طرح تحول تغذیه!
با اختصاص بودجهاى تصمیم میگیریم به همه مردم شام و نهار چلوکباب بدهیم زیرا لایق بهترینها هستند. آیا بد است؟ خیر بد نیست! چه کارى از این بهتر و انسانىتر خصوصا که عدهاى حتى یک وعده غذا هم ندارند براى سیر شدن. سوال میکنند: «چرا در هیچ کشور ثروتمند دنیا این کار انجام نشده؟» جواب میدهیم: «چون آنها براى کرامت انسانى اهمیت قائل نیستند و ابتکار ما را هم ندارند.»
براى رسیدن اهداف طرح تحول تغذیه، این مسیر را طراحى میکنیم:
1- به تمامى آشپزهاى شهر میگوییم که حق ندارید در رستورانهاى خصوصى کار کنید و موظف هستید براى ما کار کنید؛ حقوق و مزایا را هم سروقت میدهیم .
متمم یک: در رسانهها به آشپزها حمله میکنیم و ایشان را در بخش خصوصى پولدوست مینامیم .
2- به تمامى مردم (چه گرسنه و چه سیر) اجازه میدهیم هرلحظه در شبانهروز به رستوران مراجعه و هرچقدر چلوکباب میخواهند بخورند. موجى از شعف کشور را فرا میگیرد.
متمم دو: رستورانها فقط باید از جایى که ما تعیین میکنیم مواد غذایى را تهیه کنند و انحصار ایجاد میکنیم.
3- صفهاى طویل در مقابل رستورانهاى خودمان ایجاد میشود و گرسنگان واقعى، در صفهاى طویلقرار میگیرند. تازه یادمان مىآید ما آنقدرها رستوران و صندلی براى اینهمه مراجعهکننده نداریم.
متمم سه: به آشپزها و سایر کارکنان میگوییم سه برابر کار کنند. پولشان را روزى میدهیم .
4- عدهاى اعتراض میکنند که ما از صفِ غذا خسته شدهایم و تمایل داریم با پول خودمان به رستوران متفرقه برویم. در بسیارى از شهرها رستوران خصوصى وجود ندارد و در بقیه جاها هم رو به ورشکستگی هستند.
متمم چهار: فکر میکنیم با ساختن صدها مگارستوران دولتى میتوانیم کلا بخش خصوصى را ریشهکن کنیم تا این نارضایتى مردم هم پایان گیرد.
5- خوشحالیم که طرحمان مورد استقبال قرار گرفته است و مردم شبانهروز چلوکباب میخورند ، در محاسباتمان کمی اشتباه کردهایم ، انگار هر نفر در یک روز هفت هشت پرس غذا خورده که عجیب است! ترس برمان میدارد که نکند بودجهمان کفاف ندهد. نوعی پلکان طراحى میکنیم، هر آشپز هرچقدر بیشتر کار کند، کمتر پول میگیرد .
متمم پنج: بین آشپزها و کمکآشپزها و مهمانداران رستورانها هم شکاف و دعوا ایجاد کردهایم، با این پلکان کمى اوضاع بودجه بهتر میشود.
6- خبر میرسد که کیفیت غذا افت کرده است و آشپزها ناراضى هستند. به فکر مىافتیم که ظرفیت آزمون آشپزى را سه برابر کنیم و اگر لازم شد از کمک آشپزها سریعا سرآشپز بسازیم. صندوقدارها هم براى آشپزى اعلان آمادگى میکنند .
متمم شش: کیفیت مهم نیست، کمیت مهم است. باید موفق شویم. حتى اگر غذاى سوخته دست مردم بدهیم .
7- حساب و کتاب مالى ما اشتباه بوده است. پولِ وارد کنندههاى برنج و گوشت را ندادهایم. در رسانهها به آشپزها و پیشکسوتان ایشان حمله میکنیم و سیر شدن تعداد زیادى گرسنه را یادآور میشویم.
متمم هفت: میدانیم اشتباه کردهایم، اما ما اشتباه نمیکنیم.
***
این مسیر آشنایی است که در طرح تحول سلامت طی شد. در نهایت گرسنگان هم سیر شدند اما با بودجهاى چندین برابر آنچه که در حالت عادى میتوانستیم آنها را سیر کنیم .ما در این مسیر با تعطیلى صدها رستوران، تعداد زیادى را بیکار کردیم، هزاران تن برنج و گوشت را به دلیل مفت بودن آن براى مردم هدر دادیم، هزاران آشپزِ علاقهمند را نابود کردیم و صندوقدارها را به زور آشپز کردیم و از همه مهمتر کارى کردیم که هیچ کسى نتواند عادت عجیب و غریب خوردن روزى ده پرس چلوکباب را از سر مردم این شهر بیندازد.
دلمان براى مسئول تغذیه بعدى میسوزد، با این عادات عجیب و غریب باقیمانده براى مردم و این حجم عظیم ِناامیدى و بدهکارى مالى.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید