان) در پالنا، ضریب خطاها (که همواره محتمل و ممکن است) را کاهش داده و در برهههایی هم منجر به نتایج خوبی شد.
✅ با این تجربه، در کنار فراگیرتر شدن استفاده از شبکههای اجتماعی بخصوص تلگرام، بر تعداد رسانههای رسمی و غیررسمی حوزه پزشکی افزوده شد. گاهی یک کانال تلگرامی که چند نفر پزشک جوان یا دانشجوی پزشکی ایجاد کرده بودند یا یک پیج اینستاگرامی که توسط یک نفر اداره میشد، میتوانست مخاطبان زیادی جذب کرده و آنان را از اخبار و تحلیلهای خود سیراب کند.
تولد این رسانههای نوظهور، از این جهت که فضای بیشتری جهت نشر آراء و اخبار دراختیار صاحبان نظر و اهالی خبر قرار میدهد، میمون و مبارک است. اما ورود به دنیای ارتباطات بدون درنظر گرفتن حداقل اصول و قواعد حاکم بر آن، میتواند آسیبهایی هم به همراه داشته باشد. درعینحال وقتی این قواعد به جان و مال و آبروی افراد و خانوادهها میرسد، سختگیری و حتی وسواس بیشتری دارد.
✅ نمونه واضح آنچه ذکر کردم، موضوع «خودکشی» است. متاسفانه در سالهای اخیر به علل متعدد و البته متفاوت، این مساله تلخ و غمانگیز در جامعه پزشکی هم افزایش داشته است. اما متاسفانه بخش زیادی از مطالب منتشر شده در این باره، با اصول حرفهای و ارزشهای اخلاقی روزنامهنگاری همخوانی ندارند.
✅ من کاملا بر این باورم که عواملی همچون تعرفههای غیرواقعی، مالیاتهای سنگین، کسورات غیرمنصفانه، قوانین قضائی و مقررات سخت و بعضا تبعیضآمیز در حوزههای آموزشی، اداری و تجاری و همچنین توهین و هتک حرمتی که در رسانهها نسبت به این قشر میشود، همه و همه در ایجاد حس سرخوردگی و ناامیدی پزشکان نقش پررنگی دارند که میتواند به ترک رشته، ترک شغل، مهاجرت و ... منجر شود. اما نکته مهم اینجاست که رسانهها نباید با همان روشی که مثلا در واکنش به پدیدهای مثل مهاجرت به میدان میآیند، به موضوع چندوجهی خودکشی نگاه کنند. موضوعی که در بسیاری موارد، صرفا صنفی نبوده و عوامل دیگری هم در حدوث آن نقش دارند که در بسیاری موارد پرداختن بیمهابا به آنها نه جایز است، نه مطلوب.
✅ البته که در این میان نمونهای مثل خودکشی مظلومانه زندهیاد دکتر بخشی هم به چشم میخورد که نقش عوامل صنفی و حاکمیتی در آن بسیار مشهود بود و اکثر رسانهها هم به درستی به آن پرداختند. اما آیا به بقیه موارد هم میتوان با همان فرمول ورود کرد؟!
به باور بسیاری از صاحب نظران (ازجمله روانپزشکان، پزشکان و دانشآموختگان جامعهشناسی)، نوع پرداختن رسانهها به موضوع خودکشیهای اخیر پزشکان و افراط در انتشار مطالب مرتبط، به عادیسازی این پدیده خطرناک و غمانگیز کمک کرده و در تکرار آن توسط برخی جوانپزشکان بیتاثیر نبوده است.
✅ جان کلام اینکه بازدید زیاد مطلب و بازنشر حداکثری آن در پلتفرمهای مختلف، دلیلی بر درست بودن آن نیست. خواهشم از عزیزان فعال در رسانههای کوچک و بزرگ حوزه پزشکی این است که حداقل در این مورد بهخصوص کمی با احتیاط بیشتری گام بردارند. تاکید میکنم که قطعا منظورم سکوت رسانهای و نپرداختن به این موضوع نیست. چه بسا واکنش به موقع و مناسب رسانهها به خودکشی پزشکان، بتواند منجر به شناسایی و حل علل و عوامل آن شده و در آینده، کمتر با چنین خبرهایی مواجه شویم. به شرط آنکه اصولی که اساتید حوزه ارتباطات روشن کردهاند را چراغ راه خود کنیم.
✅ انجمن روانپزشکان ایران به تازگی برخی از اصول اساسی انتشار مطالب مرتبط با خودکشی در رسانهها را منتشر کرده است که مطالعه ان را به همه همکاران گرامی در رسانههای تخصصی حوزه سلامت توصیه میکنم.
پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا) به عنوان نخستین رسانه صنفی جامعه پزشکی در چنین اتمسفری شکل گرفت. از همان ابتدا هم تصمیم بر این شد که سقف پالنا بر دو ستون بنا شود. ستونی از پزشکان و فعالان علمی و صنفی و ستونی از روزنامهنگاران تخصصی حوزه سلامت. همکاری و همافزایی این دوگروه (خبرنگاران و پزشکان) در پالنا، ضریب خطاها (که همواره محتمل و ممکن است) را کاهش داده و در برهههایی هم منجر به نتایج خوبی شد.
✅ با این تجربه، در کنار فراگیرتر شدن استفاده از شبکههای اجتماعی بخصوص تلگرام، بر تعداد رسانههای رسمی و غیررسمی حوزه پزشکی افزوده شد. گاهی یک کانال تلگرامی که چند نفر پزشک جوان یا دانشجوی پزشکی ایجاد کرده بودند یا یک پیج اینستاگرامی که توسط یک نفر اداره میشد، میتوانست مخاطبان زیادی جذب کرده و آنان را از اخبار و تحلیلهای خود سیراب کند.
تولد این رسانههای نوظهور، از این جهت که فضای بیشتری جهت نشر آراء و اخبار دراختیار صاحبان نظر و اهالی خبر قرار میدهد، میمون و مبارک است. اما ورود به دنیای ارتباطات بدون درنظر گرفتن حداقل اصول و قواعد حاکم بر آن، میتواند آسیبهایی هم به همراه داشته باشد. درعینحال وقتی این قواعد به جان و مال و آبروی افراد و خانوادهها میرسد، سختگیری و حتی وسواس بیشتری دارد.
✅ نمونه واضح آنچه ذکر کردم، موضوع «خودکشی» است. متاسفانه در سالهای اخیر به علل متعدد و البته متفاوت، این مساله تلخ و غمانگیز در جامعه پزشکی هم افزایش داشته است. اما متاسفانه بخش زیادی از مطالب منتشر شده در این باره، با اصول حرفهای و ارزشهای اخلاقی روزنامهنگاری همخوانی ندارند.
✅ من کاملا بر این باورم که عواملی همچون تعرفههای غیرواقعی، مالیاتهای سنگین، کسورات غیرمنصفانه، قوانین قضائی و مقررات سخت و بعضا تبعیضآمیز در حوزههای آموزشی، اداری و تجاری و همچنین توهین و هتک حرمتی که در رسانهها نسبت به این قشر میشود، همه و همه در ایجاد حس سرخوردگی و ناامیدی پزشکان نقش پررنگی دارند که میتواند به ترک رشته، ترک شغل، مهاجرت و ... منجر شود. اما نکته مهم اینجاست که رسانهها نباید با همان روشی که مثلا در واکنش به پدیدهای مثل مهاجرت به میدان میآیند، به موضوع چندوجهی خودکشی نگاه کنند. موضوعی که در بسیاری موارد، صرفا صنفی نبوده و عوامل دیگری هم در حدوث آن نقش دارند که در بسیاری موارد پرداختن بیمهابا به آنها نه جایز است، نه مطلوب.
✅ البته که در این میان نمونهای مثل خودکشی مظلومانه زندهیاد دکتر بخشی هم به چشم میخورد که نقش عوامل صنفی و حاکمیتی در آن بسیار مشهود بود و اکثر رسانهها هم به درستی به آن پرداختند. اما آیا به بقیه موارد هم میتوان با همان فرمول ورود کرد؟!
به باور بسیاری از صاحب نظران (ازجمله روانپزشکان، پزشکان و دانشآموختگان جامعهشناسی)، نوع پرداختن رسانهها به موضوع خودکشیهای اخیر پزشکان و افراط در انتشار مطالب مرتبط، به عادیسازی این پدیده خطرناک و غمانگیز کمک کرده و در تکرار آن توسط برخی جوانپزشکان بیتاثیر نبوده است.
✅ جان کلام اینکه بازدید زیاد مطلب و بازنشر حداکثری آن در پلتفرمهای مختلف، دلیلی بر درست بودن آن نیست. خواهشم از عزیزان فعال در رسانههای کوچک و بزرگ حوزه پزشکی این است که حداقل در این مورد بهخصوص کمی با احتیاط بیشتری گام بردارند. تاکید میکنم که قطعا منظورم سکوت رسانهای و نپرداختن به این موضوع نیست. چه بسا واکنش به موقع و مناسب رسانهها به خودکشی پزشکان، بتواند منجر به شناسایی و حل علل و عوامل آن شده و در آینده، کمتر با چنین خبرهایی مواجه شویم. به شرط آنکه اصولی که اساتید حوزه ارتباطات روشن کردهاند را چراغ راه خود کنیم.
✅ انجمن روانپزشکان ایران به تازگی برخی از اصول اساسی انتشار مطالب مرتبط با خودکشی در رسانهها را منتشر کرده است که مطالعه ان را به همه همکاران گرامی در رسانههای تخصصی حوزه سلامت توصیه میکنم.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید