با تحریم نمی‌توان مشکلات کشور را حل کرد
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، سیدمحمدرضا خاتمی در قسمت نخست گفت‌وگوی خود بیشتر از وضعیت ناهنجار پیوند کلیه در ایران سخن گفت و اینکه در دیگر کشورها دریافت عضو پیوندی بیشتر از جسد و با اهداف انسان دوستانه انجام می‌شود در حالی که در ایران به یک تجارت تبدیل شده است.

خاتمی در بخش دوم مصاحبه خود با ایرنا از اثر تحریم‌ها بر معالجه و درمان بیماران کلیوی، اثرات روی کار آمدن یک پزشک به عنوان رئیس جمهور در کشور، تعرفه‌های پزشکی و طرح پزشکی خانواده صحبت کرد و گفت: اثر منفی تحریم‌ها بر تجهیزات و کیفیت خدمات پزشکی به بیماران کلیوی زیاد است و تا وقتی چالش‌های اقتصادی کشور مرتفع نشود چالش‌های نظام پزشکی نیز حل نخواهد شد.

 بخش دوم گفت‌وگو با متخصص بیماری‌های داخلی کلیه و نایب رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی در پی می‌آید:

دسترسی داخلی به امکانات و تجهیزات مورد نیاز بیماران کلیوی را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا تحریم‌ها بر این بخش هم موثر بوده است؟

بله خیلی موثر بوده است. در مورد وسایل مورد استفاده دیالیزی‌ها این کمبودها کاملا مشهود است. درباره وسایلی مانند سوزن‌های نمونه‌برداری و داروها مشکل داریم. البته در داخل کشور، صنعتگران و دانشمندان ما خیلی تلاش کردند این کمبودها را تا حد امکان جبران کنند ولی متاسفانه تحریم‌ها اثرش را در سلامت بیماران کلیوی گذاشت.

یکی از مهم‌ترین آثار این تحریم‌ها، گران شدن همه وسایل مربوط به بیماران دیالیزی است. مثلا ماشین دیالیزی که ۸۰ میلیون قیمت داشت الان به ۸۰۰ میلیون تومان رسیده است و هیچ کس از عهده خرید آن برنمی‌آید؛ ماشین‌های دیالیز در حال کهنه شدن است و برای بیمار و روند درمان گرفتاری ایجاد می‌کند؛ نمونه‌های داخلی ساخته شده هم هنوز آن کیفیت مطلوب را ندارد.

در مورد دیگر باید بگویم که ما از داروهای جدیدی که در پیوند کلیه در دنیا به بازار آمده است محروم هستیم چون یا امکان ورودش نیست یا پولش را نداریم. سوزن‌های نمونه‌برداری‌ هم دچار اشکال است و خوب کار نمی‌کند. در نتیجه نمونه‌برداری‌ها ناموفق است، در مجموع تحریم‌ها کیفیت خدمات پزشکی را که بیماران کلیوی در سابق داشتند، از بین برده است.

با نشستن دکتر پزشکیان در راس قوه مجریه این امیدواری ایجاد شده‌است که بتواند مشکلات حوزه سلامت را بهتر حل کند. نظر شما در این زمینه چیست؟

چالش‌های نظام سلامت فرع بر چالش‌های اقتصادی است، وقتی حال اقتصاد خوب نیست، بقیه بخش‌ها هم حال خوبی نخواهند داشت. این مسئله در امور پزشکی خود را بیشتر نشان می‌دهد چون بحث سلامت افراد است. شما ممکن است فقیر باشید و گرسنگی را تحمل کنید اما وقتی بیمار می‌شوید صبرتان لبریز می‌شود، مهم نیست رئیس جمهور پزشک باشد یا مهندس یا حقوقدان، بلکه کسی می‌تواند چالش‌های نظام پزشکی را حل کند که ابتدا مشکلات اقتصادی را رفع کند. چالش‌های اقتصادی کشور هم حل شدنی نیست مگر این که جایگاه کشور در جهان درست تعریف شود و با دنیا تعامل لازم را داشته باشد.

علاوه بر این خود مشکلات اقتصادی باعث ایجاد رانت و فساد می‌شود، اکنون در امور پزشکی هم شاهد ورود این رانت و فساد هستیم. نمونه‌اش در همان پیوند کلیه‌ای بود که گفتم. آقای پزشکیان یا هر شخص دیگری اگر می‌خواهد حال مملکت و حال بهداشت و درمان خوب شود ابتدا باید حال اقتصاد را خوب کند و برای این کار باید روابط بین الملل را بهبود بخشد. ما با این تحریم‌ها و مسائل حل نشده بانکی و روابط خارجی که داریم نمی‌توانیم مشکلاتمان را برطرف کنیم.

ولی حتی بهبود روابط بین‌الملل هم شرط لازم برای بهبود وضع اقتصادی است نه شرط کافی. شرط لازم و کافی دیگر این است که شما مدیرانی داشته باشید که همسو با شما باشند و بدانند ریشه مشکلات کجاست و چگونه باید آن را حل کرد. این مدیران باید فداکارانه وارد میدان شوند. اکنون در وزارت بهداشت و درمان ما این مدیران را داریم ولی باز هم بحث دیگری مطرح است و آن شایسته سالاری در رده‌های مدیریتی است.

ریشه اصلی مشکلات، عدم شایسته سالاری است. وقتی شما مدیر شایسته، باسواد و کاردانی را می‌خواهید نصب کنید گیر گزینش و تایید صلاحیت‌های عجیبی می‌افتید. اینکه فردی مثلا در فلان حادثه سیاسی توئیتی کرده یا سخنرانی‌ انجام داده است یا اصلا جور دیگری غیر از شما فکر می‌کند ولی وطن پرست و دلسوز است رد صلاحیت می‌شود و این رویه باعث می‌شود برای همیشه کشور از خدمات کارشناسان خبره محروم باشد.

بنابراین شما مجبورید کسانی را مدیر کنید که از نظر کارآمدی متوسط به پایین و ریاکار هستند یا طالب پست و مقامند. البته من نمی‌گویم همه مدیران ما این گونه‌اند اما سیستم گزینش و تایید صلاحیتی که داریم مملکت را از شایسته سالاری خالی می‌کند. بنابراین حتی اگر مسائل بین‌المللی خود را حل کنیم تا این مشکل داخلی را مرتفع نکنیم، نباید زیاد به حل معضلات جامعه امیدوار باشیم.

یکی از مشکلات قدیمی حوزه درمان کشور بحث تعرفه‌های پزشکی است. پزشکان این تعرفه‌ها را ناچیز می‌دانند و بیماران افزایش تعرفه‌ها را کمرشکن. به نظر شما چه کار می‌شود کرد که رضایت هر دو طرف جلب شود؟

خیلی جالب است. همه دولت‌ها وقتی می‌آیند می‌گویند طرفدار نظام اقتصادی آزاد هستند. الان قیمت گوشت و آب و برق گران است و اگر بنزین هم گران نمی‌شود، دلایلی دارد. شما بروید شیر و لبنیات بخرید، ببینید نسبت به ماه قبل ۲۰ تا ۳۰ درصد گران شده است. فقط دو چیز است که دولت حاضر به آزادسازی قیمت آن نیست، یکی حقوق کارمندان است و دیگری تعرفه پزشکان، کارمندان با دلار ۱۰ هزار تومانی حقوق می‌گیرند اما مخارجشان با دلار ۷۰ هزار تومانی است. چرا دولت دست از نرخ‌گذاری نیروی انسانی بر نمی‌دارد؟ اگر می‌خواهید قیمت فوب منطقه خلیج فارس را برای بنزین و گازوئیل بگذارید، قیمت فوب خلیج فارس را برای نیروی انسانی‌ خود هم بگذارید.

علاوه بر این چرا دولت برای حوزه پزشکی قیمت‌گذاری می‌کند؟ برای اینکه پول ندارد مردم را به طور واقعی بیمه کند، برای همین از جیب جامعه پزشکی برمی‌دارد و به مردم می‌دهد. در حالی که دولت باید مردم را به گونه‌ای بیمه کند تا در صورت آزادسازی نرخ تعرفه‌های پزشکی به مردم هم فشار وارد نشود.

سیستم فعلی فسادزا هست. پزشک می‌گوید من نمی‌توانم حق خودم را بگیرم بنابراین از بیمار زیرمیزی می‌گیرد. البته این قبیل پزشکان زیاد نیستند اما در سطح پزشکان معروف استان‌ها قابل توجهند. تازه بعضی از آنها به دلار زیرمیزی می‌گیرند و می‌گویند اگر مثلا ۱۰۰ میلیون تومان نداری اصلا وارد مطب من نشو.

شما به عنوان یک پزشک چاره کار را در چه می‌دانید؟

من چاره کار را آزادسازی نرخ تعرفه‌های پزشکی می‌دانم. در این صورت فضا رقابتی می‌شود. در کنار این دولت باید بخش درمانی دولتی را آنقدر قوی کند که کسی که پول ندارد، نیازی به مراجعه به بخش درمان خصوصی نداشته باشد.

دولت باید نرخ‌گذاری را به خود جامعه پزشکی واگذار کند اما از آنها حساب و کتاب هم بکشد. شفافیت در دریافت‌ها و مالیات، کنترل کننده بازار پزشکی خواهد شد. در این صورت بیمارستان‌ها با یکدیگر رقابت می‌کنند. دولت هم مالیاتش را تا ریال آخر از بخش بهداشت و درمان خصوصی می‌گیرد. اگر هم پزشکی زیرمیزی گرفت، دولت به شدت با او برخورد می‌کند.

من جراحی ایرانی را می‌شناسم که در آلمان طبابت می‌کند. می‌گفت من اصلا برایم صرف نمی‌کند که در هفته بیش از ۴ عمل جراحی انجام دهم. اگر عمل پنجم را انجام دهم آنقدر پول مالیاتش زیاد می‌شود که برایم نمی‌صرفد.

مهم‌ترین مشکل پیش روی وزارت بهداشت چیست؟

مشکل اصلی مشکل اقتصادی است و مسئله بعدی مهاجرت کادر درمان، ممکن است پزشکان جا افتاده به خارج مهاجرت نکنند ولی امیدهای آینده پزشکی و پرستاری کشور که باسواد هستند دیگر امیدی به ماندن در کشور ندارند. این مهاجرت ممکن است اکنون خود را چندان نشان ندهد ولی در دهه‌های آینده به لحاظ تامین نیروی انسانی متخصص در داخل کشور بسیار مشکل خواهیم داشت. مشکل سوم هم سهمیه‌های پزشکی است که ممکن است افرادی را پزشک کند که کاربلد نباشند.

آقای پزشکیان بر اجرای قانون برنامه هفتم تاکید دارد. یکی از فصول خیلی مهم آن طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع است. در خصوص این طرح نظرتان چیست؟

طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع از حدود ۳۰ سال پیش در کشور مطرح است و همه هم می‌گویند طرح خوبی است، این طرح هم از نظر اقتصادی به صرفه‌ است اما هیچ کس نمی‌آید بگوید چرا این طرح تاکنون اجرا نشده است.

با اینکه طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع پشتوانه‌های نظری و علمی لازم را هم دارد و همه دولت‌ها هم می‌خواستند آن را اجرا کنند اما موفق نشدند. بنابراین اول باید به سراغ پاسخ این پرسش رفت که طرحی با چنین پشتوانه‌ای چرا تاکنون اجرا نشده است و بعد درباره آن بیشتر صحبت کرد. ایرنا

پایان پیام/

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.