سنگفرش هر خیابان از طلاست!!!
در یک صبح پاییزی در سنگفرش پیاده رویی در سعادت آباد تهران توجهم را جلب کرد. بوتاکس، لیزر بدن کاشت ناخن و ... ارزان و در دسترس گویا تبلیغ کنندگان از کتاب پرفروش کیم وو چونگ الهام گرفته بودند "سنگفرش هر خیابان از طلاست". به راستی هم این تبلیغات داشت. برق طلا را در چشم عده ای بازتاب میکرد ولی عجب اینکه این برق طلا برای سایرین و کل جامعه نشانه ای (نوعی sign) تاسف برانگیز از یک بیماری عمقی و زیربنایی بود...
1⃣ مردم زیادی در جامعه ما در سالهای اخیر علاقهمند به انجام کارهای زیبایی پزشکی شدهاند. شاید در نگاه اول فکر کنیم این، نوعی گرایش و سلیقه در کنار سایر علاقههای انسانی است ولی وقتی دقت کنیم می بینیم که این علاقه در حیطه های دیگر مثل مطالعه، کتابخوانی، فرهنگ و حتی هنر ایجاد نشده است.
این مساله را کمی تامل برانگیز میکند! بگذریم از اینکه آمارها هم خصوصا در مقایسه با دیگر کشورها رتبه برتر ما را در این زمینه (و نه در شاخصهای مربوط به مطالعه و فرهنگ و نه حتی شادکامی!) به خوبی نشان میدهد. اینها کافی است که ببینیم مساله اتفاقی نیست و مسائلی مربوط به فرهنگ و افکار عمومی جامعه علت و زیر بناست.
2⃣ در حالی که حال کلی پزشکی و درمان ما خوب نیست و پزشکان خصوصا جوانترهایشان درگیر مشکلات متعدد مثل کاهش در آمد، کاهش فرصتهای شغلی، کاهش تعرفه و دستمزد، تمایل وافر به مهاجرت و... هستند اقبال به اعمال و پروسیژرهای زیبایی در بین تمام پزشکان چه آنها که مثل متخصصین پوست و جراح پلاستیک و ENT زیبایی را ملک طلق خود میدانند و چه آنهایی که ذیل واژه تازه وارد استاتیسین خود را صاحب صلاحیت مسلم در این حیطه می دانند و چه آنها که در سایر تخصصهای کاملا غیرمرتبط (مثل بیهوشی، زنان عفونی و اطفالو ...) تحصیل کردهاند، زیاد است.
اینجا به نظر میرسد همان علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی که برای بعضی حیطه های پزشکی رکود و ناکامی رقم زده با سوق ناخودآگاه پزشکان به سمت فیلد زیبایی منطقه جبران و محل فراری ایجاد کرده است. اگر این تحلیل درست باشد این میل زیاد به اعمال زیبایی در پزشکان خود یک نشانه سطحی از یک پاتولوژی عمقی در جامعه و فرهنگ است.
3⃣ با عنایت به آنچه که در بالا آمد این نتیجهگیری سخت نیست که ببینیم زیربنای همه اقبال به زیبایی در بین پزشکان هم نه مسائل علمی و تخصصی بلکه اغلب مسائل مالی و اقتصادی است و به دنبال این نتیجهگیری بیجا نیست که گفته شود که اینجا قوانین بنیادی اقتصاد مثل عرضه و تقاضا و رقابت است که زیربناست و مسائل دیگر ظاهر و روبناست.
هر از چندگاهی نزاعها و تنشهایی را بین گروههای پزشکی درگیر در زیبایی شاهدیم.
با عنایت به مطالب بالا و با توجه به بنیانهای فرهنگی پایه جامعه ما مثل استبداد زدگی تاریخی، خود محوری و گروه محوری قبیله مآب بعضی مشکلات بنیادی در این حیطه را که اسما از جنس علمی و تخصصی ولی ذاتا از جنس تعارض منافع و تمایل به انحصار گرایی است بیشتر میتوان فهمید!
