تخریب کشور، فقط تخریب لایه ازون نیست
دشمن با بزرگنمایی مشکلات کوچک و دروغپردازی تلاش میکند این تصور را ایجاد کند که مشکلات کشور لاینحلاند و دائم بیشتر میشوند. نمونه این مشکلات را در حوزه سلامت و برجستهسازی و دروغ و تاختن به جامعه پزشکی تحت عنوان «فرار مالیاتی» دیدیم و دیدیم چطور عدهای تبدیل به زبان دشمن شدند تا یک مسئله عادی با راه و روش حل مشخص و قانونی را از مسیر خارج و با ادعاهای عجیب و غریب به بزرگنمایی پرداخته و به حربهای برای تخریب سرمایههای اجتماعی از تخریب وجهه جامعه پزشکی تا کاهش اعتماد بین مردم بپردازند...
پایگاه خبری پزشکان و قانون؛
حفظ و ارتقای سرمایه اجتماعی از مهمترین نیازهای امروز کشور هاست و بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا برای این منظور فعالانه برنامه ریزی و سیاستگذاری میکنند.
حفظ و ارتقای سرمایه اجتماعی از مهمترین نیازهای امروز کشور هاست و بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا برای این منظور فعالانه برنامه ریزی و سیاستگذاری میکنند.
اگر مجموعه حاکمیت کشور ما بخواهد در مقابله با تهدیدهای فراوانی که دارد موفق عمل کند، باید بتواند توانمندی شناسایی حفظ و ارتقا سرمایههای اجتماعی خود را داشته باشد و باید بتواند کارکردهای حیاتی کشور را در مقابل تهدیدها حفظ کند؛ و کسی منکر سلامتی مردم در راس این کارکردها در کنار تغذیه و رفاه حداقلی شامل آموزش و مسکن نیست.
دشمن از اول انقلاب برای ایجاد بحرانهای مختلف تلاشهای زیادی کرده است، اما در سالهای اخیر به علت اوضاع کشور با استفاده از فضای رسانهای کوشیده تا لایههای اجتماعی مختلف را اغوا کند و این تصور را القا کند که ایران نمیتواند مشکلاتش را حل کند و آیندهای ندارد و رسیدن به وضعیت موجود و حاکم شدن فضای یاس نا امیدی و سرخوردگی و بیانگیزگی در اقشار سطح بالای علمی کشور از جمله پزشکی و مهندسی و مهاجرتهای فراوان تحصیلکردگان نتیجه این تلاشها ست که باید اذعان کنیم متاسفانه در این زمینه توفیقات خوبی داشته است.
دشمن تلاش کرد با عملیات روانی کاری کند که مردم و حتی بعضا مسئولین بر خلاف منافع ملی عمل کنند و این وظیفه تمام نخبگان جامعه است که این راهبردهای دشمن را درک و در مقابل آن روشنگری و اقدام نمایند.
اولین کارکرد حیاتی این است که باید همه بدانند که مشکلات در مسیر طبیعی خود حل شوند؛ دشمن با بزرگنمایی مشکلات کوچک و دروغپردازی تلاش میکند این تصور را ایجاد کند که مشکلات کشور لاینحلاند و دائم بیشتر میشوند. نمونه این مشکلات را در حوزه سلامت و برجستهسازی و دروغ و تاختن به جامعه پزشکی تحت عنوان «فرار مالیاتی» دیدیم و دیدیم چطور عدهای تبدیل به زبان دشمن شدند تا یک مسئله عادی با راه و روش حل مشخص و قانونی را از مسیر خارج و با ادعاهای عجیب و غریب به بزرگنمایی پرداخته و به حربهای برای تخریب سرمایههای اجتماعی از تخریب وجهه جامعه پزشکی تا کاهش اعتماد بین مردم بپردازند.
دومین کارکرد حیاتی جامعه برقراری و عمق بخشی به ارتباطات میان بخشهای جامعه و ایجاد تعاون و همکاری بین آنها برای عبور از مشکلات است؛ دشمن برای ایجاد تفرقه در کشور تلاش میکند جامعه را متفرق نشان دهد. در این مسیر سرویسهای اطلاعاتی دشمن همواره به دنبال افزایش راههای اختلافانگیزی هستند تا در مردم خستگی ایجاد کنند و بین مسئولان، رسانهها، نخبگان و... اختلاف ایجاد کنند. بطوریکه حتی مسئولین بلند پایه مملکت هم خواسته یا ناخواسته و از تریبونهای مختلف به این اختلافافکنی و تفرق دامن میزنند.
دشمن برای ترویج فرهنگ فردگرایی تلاش میکند و میخواهد با تزریق آن به جامعه مردم را متفرق کند تا به دنبال منافع ملی شان نباشند. قطعا اگر در جامعهای فرهنگ فردگرایی رواج یابد حفظ منافع ملی افول میکند و این مورد را در تمام صحنهها از امور اجرایی و پژوهشی و آموزشی کشور گرفته تا صحنههای رقابتهای ورزشی و در درون گروههای علمی و مهارتی و گسترش روز افزون آن را در جامعه شاهد هستیم. دشمن کوشیده است با عوض کردن مفهوم «دشمنی» چهره بدترین دشمنان مردم را بازسازی و اصلاح کند و به عنوان خادمان واقعی جلوه دهد و چهره افراد خادم واقعی به مردم مانند پزشکان را تخریب کند.
ایجاد مشکلات به طور همزمان در کشور یکی از راهبردهای دشمن برای پایین آوردن تابآوری مردم است و دشمن با ایجاد سلسله مشکلاتی در کشور به طور همزمان توانسته است فکار عمومی را به سمتی که میخواهد سوق دهد و متاسفانه توفیقات زیادی در این زمینه داشته است. دشمن از ابتدای انقلاب تاکنون تلاش کرده بین نخبگان، اصحاب رسانه، نویسندگان و... نوعی ادبیات تخریبی تزریق کند که چنین ادبیاتی امروز گریبانگیر رسانهها مسئولین و مردم گردیده است.
در این بین رسانهها مردم و مسئولین باید هوشیار باشند و نباید ادبیات سیاهنمایی تفرقه و تخریب را سرلوحه کار خود قرار دهند و باید کسانی که دارای ادبیات سازنده و فکر سازنده هستند را شناسایی و به آنها فرصت بیان افکار بدهند و صد البته جایگاه نقد عالمانه کاملا محفوظ است.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید