الزام، ضرورت، وظیفه یا بایستگی؟ (بخش اول)
مدتهاست شاهد هجمه همهجانبه بازرسان از هر نهاد و دانشگاه به مراکز درمان اعتیاد هستیم. نوع برخورد کارشناسان مربوطه، عمدتا حاکی از عدم آگاهی یا کمبود اگاهی آنان درباره این دارو و تاثیرات ان بر کاهش آسیبهای اجتماعی و تبعات این برخوردهاست. برآن شدم که بسیارخلاصه توضیحاتی درباره داروی صنعتی ضد درد متادون ارائه کنم شاید برتغییردیدگاه مجرمانگاری مراکز توسط بازرسان موثر باشد.

پایگاه خبری پزشکان و قانون؛
اول: متادون یک داروی جایگزین برای اعتیاد به مواد مخدر (مثل تریاک، هروئین، ترامادول و...) که برخلاف مواد مخدر، نیمه عمر طولانی در بدن دارد(Long Acting) و به همین دلیل جزو مواد مخدر محسوب نمیشود (شایعترین علت شروع اعتیاد در کشور، تریاک است و شروع اعتیاد با متادون درصد بسیار ناچیزی شاید کمتر از یک درصد است.)
اول: متادون یک داروی جایگزین برای اعتیاد به مواد مخدر (مثل تریاک، هروئین، ترامادول و...) که برخلاف مواد مخدر، نیمه عمر طولانی در بدن دارد(Long Acting) و به همین دلیل جزو مواد مخدر محسوب نمیشود (شایعترین علت شروع اعتیاد در کشور، تریاک است و شروع اعتیاد با متادون درصد بسیار ناچیزی شاید کمتر از یک درصد است.)
دوم : برخلاف مواد مخدر، با مصرف متادون تولرانس یا مقاومت بوجود نمیآید به این معنا که فرد با مصرف تریاک یا هروئین با سایر مواد مخدر، به تدریج ناچار است دوز مصرف روزانه و تعداد دفعات مصرف مواد را افزایش دهد تا به نشئگی برسد؛ اما درباره متادون چنین اتفاقی وجود ندارد و پس از تثبیت دوز مصرف، مددجو نیاز به افزایش دوز نخواهد داشت و حداقل ۱۲ تا ۲۴ ساعت علائم محرومیت وابستگی را بروز نخواهد داد که این خصوصیت در درمان افراد معتاد و حتی متجاهر تاثیر بسزایی دارد.
سوم: فرد معتاد از پایداری خلق برخوردار نیست و در طول روز بسته به مصرف مواد یا بروز علائم محرومیت خلق پرخاشگرانه و بیقراری را حتما تجربه میکند و مهمتر از همه، فرد معتاد به دلیل وابستگی به مصرف، بهرهوری خود را از دست خواهد داد. اما مصرف متادون بعنوان جایگزین درمانی، خلق مددجو را پایدار و باثبات میکند و فرد را قادر میسازد به فعالیتهای اجتماعی و بهرهوری بازگردد.
این سه وجه عمده داروی متادون که بسیار ساده توصیف شد تاثیر بسیار مهمی بر کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از اعتیاد داشته و دارد . کاهش خشونتهای اجتماعی و خانوادگی، بازگشت مددجو به اجتماع و خانواده و امکان فعالیت عادی، کاهش نرخ طلاق و تبعات آن، افزایش بهرهوری و .... تنها بخشی از اثرات مثبت کلان این دارو بر اجتماع افیونزده و اعتیادخیز ما است.
به یاد داشته باشیم اگر نیاز افراد نیازمند به شکل قانونی برآورده نشود، آن نیاز از بین نخواهد رفت بلکه بطور زیرزمینی و قاچاق به انجام خواهد رسید. دور کردن حتی یک نفر از مراکز درمانی (با تعطیلی یا کاهش سهمیه دارویی مرکز) او را به سمت بازار قاچاق مواد سوق خواهد داد و نیک بیاندیشیم که سود چنین کاری جز به جیب مافیای مواد و تجارت زیرزمینی دارو نخواهد رفت.
این موضوع مهم، وظیفه و مسئولیت بازرسان اعم از دانشگاهی، تعزیرات، دادستانی، پلیس و سایر نهادهای امنیتی ذیربط را در افزایش سطح معلومات و آگاهی خود نسبت به عملکرد درمانگران اعتیاد صد چندان میکند، چون نتیجه کار آنان است که در تقویت یا تضعیف کارتلهای مواد و دارو و افزایش یا کاهش آسیبهای اجتماعی و طرد یا حفظ مددجویان در چرخه مواد (و یا درمان) تاثیر بهسزا خواهد داشت که با آینده کشور و نسل آینده بشدت مربوط است.
در این باره بیشتر خواهیم نوشت.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید
1 نظر
ناشناس
۲۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۴:۰۲
باسلام بازرسان دانشگاه دنبال ایراد میگردند تا مرکزی را نابود و یا به مخاطره اندازند مریض گرفتار است به موقع نیامده و دارویش را برایش نگهداشتیم واونا مثل یک دزد با مراکز برخورد میکنند اگر دارو را براش نگه نداریم ازمرکز رفته و داروی نامناسب با چند برابر قیمت مگیرد این روش بازرسی بنفع قاچاقچیان متادون است کاری بکنید