4⃣ اقتصادی و مالی بودن زیربناهای گرایش به زیبایی به همراه بعضی دیگر مشکلات فرهنگی و اجتماعی (که ناشی از ناپختگی جمعی و تاریخی جامعه است) از یک طرف و راحت بودن و در دسترس بودن اغلب کارهای زیبایی از طرف دیگر، راه ورود غیرپزشکان را نیز به این حیطه پرتقاضا و پردرآمد باز کرده است و جالب اینکه در حالی که بعضی پزشکان درگیر دعوای شدید ( از جنس تعارض منافع و نبرد بر سر قلمرو) با هم در حیطه زیبایی هستند قشر زیادی، هم از خانواده درمان مثل بعضی از پرستاران و ماماها، و هم از خارج خانواده درمان مثل آرایشگر، ناخنکار و ... نیز بدون اینکه مواجه با مشکل جدی باشند نه تنها به راحتی مشغول کارند و در شبکههای اجتماعی امروزی هم به راحتی مشغول تبلیغند بلکه با قدرت و ثروتی که زیبایی برایشان به ارمغان آورده پزشکانی را هم برای قانونی جلوه دادن کار و فرار از بعضی مجازاتهای قانونی تحت استخدام در آوردهاند!
5⃣ در دنیای پزشکی اتفاق دیگری هم افتاده است که با اتفاقات حیطه زیبایی ارتباط دارد. اگر کمی قبل آرزوی اغلب دانشجویان پزشکی و پزشکان جوان قبولی در آزمون دستیاری و ورود به رشتههای تخصصی بالینی بود الان در زمانه ای به سر میبریم که تعداد قابل توجهی از صندلیهای رزیدنتی حتی در رشتههایی که قبلا لوکس و درآمدزا تلقی میشد خالی میماند. گرچه این مساله دلائل متعددی دارد ولی بخشی از علل آن را میتوان به گرایش روبه رشد پزشکان به انجام اعمال زیبایی پزشکی به عنوان کارهایی راحت و کم ریسک و پردرآمد به جای اشتغال در رشته های تخصصی که با درآمد کمتر و ریسک بیشتر است، مربوط دانست.
✅ دوباره به این تصاویر سنگفرش پیادهرو نگاه کنیم. طلایی که ابتدا چشم ما را تسخیر کرده بود در برابر کیمیای اندیشه تاب نیاورده و مس شده است. مسی که بیش از هرچیز خبر از بیماری میدهد.
بیماری عمقی، آن هم در بطن جامعه!
این مساله را کمی تامل برانگیز میکند! بگذریم از اینکه آمارها هم خصوصا در مقایسه با دیگر کشورها رتبه برتر ما را در این زمینه (و نه در شاخصهای مربوط به مطالعه و فرهنگ و نه حتی شادکامی!) به خوبی نشان میدهد. اینها کافی است که ببینیم مساله اتفاقی نیست و مسائلی مربوط به فرهنگ و افکار عمومی جامعه علت و زیر بناست.
2⃣ در حالی که حال کلی پزشکی و درمان ما خوب نیست و پزشکان خصوصا جوانترهایشان درگیر مشکلات متعدد مثل کاهش در آمد، کاهش فرصتهای شغلی، کاهش تعرفه و دستمزد، تمایل وافر به مهاجرت و... هستند اقبال به اعمال و پروسیژرهای زیبایی در بین تمام پزشکان چه آنها که مثل متخصصین پوست و جراح پلاستیک و ENT زیبایی را ملک طلق خود میدانند و چه آنهایی که ذیل واژه تازه وارد استاتیسین خود را صاحب صلاحیت مسلم در این حیطه می دانند و چه آنها که در سایر تخصصهای کاملا غیرمرتبط (مثل بیهوشی، زنان عفونی و اطفالو ...) تحصیل کردهاند، زیاد است.
اینجا به نظر میرسد همان علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی که برای بعضی حیطه های پزشکی رکود و ناکامی رقم زده با سوق ناخودآگاه پزشکان به سمت فیلد زیبایی منطقه جبران و محل فراری ایجاد کرده است. اگر این تحلیل درست باشد این میل زیاد به اعمال زیبایی در پزشکان خود یک نشانه سطحی از یک پاتولوژی عمقی در جامعه و فرهنگ است.
3⃣ با عنایت به آنچه که در بالا آمد این نتیجهگیری سخت نیست که ببینیم زیربنای همه اقبال به زیبایی در بین پزشکان هم نه مسائل علمی و تخصصی بلکه اغلب مسائل مالی و اقتصادی است و به دنبال این نتیجهگیری بیجا نیست که گفته شود که اینجا قوانین بنیادی اقتصاد مثل عرضه و تقاضا و رقابت است که زیربناست و مسائل دیگر ظاهر و روبناست.
هر از چندگاهی نزاعها و تنشهایی را بین گروههای پزشکی درگیر در زیبایی شاهدیم.
با عنایت به مطالب بالا و با توجه به بنیانهای فرهنگی پایه جامعه ما مثل استبداد زدگی تاریخی، خود محوری و گروه محوری قبیله مآب بعضی مشکلات بنیادی در این حیطه را که اسما از جنس علمی و تخصصی ولی ذاتا از جنس تعارض منافع و تمایل به انحصار گرایی است بیشتر میتوان فهمید!
4⃣ اقتصادی و مالی بودن زیربناهای گرایش به زیبایی به همراه بعضی دیگر مشکلات فرهنگی و اجتماعی (که ناشی از ناپختگی جمعی و تاریخی جامعه است) از یک طرف و راحت بودن و در دسترس بودن اغلب کارهای زیبایی از طرف دیگر، راه ورود غیرپزشکان را نیز به این حیطه پرتقاضا و پردرآمد باز کرده است و جالب اینکه در حالی که بعضی پزشکان درگیر دعوای شدید ( از جنس تعارض منافع و نبرد بر سر قلمرو) با هم در حیطه زیبایی هستند قشر زیادی، هم از خانواده درمان مثل بعضی از پرستاران و ماماها، و هم از خارج خانواده درمان مثل آرایشگر، ناخنکار و ... نیز بدون اینکه مواجه با مشکل جدی باشند نه تنها به راحتی مشغول کارند و در شبکههای اجتماعی امروزی هم به راحتی مشغول تبلیغند بلکه با قدرت و ثروتی که زیبایی برایشان به ارمغان آورده پزشکانی را هم برای قانونی جلوه دادن کار و فرار از بعضی مجازاتهای قانونی تحت استخدام در آوردهاند!
5⃣ در دنیای پزشکی اتفاق دیگری هم افتاده است که با اتفاقات حیطه زیبایی ارتباط دارد. اگر کمی قبل آرزوی اغلب دانشجویان پزشکی و پزشکان جوان قبولی در آزمون دستیاری و ورود به رشتههای تخصصی بالینی بود الان در زمانه ای به سر میبریم که تعداد قابل توجهی از صندلیهای رزیدنتی حتی در رشتههایی که قبلا لوکس و درآمدزا تلقی میشد خالی میماند. گرچه این مساله دلائل متعددی دارد ولی بخشی از علل آن را میتوان به گرایش روبه رشد پزشکان به انجام اعمال زیبایی پزشکی به عنوان کارهایی راحت و کم ریسک و پردرآمد به جای اشتغال در رشته های تخصصی که با درآمد کمتر و ریسک بیشتر است، مربوط دانست.
✅ دوباره به این تصاویر سنگفرش پیادهرو نگاه کنیم. طلایی که ابتدا چشم ما را تسخیر کرده بود در برابر کیمیای اندیشه تاب نیاورده و مس شده است. مسی که بیش از هرچیز خبر از بیماری میدهد.
بیماری عمقی، آن هم در بطن جامعه!
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید