رنج مضاعف بیماران در ایران؛ داروها نایاب، قیمتها سرسامآور!
صفهای طولانی دریافت دارو، سرخوردگی از نبود دارو، سرگردانی در خیابانهای شهر و گاهی سفر از یک شهر به شهر دیگر برای یافتن اقلام دارویی تا مواجهه با قیمتهای سرسامآور دارو و افزایش قیمتهای ناگهانی بار مضاعفی بر دوش بیمارانی است که با مرگ دست و پنجه نرم میکنند.
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، جاده زندگی بیماران در ایران صعبالعبور و سخت شده است، از حضور در صفهای طولانی دریافت دارو، سرخوردگی از نبود دارو، سرگردانی در خیابانهای شهر و گاهی سفر از یک شهر به شهر دیگر برای یافتن اقلام دارویی تا مواجهه با قیمتهای سرسامآور دارو و افزایش قیمتهای ناگهانی که زندگی آنها و عزیز بیمارشان را به سخره میگیرد. بسیاری از خانوادههای دارای بیمار علاوه بر تحمل اضطراب ناشی از بیماری عزیزشان اضطراب ناشی از بازار ملتهب دارو را هم تحمل میکنند. شرایط به گونهای شده که دیگر کتمانکردنی نیست.
چنانکه چندی پیش سلمان اسحاقی سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس در خصوص کمبود بحرانی دارو هشدار داد: دولت تدبیر نکند، کمبودها تا پایان سال به ۱۰ برابر میرسد».
محمدمهدی ناصحی مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ایران نیز در این خصوص گفت: براساس مصوبه شورایعالی بیمه و تخصیص اعتبار سازمان برنامه و بودجه میزان افزایش هزینه بیمه دارو در سال ۱۴۰۳ فقط ۱۵ درصد در نظر گرفته شده است. اما با توجه به افزایش نرخ دارو در امسال هزینه بیمه داروها تا سه برابر این میزان افزایش یافته است.
اعدادی که در فضای زندگی بیماران و خانوادههای آنها معنایی جز رنج و اندوه ندارد.
محمدمهدی ناصحی مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ایران نیز در این خصوص گفت: براساس مصوبه شورایعالی بیمه و تخصیص اعتبار سازمان برنامه و بودجه میزان افزایش هزینه بیمه دارو در سال ۱۴۰۳ فقط ۱۵ درصد در نظر گرفته شده است. اما با توجه به افزایش نرخ دارو در امسال هزینه بیمه داروها تا سه برابر این میزان افزایش یافته است.
اعدادی که در فضای زندگی بیماران و خانوادههای آنها معنایی جز رنج و اندوه ندارد.
جهش 10برابری قیمت دارو
آرش یکی از همین بیماران است. 13 سالی میشود که زندگی جوان و نورس او در سایه ابتلای او به نوعی بیماری به چالش کشیده شده. او به نوعی بیماری با عنوان «میاستنی گراویس» مبتلاست که به دلیل پیشروندگی آن بهتدریج بیمار را با ضعف عضلانی حاد و معلولیت شدید مواجه کرده و حتی تکلم او را هم دچار مشکل میکند. آنطور که آرش میگوید این بیماری در صورت نرسیدن بهموقع دارو ممکن است به ریه هم برسد و زندگی را برایش سختتر کند.
«افدرین هیدروکلراید» حیاتیترین دارو برای بیمارانی مانند اوست. دارویی که این روزها حکم طلا را پیدا کرده، هم به لحاظ سختی دسترسی و هم به لحاظ گرانی و جهش ناگهانی قیمت. «داروی ما مشابه ایرانی ندارد و وارداتی است که آن را هم تنها از طریق داروخانه هلالاحمر میتوانیم تهیه کنیم زیرا در رده آمفتامینها بوده و در دسترس دیگر داروخانهها قرار ندارد. با این حال این دارو همیشه هم در این داروخانه موجود نیست، گاهی واردات آن مدتها طول میکشد، به نحوی که داروخانه هلالاحمر از شهریور تا اواخر آذرماه یعنی حدود سه ماه نتوانست این دارو را تأمین کند و ما به افدرین دسترسی نداشتیم».
این را آرش میگوید و در ادامه توضیح میدهد: «قیمت این دارو که برای ما بسیار حیاتی است، این روزها در مقایسه با سال گذشته 10 برابر شده است. قبلا قیمت این دارو بستهای 560 هزار تومان بود و تحت پوشش بیمه هم قرار نداشت. اما حالا قیمت هر بسته آن پنجمیلیونو 600 هزار تومان شده است. درواقع قیمت این دارو به صورت آزاد بستهای 12 میلیون تومان است که حدود هفت میلیون تومان آن را بیمه میپردازد و پنجمیلیونو 600 هزار تومان آن را بیمار باید از جیب بپردازد. آرش میگوید پدرم مدتی پیش بابت 10 بسته از این دارو 56 میلیون تومان پرداخت کرد. این در حالی است که من ناچارم سالانه 25 بسته از این دارو را بنا بر تشخیص پزشک مصرف کنم. سؤال من این است که این دارو با چه قیمت ارزی وارد میشود؟».
این را آرش میگوید و در ادامه توضیح میدهد: «قیمت این دارو که برای ما بسیار حیاتی است، این روزها در مقایسه با سال گذشته 10 برابر شده است. قبلا قیمت این دارو بستهای 560 هزار تومان بود و تحت پوشش بیمه هم قرار نداشت. اما حالا قیمت هر بسته آن پنجمیلیونو 600 هزار تومان شده است. درواقع قیمت این دارو به صورت آزاد بستهای 12 میلیون تومان است که حدود هفت میلیون تومان آن را بیمه میپردازد و پنجمیلیونو 600 هزار تومان آن را بیمار باید از جیب بپردازد. آرش میگوید پدرم مدتی پیش بابت 10 بسته از این دارو 56 میلیون تومان پرداخت کرد. این در حالی است که من ناچارم سالانه 25 بسته از این دارو را بنا بر تشخیص پزشک مصرف کنم. سؤال من این است که این دارو با چه قیمت ارزی وارد میشود؟».
او از مشکلات بیماران با شرکتهای بیمه هم میگوید: «تأمین اجتماعی به ما گفته است اسنادتان را بیاورید تا بعد از شش ماه مبالغ را به شما بازپرداخت کنیم اما آنچه در عمل رخ میدهد آن است که حتی این بازپرداخت هم بهدرستی انجام نمیشود».
برای خانواده آرش که جوان 23ساله خود را در خطر و عذاب میبینند خرید این دارو تنها نقطه امید است، امیدی که به دلیل گرانی افسارگسیخته این دارو و البته فقدان گاه و بیگاه آن در داروخانه هر روز و هر روز کمرنگتر میشود و توان خرید آن کمتر و کمتر. اما آرش تنها یکی از بیمارانی است که به این دارو نیاز دارد اما زندگی برای آنها بهشدت سخت شده است: «ما سالی یک بار برای واردات غذا و دارو میجنگیم و بعد هم برای قرارگرفتن آن تحت پوشش بیمه».
واکسن HPV ضرورتی کمیاب
شقایق و نامزدش از تیرماه متوجه ابتلایشان به بیماری HPV یا زگیل تناسلی شدهاند. او از صفهای عریض و طویل مبتلایان به این بیماری میگوید که ساعتها پشت در مراکز توزیعکننده این واکسن معطل میمانند و در آخر هم تعداد کمی از آنها موفق به دریافت این واکسن میشوند: «اولین دوز واکسن را همان تیرماه بهراحتی خریداری کردیم، البته داروخانه هلالاحمر واکسن را موجود نداشت اما از داروخانه پزشکی خاص تهیه کردیم. دو ماه بعد یعنی در شهریورماه هم بهراحتی توانستیم واکسن را تهیه و دوز دوم را تزریق کنیم، نوبت سومین دوز واکسن ما دیماه بود که دسترسی به آن دو سه هفتهای زمان برد. افرادی که در صف انتظار کنار ما بودند میگفتند که از شهریورماه و بهویژه ماه آبان دسترسی به واکسن خیلی سخت بوده است».
آنطور که شقایق میگوید در این چند هفته او به همراه نامزدش از ساعت پنج و شش صبح در صف طویل واکسن منتظر میماندند اما ساعت هشت صبح که درها باز میشد با خبر نبود واکسن مواجه میشدند: «یک بار هم که واکسن موجود بود بهسرعت تمام شد بهایندلیل که برای خیل جمعیت بیماران تنها 45 عدد واکسن تأمین شده بود».
آنطور که شقایق میگوید در این چند هفته او به همراه نامزدش از ساعت پنج و شش صبح در صف طویل واکسن منتظر میماندند اما ساعت هشت صبح که درها باز میشد با خبر نبود واکسن مواجه میشدند: «یک بار هم که واکسن موجود بود بهسرعت تمام شد بهایندلیل که برای خیل جمعیت بیماران تنها 45 عدد واکسن تأمین شده بود».
او به افزایش ناگهانی قیمت این واکسن هم اشاره میکند: «در ماههای قبل قیمت دولتی واکسن دومیلیونو صد هزار تومان و قیمت آن در بازار آزاد حدود 4.5 میلیون تومان بود اما حالا قیمت دولتی آن به دومیلیونو 900 هزار تومان رسیده و آزاد آن هم از هشت تا 14 میلیون تومان به فروش میرسد. جالب این بود که داروخانه پزشک خاص به ما میگفت که حتما باید واکسن را در بیمارستان دادگستری تزریق کنیم. برای تزریق دوز اول 50 هزار تومان و برای دوز دوم صد هزار تومان پرداخت کردیم، درحالیکه به قول یکی ازکارکنان همان بیمارستان قیمت تزریق دارو تنها 15 هزار تومان است. آنطور که دیگر بیماران میگفتند برای تزریق این واکسن در بیمارستان یادشده 170 هزار تومان هم پرداخت کرده بودند. این در حالی است که من و نامزدم در نهایت واکسن را از داروخانه دیگری تهیه و در مرکز درمانی دیگری با قیمت 25 هزار تومان تزریق کردیم».
رنج مضاعف بیماران سرطانی
یاسمن این روزها عزادار مادرش است. مادری که بهزودی چهلمین روز مرگ پررنجش از راه میرسد. او از رنجهایی میگوید که بیماران مبتلا به سرطان برای دسترسی به دارو متحمل میشوند: «اردیبهشت ماه متوجه شدیم که مادرم به سرطان لوزالمعده مبتلا شده و آذرماه هم او را از دست دادیم، پزشک روز اول به ما گفت که دارو ایرانی باشد یا خارجی تفاوتی ندارد. اما بعد از اصرارهای من بالاخره اعلام کرد که قطعا داروی خارجی اثربخشی بیشتری دارد».
او از مراحل سخت پیداکردن داروی خارجی و متوسلشدن به مافیای دارو هم میگوید: «به دلیل نبود داروی خارجی ناچار شدیم در اولین جلسه شیمیدرمانی از داروی ایرانی استفاده کنیم. همان یک جلسه کافی بود تا مادرم زجر زیادی را متحمل شود. از اینجا بود که سعی کردم با مافیای دارو ارتباط پیدا کرده و داروی خارجی بخرم و بالاخره هم بعد از طی فرازونشیب بسیار موفق شدم. مافیای دارو هم قیمتهای مختلفی را بهعنوان سود و منفعت خود به قیمت دارو اضافه میکردند».
او از مراحل سخت پیداکردن داروی خارجی و متوسلشدن به مافیای دارو هم میگوید: «به دلیل نبود داروی خارجی ناچار شدیم در اولین جلسه شیمیدرمانی از داروی ایرانی استفاده کنیم. همان یک جلسه کافی بود تا مادرم زجر زیادی را متحمل شود. از اینجا بود که سعی کردم با مافیای دارو ارتباط پیدا کرده و داروی خارجی بخرم و بالاخره هم بعد از طی فرازونشیب بسیار موفق شدم. مافیای دارو هم قیمتهای مختلفی را بهعنوان سود و منفعت خود به قیمت دارو اضافه میکردند».
یاسمن ادامه میدهد: «فردی که توانستم با او ارتباط بگیرم از دیگران منصفتر و قابل اعتمادتر بود. اولین بار که نسخهام را برای خرید داروی خارجی به او دادم هزینه آن را 90 میلیون تومان اعلام کرد اما پیشنهاد داد که داروخانهها را بیشتر جستوجو کنم تا اگر نوع خارجی هرکدام از اقلام به صورت دولتی موجود بود خریداری کرده و برای خرید مابقی به خودش مراجعه کنم. خوشبختانه موفق شدم ورژن خارجی دو قلم از داروها را با قیمت دولتی در داروخانه پیدا کنم و جمعا 500، 600 هزار تومان هم بابت آنها پرداخت کردم.
اما خرید همین دو قلم باعث شد که آن فرد 30 میلیون تومان از هزینه نسخه کم کند. درواقع اگر نوع خارجی داروهای شیمیدرمانی مادرم به صورت دولتی وجود داشت هر بار میتوانستم با یکی دو میلیون تومان داروهای او را خریداری کنم. اما ناچار شدم هر دو هفته یک بار 40 تا 60 میلیون تومان بابت داروهای خارجی مادرم به مافیای دارو پرداخت کنم تا او زجر کمتری بکشد».
به گفته او داروهای شیمیدرمانی ایرانی اصلا به بهبود مادرش کمکی نداشتهاند: «داروهای خارجی آنقدر تأثیرگذار بودند که بعد از شش جلسه استفاده تومور او آماده جراحی شده بود. درحالیکه دکتر پیشبینی میکرد که این موضوع 12 جلسه و حتی بیشتر هم طول بکشد».
به گفته او داروهای شیمیدرمانی ایرانی اصلا به بهبود مادرش کمکی نداشتهاند: «داروهای خارجی آنقدر تأثیرگذار بودند که بعد از شش جلسه استفاده تومور او آماده جراحی شده بود. درحالیکه دکتر پیشبینی میکرد که این موضوع 12 جلسه و حتی بیشتر هم طول بکشد».
یاسمن تأکید میکند: «مادر من بر اثر عفونت بعد از عمل فوت کرد. داروی «اریترومایسین» برای درمان عفونت به کار میرود اما نوع وریدی این دارو چند سالی است که وارد نمیشود. پزشک به من اعلام کرد که اگر نوع وریدی این دارو به مادرم تزریق میشد عفونت او سریع رفع میشد. اما حتی همین دارو هم در کشور نیست و شربت آن را به مادرم میدادند».
او به صفهای طویل اما ناامیدکننده دریافت دارو در داروخانههای خاص هم اشاره میکند: «از صبح زود در این صفها حاضر میشدیم اما بعد از چند ساعت انتظار اعلام میکردند که دارو نیست و باید به داروخانه دیگری مراجعه کنید. اگر هم داروی مدنظر موجود باشد باید به صف دیگری وارد شوید که مخصوص داروهای موجود است. خانوادهای که تحت فشار عصبی قرار دارد باید ساعتها هم در صفهای مختلف دارو بایستد. همه حرفشان این است که ما تحریم هستیم و دارو وارد نمیشود».
یاسمن در این مدت با بیمار دیگری هم آشنا میشود که ناچار میشود شش جلسه از 12 جلسه شیمیدرمانی او را با داروی ایرانی و مابقی را با تزریق داروی خارجی انجام دهند: «دختر با تزریق داروی ایرانی تا پای مرگ رفت و دچار تبعاتی مانند اسهال، استفراغ و بیاشتهایی شدید شد. درواقع این داروها به جای تضعیف تومور بدن او را ضعیف کرده بودند. اما بعد از اینکه با سختی بسیار و از طریق مافیا توانستند داروی خارجی خریداری کنند شرایط بیمارشان به شکلی شد که به قول خودشان «انگار آبی بر آتش ریخته باشند»، با این حال دختر بعد از جلسات ابتدایی شیمیدرمانی آنقدر نحیف شده بود که پزشک اعلام کرد تحمل جراحی را ندارد و نهایتا این دختر جان خود را از دست داد».
او میگوید: «ما با قرض زیاد توانستیم هزینههای دارو و درمان مادرم را پرداخت کنیم اگرچه در نهایت مادرم را از دست دادم. حقیقت آن است که من بچه پولدار نبودم، پدرم بازنشسته یک سازمان دولتی است و توان مالی زیادی نداشتیم. با این حال فکر میکنم شاید ما که حتی با قرضکردن و بهسختی توانستیم داروهای مناسبی برای مادرم تهیه کنیم خوشاقبال بودیم زیرا بسیاری از خانوادهها حتی از همین امکان هم محروماند و باید زجر عزیزشان را هر لحظه و هر ساعت تحمل کنند آنهم به دلیل نبود داروی مناسب در کشور. درواقع خانوادههای بیماران مبتلا به سرطان به جز رنج آبشدن تدریجی عزیزشان بابت هزینههای درمانی از یک سو و از سوی دیگر دسترسینداشتن به داروی مناسب که تبعات آزاردهنده کمتری داشته باشد، هم رنج میکشند».
بیماران هموفیلی در خطر مرگ و معلولیت
احمد قویدل مدیر اجرائی کانون هموفیلی ایران و مشاور هیئتمدیره این کانون گفت: درحالیکه هر روز تأخیر در تأمین دارو صدمات جبرانناپذیری به بیماران هموفیلی میزند اما شرکتهای دارویی به داروخانه ما گفتهاند که دارو تحویل نخواهند داد، علت این موضوع «بحران نقدینگی در صنعت دارویی» است، چند ماه است که عمر بدهی بیمهها به بخش دولتی به 18 ماه و عمر بدهی آنها به بخش خصوصی هم به هفت تا 9 ماه رسیده است. به بیان دیگر این بخشها مطالباتی از سازمانهای بیمهگر دارند که این سازمانها قادر به پرداخت آن نیستند. طبیعتا شرکتهایی که دارو را توزیع میکنند مطالبات بسیاری از داروخانهها و مراکز درمانی دارند که این مطالبات باید از طرف بیمهها به این مراکز پرداخت شود و از طریق آنها به دست شرکتهای دارویی برسد.
احمد قویدل مدیر اجرائی کانون هموفیلی ایران و مشاور هیئتمدیره این کانون گفت: درحالیکه هر روز تأخیر در تأمین دارو صدمات جبرانناپذیری به بیماران هموفیلی میزند اما شرکتهای دارویی به داروخانه ما گفتهاند که دارو تحویل نخواهند داد، علت این موضوع «بحران نقدینگی در صنعت دارویی» است، چند ماه است که عمر بدهی بیمهها به بخش دولتی به 18 ماه و عمر بدهی آنها به بخش خصوصی هم به هفت تا 9 ماه رسیده است. به بیان دیگر این بخشها مطالباتی از سازمانهای بیمهگر دارند که این سازمانها قادر به پرداخت آن نیستند. طبیعتا شرکتهایی که دارو را توزیع میکنند مطالبات بسیاری از داروخانهها و مراکز درمانی دارند که این مطالبات باید از طرف بیمهها به این مراکز پرداخت شود و از طریق آنها به دست شرکتهای دارویی برسد.
وی افزود: شرایط آنقدر نامناسب است که چند روز پیش رئیس انجمن داروخانهداران اطلاعیهای صادر کرد مبنی بر اینکه کمر بخش خصوصی در حوزه دارو در حال شکستن است. این موضوع باعث شده است شرکتهای پخش دارو از تحویل دارو سر باز بزنند و چاره دیگری هم ندارند. برای مثال داروخانه ما حدود 90 میلیارد تومان مطالبه از بیمهها دارد که در واقع این پول متعلق به شرکتهای دارویی است، اما پرداخت نشده است.
مدیر اجرائی کانون هموفیلی ایران به موافقت رهبری با برداشت از صندوق ذخیره ارزی توسط وزارت بهداشت نیز اشاره کرد و گفت: این برداشت در راستای پرداخت مطالبات این وزارتخانه است اما متأسفانه از زمان انتشار این خبر تاکنون شاهد هیچ نوع تحرکی نبودهایم و عملا این برداشت تأثیری در بازار دارو نداشته است. حتی اخبار ضدونقیضی هم از سوی مقامات دولتی منتشر میشود مبنی بر اینکه بودجههای اختصاصیافته به حوزه دارویار گم شده است. مجموع این مسائل شرایطی را ایجاد کرده که به همه بیماران آسیب میرساند.
قویدل تأکید کرد: این مشکلات انباشته نتیجه نبود نظارت بر این حوزه در ادوار گذشته است، مجلس بهعنوان یک ارگان نظارتی، نظارت خود را در دورههای گذشته اعمال نکرده است. ما بارها در دوره وزارت آقای عیناللهی مطرح کردیم که وزیر بهداشت باید چه اقدام دیگری انجام دهد که استیضاحش کنید. چهار سال گذشته بدترین دوران بیماران ما به لحاظ دسترسی به دارو بود، حتی بدتر از دوران جنگ، رنج بیماران ما در این مدت بیسابقه بوده است. اگر دستگاههای نظارتی به وظایف خود در ادوار گذشته عمل کرده بودند این همه بدهی و مطالبات انباشته نمیشد.
وی اضافه کرد: مشکلات از دولت قبلی به امروز کشیده شده و ناکارآمدی سازمان غذا و دارو وضعیت دارو را به بنبست کنونی کشانده است، دولت موظف است مبلغ برداشتشده از صندوق ذخیره ارزی را هرچه سریعتر در حوزه تأکیدشده هزینه کند در غیر این صورت هم شرکتهای تولیدکننده دارو را دچار مشکل کرده و هم بیماران را. بخشی از داروها وارداتی است و شرکت واردکننده به کشور مقابل تعهد مالی دارد که باید پرداخت شود. این بدهیها باعث میشود کارخانه ساخت دارو در داخل هم متوقف شود.
مدیر اجرائی کانون هموفیلی ایران گفت: در چند ماه گذشته به لحاظ دسترسی به دارو شرایط بهتر شده است، امروز سطح بدهیها به میزانی رسیده که نمیتوانیم از داروها استفاده کنیم. در واقع شرکت تأمینکننده دارو به دلیل بدهی ما، دارو در اختیار ما نمیگذارد. دولت در برخی شهرستانها دست به اقدام عجیبی زده است به این معنا که اگر توزیع داروی بیماران هموفیلی در یک بیمارستان خاص متمرکز بوده و حالا به دلیل بدهی نمیتواند دارو تأمین کند، دولت داروخانه دیگری را برای این توزیع دارو انتخاب کرده است. درحالیکه این راهحل نیست.
قویدل گفت: هزینه داروی خاص هموفیلی را وزارت بهداشت میدهد و بیماران ما از این بابت هزینهای پرداخت نمیکنند، بااینحال آنها با انواع بیماریها مواجه میشوند، به نحوی که در حال حاضر مبلغ داروی این بیماران برای درمان سایر بیماریها افزایش داشته و به همین دلیل هم مراجعه به واحد مددکاری ما برای دریافت کمک بیشتر شده است.
وی به فوت 24 تا 25 بیمار هموفیلی طی شش، هفت ماه اشاره کرد و گفت: توجه کنید که مشکل بیمار خونریزیدهنده است و عدم دسترسی بهموقع به دارو بیماران را به انواع مشکلات دچار کرده و منجر به فوت زودرس آنها میشود، درد بیمار کامل درمان نمیشود و ما از آمار فوتیهایمان که دو برابر وضعیتهای عادی است، متوجه میشویم که سطح دسترسی به دارو اصولی نبوده است. این مشکل بسیار جدی است و عدم دسترسیهای مرتب به دارو بیماران ما را معلول کرده است. درحالیکه در ادوار گذشته دولت میلیاردها دلار هزینه کرده تا کودکان مبتلا به هموفیلی معلول نشوند.
مدیر اجرائی کانون هموفیلی ایران اضافه کرد: در چهار سال گذشته عدم دسترسی بهموقع به دارو و نبود برنامهریزی باعث شد تعدادی از این کودکان دچار معلولیت شوند. آمار این کودکان مشخص نیست اما میتوانم بگویم صدها کودک به دلیل عدم دسترسی به دارو دچار معلولیت شدهاند، اگرچه برخی این آمار را تا هزار نفر هم تخمین میزنند. از سوی دیگر کمبود داروی «فیبرونوژن» قربانیان زیادی از زنان باردار مبتلا به هموفیلی گرفته که البته درخصوص این دارو کمبود جهانی هم وجود داشته است.
وی به فوت 24 تا 25 بیمار هموفیلی طی شش، هفت ماه اشاره کرد و گفت: توجه کنید که مشکل بیمار خونریزیدهنده است و عدم دسترسی بهموقع به دارو بیماران را به انواع مشکلات دچار کرده و منجر به فوت زودرس آنها میشود، درد بیمار کامل درمان نمیشود و ما از آمار فوتیهایمان که دو برابر وضعیتهای عادی است، متوجه میشویم که سطح دسترسی به دارو اصولی نبوده است. این مشکل بسیار جدی است و عدم دسترسیهای مرتب به دارو بیماران ما را معلول کرده است. درحالیکه در ادوار گذشته دولت میلیاردها دلار هزینه کرده تا کودکان مبتلا به هموفیلی معلول نشوند.
مدیر اجرائی کانون هموفیلی ایران اضافه کرد: در چهار سال گذشته عدم دسترسی بهموقع به دارو و نبود برنامهریزی باعث شد تعدادی از این کودکان دچار معلولیت شوند. آمار این کودکان مشخص نیست اما میتوانم بگویم صدها کودک به دلیل عدم دسترسی به دارو دچار معلولیت شدهاند، اگرچه برخی این آمار را تا هزار نفر هم تخمین میزنند. از سوی دیگر کمبود داروی «فیبرونوژن» قربانیان زیادی از زنان باردار مبتلا به هموفیلی گرفته که البته درخصوص این دارو کمبود جهانی هم وجود داشته است.
قویدل گفت: داروی بیماریهای نادر همیشه هم در بازار جهانی وجود ندارد. این داروها با سفارش کشورها ساخته شده و بعد از دریافت پول، دارو را در اختیار کشور سفارشدهنده قرار میدهند. از زمان سفارش دارو تا تحویل آن حداقل شش، هفت ماه طول میکشد بنابراین ضروری است این سفارش بهموقع انجام شود، تحریمها هم مسئله دیگری است که شرایط را نامناسبتر کرده است. معتقدم پیوستن ما به افایتیاف یکی از راههای نجات کشور از بحرانها و تحریمهای دارویی است. موضوعی که اخیرا با دستور مقامات در حال بررسی است. شفافسازی اوضاع مالی کشور میتواند به دسترسی بیماران به دارو در سطح جهانی کمک کند.
فشار افراد غیرمتخصص بر صنعت دارو
بهمن صبور رئیس انجمن داروسازان تهران و عضو هیئتمدیره انجمن داروسازان ایران با بیان اینکه فعالان صنعت داروسازی هم بخشی از جامعه هستند و تورم و مسائلی از این دست بر این افراد نیز تأثیر میگذارد گفت: متأسفانه در 20، 30 سال اخیر دولتها به دلایل مختلف اجازه ندادهاند قیمت دارو مانند سایر کالاها متناسب با تورم سالانه اصلاح شود، به همین علت هم قیمت برخی اقلام دارویی در یکی دو هفته اخیر افزایش یافت که بیش از ۹۰ درصد آنها داروهایی بودند که با کمبود آنها در سراسر کشور مواجه بودیم. به این معنا که تولید این داروها با توجه به قیمت بالای هزینههای تولید و قیمت پایین مصرفکننده برای تولیدکننده بهصرفه نبود. غالبا هم این داروها بیمارستانی بودند. اما داروهای شیمیدرمانی و بیماران خاص تغییر قیمت کمی داشت و آنطور که برخی میگویند 300، 400 درصد نبود.
وی حذف ارز دولتی در حوزه دارو را بر افزایش قیمتها در یکی دو هفته اخیر مؤثر دانست و افزود: ارز چهارهزارو 200 تومانی دو سالی میشود که حذف شده اما بر اساس مصوبه مجلس از سال 1404 و در واقع از فروردین به بعد ثبت سفارشها با دلار 38هزارو 500 تومانی محاسبه میشود.
عضو هیئتمدیره انجمن داروسازان ایران یکی از علل کسری دارو در بازار را مشکل نقدینگی دانست و گفت: همانطور که گفتم بسیاری از داروها به دلیل مقرونبهصرفه نبودن تولید نمیشد که امیدوارم با اصلاح قیمت این داروها ظرف دو ماه آینده مشکل کمبود دارو رفع شود. از طرف دیگر سود تولید داروی بیماران خاص بسیار کم است و با هزینههای تولید، عملیات توزیع، زنجیره سرد و هزینههای سربار در داروخانه همخوانی ندارد.
صبور اضافه کرد: از سویی بیمهها مطالبات خود را بهموقع پرداخت نمیکنند، چنانکه از شهریور دارویار پولی به ما پرداخت نکرده است. کندی نقدینگی و تزریقنشدن پول باعث شده صنعت داروسازی و حتی پخش و تدارک دارو در داروخانهها با مشکل مواجه شود به صورتی که در چند ماه اخیر با بیشترین آمار چک برگشتی در صنعت داروسازی مواجه بودهایم.
وی اظهار کرد: در سه چهار سال اخیر افرادی به صنعت داروسازی فشار آوردهاند که هیچ تخصصی در این حوزه نداشتهاند، مانند کمیسیون اصل 90 مجلس، شورای رقابت و حتی افرادی در وزارت اقتصاد دولت قبلی، این گروهها حوزه دارو را به مرحله نابودی کشاندند. کشوری که در تحریم قرار دارد باید تولید و توزیع و تدارک دارو را مدیریت کند، اما به جای این کار برخی افراد فشار آوردند و پنج هزار داروخانه بدون زیرساخت تأسیس شد.
عضو هیئتمدیره انجمن داروسازان ایران ادامه داد: این مدیریت اشتباه باعث شد امروز با تعداد بالایی ورشکستگی و زندانیشدن در صنعت دارو و مؤسسان داروخانه مواجه شویم. این افراد میگویند حوزه دارو رقابتپذیر است. با فشار آنها ظرف سه سال تعداد شرکتهای پخش دارو از 10 یا 15 مورد به 70 شرکت رسیده است، بهعلاوه حداقل 40 موافقت اصولی برای شرکت پخش آنهم در بازاری که دارو باید با فیلتری به نام نسخه ارائه شود. درحالیکه بازار مالی دارویی کشور به اندازه اینهمه پخش بزرگ نشده و چنین گنجایشی ندارد. این عوامل باعث کمبود دارو در کشور شده است. در واقع در کشور ما وجود تعداد بالای داروخانهها از یک سو و کاهش تولید دارو از سوی دیگر باعث عدم دسترسی به دارو شده است.
صبور به پرداختنشدن مطالبات داروسازان نیز اشاره کرد و گفت: پول دارویار را در بیمارستانهای دولتی هزینه کردهاند اما کمیسیون اصل 90 مجلس به این موضوع ورود نمیکند. جالب این است که مجلس کمیسیون تخصصی بهداشت دارد ولی به او اجازه ورود به مسائل را نمیدهند و با اقدامات غیرکارشناسی به حوزه داروی کشور آسیب میزنند، به نحوی که چهار سال اخیر بدترین دوران حوزه داروسازی بوده است.
تولید دارو هم متأثر از تورم است
محمد عبدهزاده رئیس هیئتمدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران و رئیس کمیسیون اقتصاد سلامت اتاق تهران نیز در این خصوص گفت: آماری که مدیران جدید سازمان غذا و دارو ارائه دادهاند حاکی از کمبود چندصد قلمی دارو بود که از این میان کمتر از صد قلم داروهای حیاتی که با کمبود مواجه هستند، تکمنبعی بودند، یعنی تنها یک تولیدکننده یا یک منبع واردات دارند. این مسئله باعث شده دسترسی به این داروها برای بیماران هم سخت شود. در حال حاضر شرکتهای تولیدی، شرکتهای وارداتی و سازمان غذا و دارو سعی دارند این شرایط را ساماندهی کنند. این تلاش باعث شده که وضعیت کمبود دارو نسبت به دو سه ماه گذشته بهبود یابد، اما هنوز به شرایط مطلوب نرسیدهایم.
وی تأکید کرد: تأمین دارو یک زنجیره درهمتنیده شده است، مجموعه مطالبات شرکتهای تولید دارو و شرکتهای تجهیزات پزشکی از بخش دولتی یعنی بیمارستانهای دانشگاههای علوم پزشکی و بقیه بیمارستانهای دولتی در مجموع ۵۴ تا ۵۵ هزار میلیارد تومان است، اما همین بیمارستانها هم از سازمانهای بیمهگر مطالباتی دارند. مثلا تأمین اجتماعی دیون سال گذشته خود به دانشگاههای علوم پزشکی را پرداخت کرده، اما دیون فروردین را به صورت علیالحساب پرداخت کرده است.
رئیس هیئتمدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران ادامه داد: یعنی این سازمان از فروردین تا به امروز عملا پولی به دانشگاههای علوم پزشکی پرداخت نکرده است. این مسئله باعث میشود بیمارستان هم در ارائه خدماتش دچار مشکل شود و هم اینکه نمیتواند مطالبات شرکتهای داروسازی و تجهیزات پزشکی را پرداخت کند. در چنین شرایطی شرکتها هم قادر نیستند مواد اولیه تولید دارو را تأمین کنند. خروجی این وضعیت کمبود دارو است. به این موضوع هم توجه کنید که تا ماه گذشته از یکمیلیاردو ۹۰۰ میلیون دلاری که بانک مرکزی تخصیص ارز داده بود، نزدیک به ۸۰۰ میلیون دلار به دلیل نبود نقدینگی باطل شد. یعنی شرکتها برای خرید ارز و تأمین مواد اولیه پول نداشتند».
عبدهزاده گفت: موضوع دیگر آن است که تولید دارو هم مانند هر کالای دیگری متأثر از تورم است. شرکتها به جز هزینه تأمین مواد اولیه، با هزینههای جاری دیگری هم مواجه هستند. قیمت ارز برای خرید مواد اولیه تثبیت شده است که ارزش آن در بهای تمامشده تولید دارو حدود 30 تا 40 درصد است. اما حدود 60 تا 70 درصد قیمت تمامشده یک محصول متأثر از نرخ روز ارز آزاد در کشور است؛
وی در پایان اضافه کرد: ازجمله هزینههای بستهبندی، دستمزد کارکنان و... که افزایش این هزینهها در ابتدای هر سال باعث افزایش هزینه تمامشده دارو میشود. همه این عوامل شامل قیمتگذاری نمیشود، بلکه محصول نهایی قیمتگذاری میشود. وقتی قیمتگذاری متناسب با نرخ تورم و به صورت تدریجی مشخص شود، زمینه تولید دارو هم فراهم میشود. بااینحال وقتی به بهانه کنترل تورم قیمتها سرکوب میشود صنعت دارو در حاشیه زیان قرار گرفته و آسیب میبیند. در نتیجه رغبتی برای ادامه تولید نمیماند. وقتی این اقدام صورت نمیگیرد نمود آن را به صورت کمبود دارو، نبود دارو و واردات داروهای فوریتی با چند برابر قیمت در بازار مشاهده میکنیم. روزنامه شرق
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید