درخت پزشکی در حال خشکیدن است
پزشکی کشور بطور بیمارگونهای به بهانه ارتقاء کیفیت و با ترویج تخصصگرایی و فوقتخصصگرایی در حال انهدام است...
پایگاه خبری پزشکان و قانون؛
پزشکی کشور بطور بیمارگونهای به بهانه ارتقاء کیفیت و با ترویج تخصصگرایی و فوقتخصصگرایی در حال انهدام است.
پزشکی کشور بطور بیمارگونهای به بهانه ارتقاء کیفیت و با ترویج تخصصگرایی و فوقتخصصگرایی در حال انهدام است.
روزگاری وزارت بهداشت و درمان توسط متخصصین اداره میشد و با سیاستهای غلط در جهت حفظ منافع و در واقع با نفوذ در سیاستگذاری منابع را مصادره کردند و پزشک عمومی تبدیل به پلکانی برای ورود به تخصص یا مهاجرت شد و عدهای هم که توفیق در دو مسیر فوق را نیافتند مدرک را قاب گرفتند و در طاقچه اتاق پذیرایی گذاشتند و به مشاغل دیگر از جمله بنگاه املاک و تجارت و دلالی روی آوردند. گروه اندکی هم از سر اجبار به بیگاری در اورژانسها و درمانگاههای خیریه و دولتی و بیمارستانهای خصوصی و اورژانسها و پزشک روستا و .... پرداختند.
روزی اعلام شد تجویز مثلا انسولین و یا MRI تشخیصی توسط پزشک عمومی مورد قبول بیمه نیست هیچکس واکنش نشان نداد. بعد اعلام شد انجام آنتیبیوتیک تزریقی توسط پزشک عمومی مورد قبول نیست. بعد هم انجام هر اقدام زیبایی حتی تزریق ژل و بوتاکس یا لیزر را ممنوع کردند و از طرفی با سیاستهای محدودکننده غلط بیمه و در خلاف بعد توسعه کشور و نادیده گرفتن شرایط خاص کشور در منظر عمومی با کمک رسانههای دیداری و شنیداری طوری وانمود کردند که پزشک عمومی بیسواد و ناتوان از تشخیص و درمان است.
امروز آنچه برای پزشک عمومی باقی مانده تجویز چند قلم دارو است که بدون نسخه توسط داروخانه قابل تهیه است و حتی پوشش بیمهای هم ندارد و حتی در یخچال منازل هم پیدا میشود و لذا وظیفه پزشک عمومی طبابت در شب و اورژانسها البته اگر متخصص طب اورژانس نباشد و در مناطق محروم است. بعد پزشک عمومی نوبت متخصصین رسیده است. متخصصین جراحی عمومی، متخصصین زنان، متخصصین اطفال و متخصصین داخلی و جدیدا متخصصین ارتوپدی بتدریج به این سرنوشت دچار میشوند و روز به روز همچون اسرا دایره عملکرد محدودتری پیدا میکنند. اگر معاونتهای محترم درمان و آموزش با همین فرمان پیش بروند و استعلامهای هدفمند و هدایت شده را اینگونه پاسخ دهند و گایدلاینهای سفارشی توسط فلوها و فوق تخصصها را بدون درایت و آیندهنگری امر به ابلاغ فرمایند، در نهایت پزشکان متخصص هم چارهای جز تسلیم به سرنوشت کنونی و یاس آور همکاران عمومی ندارند یا باید از تخصص به عنوان پلکانی برای ورود به فلو یا فوق استفاده و در محدودهای باریک به خدمت مشغول شوند و چند صباحی بر جامعه پزشکی سیادت کنند و البته در سالهای بعد برای از بین بردن سیادت آنان هم فکری خواهد شد. یا اینکه به فکر مهاجرت باشند یا عطای طبابت را به لقایش ببخشند و یا به راهنمایی برای دادن نشانی همکاران فلو و فوق قناعت ورزند.
گویا این زنجیره همچنان ادامه دارد و این سیادت طولی نخواهد کشید و ادامه این روند بر شاخه نشستن و از بن بریدن است.
درخت پزشکی در حال خشکیدن است.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید