ماجرای ۵ عصر دهم مرداد ۱۴۰۲
نوروز ۱۴۰۴ هم برای جامعه پزشکی کشور، با داغ و غم همراه شد. همانطور که در نوروز ۱۴۰۳ خبر درگذشت زندهیاد دکتر پرستو بخشی قلبهایمان را مملو از افسوس و درد کرد، اینبار هم خبر هجرت پرستویی دیگر، دلمایهان را به آتش کشید. درکنار علل و عوامل متعددی که فرزندان سرزمینمان را از اوج قلههای امید و آرزو به ته درههای ناامیدی میکشاند و بیرحمانه پایان زندگیشان را رقم میزند، این بار هم یک عامل حرفهای، بیش از پیش خودنمایی کرد. حادثهای در ساعت ۵ عصر دهم آذر ۱۴۰۲. حادثه تلخی که متاسفانه با ایجاد اختلال cp یا فلج مغزی برای یک نوزاد تازه بهدنیا آمده آغاز شد، با شکایت خانواده نوزاد از تیم زایمان و محکومیت استاد و دستیاران ادامه پیدا کرد و درنهایت با یک پایان تراژیک برای یکی از رزیدنتها خاتمه یافت. پایانی تلخ برای زندهیاد دکتر نرگس محمدپور رزیدنت سال چهارم رشته زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشکی تبریز. آنچه در ادامه میخوانید، مشروح گفتوگوی شعیب شاهزمانی سردبیر پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا) با دکتر فریدون اشرفیان دادستان انتظامی نظام پزشکی تبریز است.

آقای دکتر قبل از اینکه وارد جزئیات پرونده زندهیاد دکتر نرگس محمدپور بشویم، لطفا درباره عارضه Cerebral palsy یا همان فلج مغزی که به اختصار به CP معروف است توضیحاتی بفرمایید. آیا این اختلال صرفا از خطاهای پزشکی در هنگام زایمان ناشی میشود یا دلایل دیگری هم میتواند داشته باشد؟
دکتر اشرفیان:
قبل از هرچیز اجازه میخواهم درگذشت زندهیاد دکتر نرگس محمدپور را به خانواده محترم ایشان و مردم عزیز کشورمان تسلیت عرض کنم. مرحومه دکتر محمدپور به واقع یکی از فرزندان جامعه پزشکی کشورمان بود و حادثه درگذشت ایشان حقیقتا جامعه پزشکی را داغدار کرد.
Cerebral palsy یا فلج مغزی بر اثر علل مختلف و تروماها ایجاد میشود که ممکن است این تروماها در حین زایمان رخ بدهد و یا پس از آن و حتی در دوران بزرگسالی به دنبال تصادفات و ضربات مغزی و ... حادث شود. عارضهای که به عنوان cp در حین زایمان گفته میشود هم ناشی از بروز برخی شرایط در هنگام زایمان است. مانند وقتی که زایمان طول کشیده باشد و فشار بیشتری به لگن وارد شود و اکسیژنرسانی به مغز جنین کم شده و باعث از بین رفتن برخی از سلولهای مغزی میشود درنتیجه CP یا فلج مغزی رخ میدهد. یا اگر طناب بند ناف دور گردن جنین پیچ خورده باشد، ممکن است اکسیژنرسانی در اثر فشار وارده مختل شود؛ ممکن است برادیکارد باشد که به دنبال آن خونرسانی به مغز کم میشود؛ حتی دکولمان جفت میتواند تغذیه خونرسانی جفت و درنتیجه، اکسیژنرسانی به مغز جنین را از بین ببرد؛ گاهی اوقات هم به عللی نادر یا ناشناخته این اتفاق رخ میدهد که حتی از طرف پزشک یا مادر قابل پیشبینی نیست. بهرحال علل مختلفی دارد. اما همیشه خطای پزشک نمیتواند عامل بروز cp باشد.
پالنا:
بابت توضیحاتی که ارائه دادید ممنونم. یکی از مشکلاتی که در یکی دو سال اخیر، زندگی مرحومه دکتر محمدپور را تحت تاثر شدید قرار داده بود، پروندهای بود که با موضوع cp برای ایشان تشکیل شده و بهعنوان یکی از مقصرین پرونده حکم گرفته بود. یکی از مباحث بنیادینی که درباره این پرونده و پروندههای مشابه مطرح هست، میزان مسئولیت دستیاران تخصصی یا همان رزیدنتها است. اساسا آیا رزیدنتی یکی از مشاغل درمانی است که طبیعتا مسئولیتهایی هم برعهده دارد یا رزیدنت دانشجو است و درحال سپری کردن دوره آموزشی است و بنابراین کسی که هنوز به طور کامل آموزش ندیده است را نمیتوان مورد بازخواست قرار داد؟ نظر شما چیست؟
دکتر اشرفیان:
درباره اینکه رزیدنتی شغل محسوب میشود یا یک رزیدنت دانشجو است، اختلاف نظر وجود داشته و هنوز هم هست. در گذشته این مساله و اینکه آیا رزیدنتها مسئولیت دارند یا خیر، از قوه قضائیه سوال شد. برایند نظرات قضاتی که مورد سوال واقع شده بودند این بود که چون رزیدنتها در امر درمان دخالت دارند، مسئولیت هم دارند. اما نظرات کارشناسی دیگری هم مطرح شده است. ازجمله اینکه چون رزیدنتها از درمان بیماران منفعت مالی ندارند و درحال سپری کردن دوره آموزشی هستند و آموزش آنها تمام نشده است، بنابراین همه رفتارهای آنها باید تحت نظر استاد باشد و در این شرایط، مسئولیت نخواهند داشت. اما در این میان لازم است توجه داشته باشیم که نظام آموزشی ما هم ویژگیهای خاص خود را دارد و ما هم ناگزیر هستیم که برخی واقعیتها را درنظر بگیریم. مثلا نمیتوانیم به این مساله توجه نکنیم که با این میزان دستمزد و حقالزحمهای که به اساتید ما پرداخت میشود، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که بر آموزش تکتک رزیدنتها و درمان تکتک بیماران به طور کامل تمرکز باشند. بنابراین اساتید در برخی از امور به رزیدنتها تفویض اختیار میکنند. هرچند طبق قانون حتی بعد از اینکه تفویض اختیار انجام شد، خود استاد هم مسئول است. لذا ما نه میتوانیم بگوییم که چون رزیدنت در امر درمان دخالت کرده، صرفا رزیدنت مقصر است و نه میتوانیم بگوییم چون رزیدنت درحال آموزش است هیچ مسئولیتی ندارد و همه تقصیرها را به گردن اتندینگ بیندازیم. وقتی یک استاد بین 12 تا 18 ساعت در بیمارستان مقیم است، مبلغی دریافت میکند که اگر همین وقت و ساعت را در بخشهای دیگر صرف کند، به راحتی میتواند درآمدی معادل چندین برابر این مبلغ به دست بیاورد. بنابراین هم سیستم آموزشی ما معیوب است و هم سیستم درمان ما خودش بیمار است و نیازمند یک درمان اساسی است و از نظر من این عیب و ایراد به تصمیماتی برمیگردد که دو سه دهه قبل در زمانی که ما دانشجو بودیم گرفته شد. آن زمان که بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را با هم ادغام کردند. من معتقدم مشکل اصلی از اینجا شروع شد. اکثر این درگیریها و مشکلاتی که امروز شاهد هستیم، از همان ادغام آموزش و درمان سرچشمه میگیرد. این کار باعث ایجاد فضایی شده که به محض بروز یک مشکل، رزیدنت آن را از چشم استاد میبیند و استاد از چشم رزیدنت.
پالنا:
آقای دکتر شما اشاره کردید که اساتید برخی امور را به دستیاران تفویض اختیار کردهاند. ولی من فکر میکنم اتفاقی که افتاده، بیشتر تفویض مسئولیت بوده است. بهرحال منطق حکم میکند که به همراه هر مسئولیتی، اختیارات و بهرهمندی از مزایایی وجود داشته باشد ولی در اموری که به دستیاران رشتههای تخصصی پزشکی تفویض شده، ما ردپایی از اختیار و منافع مالی و امثال اینها نمیبینیم!
دکتر اشرفیان:
بله درست است. اما واقعیت این است که مزایای مالی چندانی هم برای هیچکدام طرفین وجود ندارد. به قول معروف، چندغاز است. شما ببینید یک عمل سزارین برای یک استاد چقدر درآمد دارد؟ بعد از چندین ماه من فکر میکنم چیزی حدود دو یا دو نیم میلیون تومان پرداخت میشود. شما فرض کنید که این عدد هم قرار باشد نصف شود یا مثلا به شکل درصدی تقسیم شود! بنابراین مشکلات متعدد هستند.
پالنا:
این دقیقا یکی از دغدغههایی است که انجمن زنان و زایمان بارها اعلام کرده که نهتنها تعرفه خدمات این رشته کم است بلکه در شرایطی که یک متخصص زنان و زایمان بطور همزمان مسئول جان دو انسان و درحاملگیهای چندقلو مسئول جان چند انسان است، اما همان تعرفه هم به شکل یک واحد خدمتی محاسبه میشود. البته در این مجال کم قرار نیست ما به همه این موارد ورود کنیم. بنابراین از شما میخواهم که خلاصهای از پرونده زندهیاد دکتر نرگس محمدپور بفرمایید.
دکتر اشرفیان:
ساعت 5 عصر دهم آذر 1402 خانم 17 سالهای در هفته چهلم بارداری با علائم کاهش حرکات جنین و درد شکمی به بیمارستان آموزشی طالقانی تبریز مراجعه کرده و بستری میشود. ابتدا ماما و رزیدنت سال اول او را معاینه میکنند و بعد به رزیدنت سال 2 اطلاع میدهند. ایشان هم با اتند (استاد) هماهنگ کرده و اینداکشن (القای زایمان) آغاز میشود. پس از یکی دو ساعت رزیدنت سال 2 میبیند که تغییری در شرایط زایمان بوجود نیامد بنابراین اکسیژن و تغییر پوزیشن بیمار را توصیه میکند و به رزیدنت سال 3 که مرحومه دکتر محمدپور بوده هم اطلاع میدهد. ایشان هم بر بالین بیمار حاضر میشود و یک سری اقداماتی انجام میدهد و اینداکشن هم ادامه پیدا میکند تا اینکه متوجه میشوند جنین با مشکل برادیکاردی (کاهش ضربان قلب) مواجه شده و از آن طرف تغییر چندانی هم در استیشن و گشادی دهانه رحم بوجود نیامده است. بنابراین خانم دکتر محمدپور، عمل اپیزیو (انجام برش برای بازکردن دهانه رحم هنگام زایمان طبیعی) انجام میدهد. مشکل اینجاست که اپیزیوتومی در اینجا اندیکاسیون علمی ندارد. در ادامه رزیدنت سال 4 حضور پیدا میکند و اینداکشن را ادامه داده و از بالا فشار وارد میکند. وقتی میبیند تغییر چندانی بهوجود نیامد، ساعت 7 صبح به اتند مقیم اطلاع میدهند و اتند هم بلافاصله خودش را میرساند و بعد از چند دقیقه کوتاه که شرایط را بررسی کرده و یک سری اقداماتی انجام میدهد، تصمیم به انجام عمل سزارین میگیرد. سزارین هم در عرض ده دقیقه انجام میشود و نوزاد با برادیکاردی به دنیا میآید و متاسفانه دچار CP میشود. در اینجا البته یک اختلاف وجود دارد که آیا برادیکاردی را به استاد گفتهاند یا نه. اما بههرحال در آن بیست دقیقهای که برادیکاردی رخ داده، بیمار تحت نظر خانم دکتر محمدپور بوده که اپیزیوتومی را هم شروع کرده است. درواقع مشکل اصلی اینجاست.
من اینجا باید به این نکته اشاره کنم که اتند مقیم اورژانس موظف است کل بیمارستان را پوشش بدهد. یعنی بخشهای مختلف و جراحی و همه را باید پوشش بدهد. این نیست که صرفا مسئولیت اورژانس و بخش زایمان را برعهده داشته باشد. بنابراین میخواهم بگویم اینطور نیست که بتواند به تنهایی و هردقیقه بالای سر همه بیماران حضور داشته باشد.
پالنا:
بهرحال شکایتی از طرف بیمار مطرح شده که منجر به صدور رای قصور برای اتند و رزیدنتها میشود که در این مورد هم ابهاماتی وجود دارد. ولی پیش از آن میخواهم از شما بپرسم آیا درصد قصور با درصد دیه متفاوت است؟ و آیا هیات بدوی نظام پزشکی میتواند میزان دیه را مشخص کند یا این مساله در اختیار سازمان پزشکی قانونی و قوه قضائیه است؟
دکتر اشرفیان:
بله درصد قصور با درصد دیه متفاوت است. روند این پرونده به این صورت بود که وقتی شکایت مطرح شد، من دیدم که یکی از مشتکیعنهها که اتند مقیم بیمارستان هستند، خودشان دادیار زنان و زایمان هم هستند. بههمین علت براساس قانون و اینکه خود ایشان نمیتوانند به پروندهای که خودشان به عنوان مشتکیعنه حضور دارند رسیدگی کنند، پرونده را به دادیار جراح ارجاع دادم. دادیار جراح هم پس از بررسی پرونده، کیفرخواست را صادر کرد که این کیفرخواست شامل اتند مقیم و رزیدنتهای دخیل بود. پس از آن پرونده به هیات بدوی رفت. هیات بدوی هم به هیات کارشناسی ارجاع داد. هیات کارشناسی درمورد اپیزیویی که توسط خانم دکتر محمدپور بدون اندیکاسیون و بدون اطلاع اتند انجام شده بود و بروز برادیکاردی، میزان درصد قصور افراد پرونده را مشخص کرد. اینکه درمورد میزان دیه سوال کردید باید بگویم دیه به هیچ وجه در نظام پزشکی تعیین نمیشود. دیه در کمیسیونهای پزشکی قانونی تعیین میشود.
پالنا:
در برخی اظهارنظرها عنوان شد که دیه مرحومه دکتر محمدزاده تعیین شده بوده و شاید یکی از مشکلات اصلی که مرحومه را به نقطه بیبازگشتی رساند، عدم توانایی ایشان در پرداخت دیه بوده است. این مساله را رد میکنید؟
دکتر اشرفیان:
من هم کم و بیش درجریان مشکلات مالی که مرحومه دکتر محمدپور با آنها دست به گریبان بودهاند، قرار گرفتهام. حتی میدانم که ازطرف برخی اساتید کمکهایی هم به ایشان شده بود که به جهت حفظ محرمانگی این مسائل، از آن عبور میکنم اما درباره پرونده cp اصلا میزان دیه مشخص نشده بود. چون همه cpها به یک شکل نیستند. گاهی اوقات برخی سلولها دیر جواب میدهند و یا ممکن است سلولهای قسمتی از مغز دچار هیپوکسی نشده باشند. به همین علت تا زمانی که وضعیت بیمار استیبل نشده است قابل تعیین نیست.
پالنا:
در این مدت برخی اظهارنظرها حاکی از آن بود که میزان دیه پرداختی و سهم هریک از افراد دخیل در پرونده مشخص شده بود. اینطور نبوده؟
دکتر اشرفیان:
نه. حتی وقتی در افراد بزرگسال هم cp به علت تروما پیش میآید 18 ماه زمان لازم است تا سیستم پزشکی قانونی درمورد میزان دیه نظر بدهد. درمورد جنینها این زمان طولانیتر است و 2 تا 5 سال طول میکشد تا کمیسیونهای پزشکی قانونی نظر بدهند و برای نظر قطعی، این پروسه 5 سال زمان میبرد چرا که باید بچه به سنی برسد که تواناییهای مختلفش قابل ارزیابی باشد. پرونده مرتبط با کادر بیمارستان طالقانی اوائل سال 1403 به هیات بدوی رفته و درآنجا قصور کل عوامل به میزان 35 درصد مشخص شده و درصد قصور اتندینگ و رزیدنتها تعیین شده است. نهایتا به دنبال اعتراض شاکی و دونفر از مشتکیعنهها که متاسفانه خانم دکتر محمدپور هم در میانشان نبود، پرونده به هیات تجدیدنظر ارسال شده و در تاریخ 28 آذر 1403 رای هیات تجدیدنظر صادر شده است. این را هم اضافه کنم که در همین اعتراضها قصور رزیدنت سال یک به صفر رسید. ای کاش دکتر محمدپور هم اعتراض کرده بود. البته ایشان به صورت حضوری به پزشکی قانونی مراجعه کرده و پرسیده بود که براساس درصد قصوری که دادگاه مشخص کرده، میزان دیهای که باید بپردازد چقدر میشود و همکاران پزشکی قانونی هم پاسخ داده بودند که در پایان دوسالگی میتوانیم نظر بدهیم که حدودا میزان دیه چقدر خواهد شد.
پالنا:
اعداد متفاوتی درباره میزان دیه مطرح شد که شاید مشهورترین آنها این بود که میزان دیهای که زندهیاد دکتر محمدپور مکلف به پرداخت آن شده، جمعا یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان بوده که بیمه یک میلیارد از آن را پرداخت کرده و چهارصد میلیون تومان سهم خانم دکتر بوده است. این روایت هم از نظر شما مردود است؟
دکتر اشرفیان:
چنین چیزی نبوده است. تاکنون نه میزان دیه مشخص شده و نه بیمه پولی پرداخت کرده است.
پالنا:
درمورد تعداد دیهای که برای عارضه cp تعیین میشود هم اظهارنظرهای متفاوتی مطرح شد. از 2 دیه گرفته تا 11 دیه هم ما شنیدیم. این میزان چقدر است؟
دکتر اشرفیان:
تعداد دیه به میزان آسیب وارده بستگی دارد. ممکن است برای کسی 2 دیه درنظر گرفته شود و برای شخصی دیگر 4 یا 5 دیه. اما سقف آن 8 دیه است.
پالنا:
آقای دکتر اشرفیان. درباره شکل برگزاری جلسه هیات بدوی هم ابهاماتی وجود دارد. خود شما در صحبتهایتان اشاره کردید که اتند مقیم بیمارستان طالقانی که خودشان یکی از مشتکیعنهها هستند، دادیار زنان و زایمان هم هستند و به همین علت، شما بررسی پرونده را به شخص دیگری که درواقع دادیار جراحی هستند سپردید. اما اینطور که برخی از حاضران در جلسه نقل کردهاند، قاضی پس از اینکه گفتوگوهایی انجام شده، از خود اتند سوال میکند که نظر شما چیست؟ اگر خود شما بودید، چطور رای میدادید؟ (نقل به مضمون) و ایشان هم نظرشان را مبنی بر میزان تقصیر هرکدام از رزیدنتها اعلام کردهاند! و مورد دیگر اینکه در پایان از همه رزیدنتها خواسته شده که از اتاق خارج شوند تا هیات بدوی بتواند تصمیمگیری کند ولی خود خانم دکتر اتند در دادگاه ماندهاند. آیا واقعا چنین چیزی بوده است؟
دکتر اشرفیان:
ببینید اینکه اتند در اتاق مانده بود به این دلیل بود که قاضی بتواند برخی از سوالات را بدون حضور رزیدنتها که شاگردان ایشان هستند بپرسد تا استاد هم بتواند بدون رودرواسیهای رایج بین استاد و شاگرد، به سوالات پاسخ دهد. مثلا اینکه چه زمانی به شما اطلاع دادند و چه مواردی را اطلاع دادند و سوالات اینچنینی. این هم که از خود استاد خواسته شده نظرشان را بگوید، بالاخره بخاطر تجربه ایشان بوده و خواستهاند نظرشان را بدانند ولی مطمئن باشید که رای نهایی توسط خود هیات صادر شده است. بالاخره هیات بدوی 11 عضو دارد که در جلسه حضور دارند. نماینده دادگستری که در جلسه حضور داشتند هم دکتر فیضالهی بودند که خودشان از قضات باسابقهای هستند که چندین دوره سابقه عضویت در هیات بدوی را دارند. میخواهم بگویم اعضای هیات بدوی مانند دکتر فیضالهی خودشان انسانهای باتجربهای هستند و کسانی نیستند که اجازه بدهند مشتکیعنه بخواهد روی رای دادگاه تاثیر بگذارد.
پالنا:
بههرحال این پرونده cp شاید یکی از دلایلی بود که درنهایت همه ما را داغدار درگذشت دکتر محمدپور کرد ولی قطعا مسائل و مشکلات دیگری هم در این بین وجود دارد. بهرحال ما میدانیم دستیاران پزشکی در بیمارستانها چگونه کار میکنند، چگونه کشیک میدهند، چگونه با آنها برخورد میشود و ... به نظر شما برای پیشگیری از تکرار حوادث مشابه چه باید کرد؟
دکتر اشرفیان:
بله درست است. اتفاقا بعد از فوت زندهیاد دکتر محمدپور، من لیست کشیکهای 3 ماه آخر ایشان را از گروه گرفتم. طبق برنامهای که برای رزیدنتهای سال چهارم نوشته شده، ایشان در دی ماه 7 کشیک داشتهاند، در بهمنماه اصلا کشیک نداشتهاند. در اسفند ماه 5 کشیک و در فروردین هم یک کشیک داشتهاند که روز اول یا دوم فروردین بوده و میتوانستند بعد از آن به شهر خودشان بروند ولی خودشان تعدادی از کشیکهای همکارانشان را به خاطر بحث مالی تقبل کرده بودند. بالاخره مثل بسیاری دیگر از رزیدنتها، ایشان هم با برخی مشکلات مالی مواجه بودهاند.
پالنا:
آقای دکتر بالاخره یک جایی باید جلوی این رنج دائمی فرزندان نخبه سرزمینمان گرفته شود. به نظر شما چه باید کرد؟
دکتر اشرفیان:
بله حتما باید این روال و سیستم معیوب اصلاح شود. اما الان یک تعدادی نظام پزشکی را مورد حمله قرار دادهاند انگار که همه ضعفها به نظام پزشکی مربوط است. درصورتی که نظام پزشکی هم تا حدی اختیارات دارد. یک دفتر رزیدنتی در نظام پزشکی مرکز وجود دارد. تلاشهایی در جریان است که این دفاتر رزیدنتی در شهرستانها هم دائر شود. اما بالاخره ما تا یک حدی توان و اختیار داریم. اکثر مشکلاتی که گریبان رزیدنتهای ما را گرفته، مربوط به مسائل کلان اجتماعی و مقررات وزارت بهداشت است. مجلس هم باید با جدیت بیشتری به موضوع رزیدنتها ورود کند. چند ماه پیش درباره شغل شدن رزیدنتی صحبتهایی شد ولی به نتیجه نرسید و فقط بحث بیمه دستیاران در بودجه سال 1404 آمد. نظام پزشکی هم با این میزان اختیاراتی که دارد، نمیتواند تغییری در این موضوعات ایجاد کند. وزارت بهداشت و دانشگاهها باید درباره مسئولیت اساتید و دستیاران یک کار اساسی انجام دهند و ابهامات موجود را برطرف کنند. بالاخره باید مسئولیتها و اختیارات شفاف باشد. نمیتوان در هر مسالهای رزیدنتها را مقصر بدانیم و آنها را محکوم کنیم و درمقابل نمیشود اساتید هم مسئولیت هر اتفاقی را برعهده بگیرند. فرض کنید با این حجم کار و مسئولیت، استاد یک لحظه سرش را به سمت یک بیمار دیگر بچرخاند و رزیدنت یک برش غیرعلمی انجام دهد. اینجا استاد چه کاری میتواند بکند؟ بهرحال ما به یک جامعنگری احتیاج داریم. باید مسئولیتها مشخص شود. مجلس، وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی، وزارت دادگستری همه و همه باید دست به دست هم بدهند و درمورد مسائل رزیدنتها به یک وحدت نظری برسند و یکبار برای همیشه این مشکلات حل و فصل شود.
پالنا:
ممنون از توضیحاتتان. لطفا اگر نکتهای باقی مانده، در پایان اضافه بفرمایید.
دکتر اشرفیان:
بعد از فوت زندهیاد دکتر محمدپور متاسفانه شاهد هستیم که عدهای با اهدافی خاص، هجمهای را به سمت مردم تبریز آغاز و در فضای مجازی شروع به جوسازی کردهاند و شعار میدهند که مثلا تبریز را چه میشود؟ اولا مگر اتفاقات مشابه در استانها و شهرهای دیگر رخ نداده است؟ این مسائل چه ارتباطی به شهرها و قومیتها دارد؟ بهرحال من نمیدانم برخی با چه نیاتی این جریانها را هدایت میکنند؟ آیا اهداف سیاسی دارند؟ نمیدانم. اما این واقعا درست نیست. ما خواستیم یک جوابیهای صادر کنیم، دیدیم ممکن است همین جوابیه دستاویز عدهای شود و باز هم حاشیهسازیها بیشتر شود. بنابراین سکوت کردیم. ولی من گفتوگو با شما را فرصت مناسبی میدانم که اعلام کنم همه دانشجویان و رزیدنتها فرزندان ما هستند و اگر از شهرهای دیگری مهمان ما باشند که ارج و قرب بیشتری هم دارند. برای همه دختران و پسران سرزمینمان آرزوی موفقیت و شادکامی دارم.
پایان پیام/
گفتوگو:
شعیب شاهزمانی
|
اینستاگرام
نظر خود را بنویسید