ساکن؟ یا خائن؟ برداشت آزاد
آیا میشود دست و مسیر تنفس و ارتزاق کسی را بست و اگر واکنش نشان داد، او را خائن نامید؟ استاد گرامی؛ روی اسلحه خود را به سمت افشاء خائنین واقعی بگیرید، نه بهسوی کسانی که از بد حادثه چاره را در نجات خود و خانوادهشان از این فضای شغلی بیاعتبار و بیاستحکام دیدهاند...
پایگاه خبری پزشکان و قانون؛
من علّمنی حرفاً فقد سیّرنی عبداً. حضرت علی (ع)
من علّمنی حرفاً فقد سیّرنی عبداً. حضرت علی (ع)
کسی که مرا کلمهای بیاموزد، مرا بنده خود ساخته است .
درپاسخ به گفتاری از استاد سید علی حسینی، ضمن ابراز ارادت و مراتب شاگردی، لازم دیدم مطالبی را به عرض همکاران و شخص جنابشان که پزشکان مهاجر ایرانی را «خائن» خواندهاند، برسانم.
امیر مومنان درباره حقوق و تکالیف متقابل مردم و حکومت، کلام نغزی دارند. ایشان به فرماندارانش چنین دستور میدهد: «عدالت پیشه کن و از کج روی، بیانصافی، ستم و اعمال فشار بپرهیز؛ زیرا بیانصافی، موجب آوارگی (فرار مغزها) و ستم و خشونت، سبب برخورد با شمشیر (رویارویی فیزیکی حکومت و مردم) میشود.»
درکمال احترام با استاد گرامی درد دلی دارم که شنیدن آن شاید بتواند مطلب را بیشتر بشکافد.
استاد گرامی؛ روزی که تصمیم گرفتیم پای در مسیر تلمذ و یادگیری طب بگذاریم، چند موضوع را درعین نوجوانی باور داشتیم.
اول: حاکمیت و قوانین ما برگرفته از شرع و قانون است. پس در چنین فضایی قطعا کارگزارن، وزرا و نمایندگان ابتدا دیندار و سپس آزاده {به فرمایش امام حسین(ع)} و درنهایت قانونمند و حافظ بیتالمال و هزینههای انجام شده از جیب ملتند، کار را به کاردان میسپارند و بدون عاقبتاندیشی، طرح یا برنامهای را کلید نمیزنند.
دوم: آن مسئولین به پیروی از امام راحل، خود را خدمتگزار ملت میدانند نه قیم آن.
سوم: حرف حساب نزد قاطبه مسئولین، خریدار دارد.
چهارم: صاحبمنصبان با رفتار و منش خود، سیره اخلاقی در جامعه را به صورت عملی به نمایش میگذارند.
پنجم: سلامت مردم لقلقه زبان و بهانه بعضیها برای تاراج بیتالمال و به باد دادن سرمایههای انسانی و مالی کشور نیست.
ششم: ارج و منزلت افراد و صنوف و آبروی شغلیشان ملعبه دست سیاستگذاران نیست و حداقل برخی مسئولین آنقدر شرف دارند که برای مخفی کردن بیکفایتی خود، توجه مردم را به اطلاعات دروغین یا اثبات نشده درباره دیگران منحرف نکنند.
هفتم: فکر میکردیم قرار است طبابت کنیم و مورد حمایت قانون و احترام دولتمردان باشیم نه اینکه هرکسی به تیرجفایی ما را بنوازد و برای یک اقلیت معدود، همه را از دم یک تیغ بگذراند.
هشتم: طبع بلند اساتید را دیده بودیم و میخواستیم به آنها تاسی کنیم. و بر این اساس به جفای فشار تعهدات بدون پشتوانه از نظر حقوق شهروندی تن دادیم که درکتار تیمار بیماران، مانع اشاعه و گسترش بیماری و پیشگیری از هزینههای درمانی در سطح کلان شویم.
اما در عمل چه شد ؟؟؟
چقدر کیان زندگی و خانواده ما و همکارانمان چه از نظر جانی و چه از نظر مالی و شخصی مورد هجوم قرار گرفت؟
چه تعداد خانوادههای پزشکان به دلیل اجبار ظالمانه به تعهدات و بدون توجه به بنیان خانواده از هم پاشید؟
کدام مسئولی گوشش بدهکار حرف حساب بود؟
چرا پایگاه صنفی ما - نظام پزشکی - یک پایگاه بیهویت و بیقدرت در حفظ منافع اعضای خود و بله قربان گوی سیاستگذاران شد؟
کدام مسئولی حاضر بوده و هست با شرایطی که الان بر عموم پزشکان (بهجز معدودی از تافتگان جدابافته) مستولی است، خدمت کند؟
کدام کارگری بیش از یک سال حقوق نگرفته و بیاعتراض یا اعتصاب کارکرده که برخی همکاران من مطالباتشان یک سال و نیم معوق است؟
کدام مسئولی چندین ماه حاضر شده از جیب بخورد و دارایی خود را بفروشد که داروخانه و مطبش برپا بماند تا شاید بیمه با تاخیر چند ماهه مطالباتش را بدهد و در واقع کدام مسئول و کدام قشری را میتوانید بیابید که بتواند ادعا کند مستقیما یارانه بیکفایتی سیاستگزاران سلامت را با جان و مال و پوست و گوشت خود از جیب پرداخت کرده است؟
استاد عزیز؛ از کدام تکریم حرف میزنید که تلاش برخی از همکاران من برای خروج از این جهنم خودکرده را تعبیر به خیانت میکنید؟
مطمئنم شما هم مثل من دستیاران خسته از شیفتهای مکرر و متوالی و فرسوده از بیگاری را دیدهاید که چندین ماه حقوق دریافت نکردهاند.
با سیستمی که با بهترین استعدادهای خود اینچنین ناجوانمردانه برخورد میکند، صحبتی ندارید؟
با وزیری که یک شبه با شروع یک طرح بیسامان، سامان زندگی پزشکان این مرز و بوم را در اقصی نقاط کشور در مدت چندسال به نابودی کشاند، صحبتی ندارید؟
از شما میپرسم؛ آیا صرف عمل جراحی و پیوند زدن کبد به یک بیمار، میتواند حال او را خوب کند؟
اگر الزامات و خدمات قبل و بعد از پیوند نباشد، یا استاندارد نباشد و بیمار شما فوت کند، آیا شما به تنهایی مقصرید؟ یا یک تشکیلات بابت این اتفاق باید محاکمه شود؟
اگر کبدی برای پیوند موجود باشد اما شرایط حفظ آن در بدن بیمار به دلیل مشکلات دیگر ازقبیل پست آپ درست امکانپذیر نباشد، آیا شما عمل جراحی پیوند را در چنین شرایطی انجام میدهید؟ اگر بلی، چه جوابی برای مرگ احتمالی بیمار خواهید داشت؟
و اگر خیر، آیا این استنکاف به منزله خیانت شما در حق بیمار است؟
درجایی که شرکتهای بیمه هرسال بابت بیمه مسئولیت تعرفههای خود را چندین بار افزایش میدهند، آیا امید و امنیتی احساس میشود که پزشک جراح با تعرفه ناچیز خود را در معرض شکایت بیماران و اولیا دمشان قرار دهد؟
درجایی که از مصرفکنندگان سیگار بهعنوان اصلیترین دلیل تخریب سلامت و سرطان با رای نمایندگان مالیات نمیگیرند و بیماریزایی هزینه ندارد اما درمان بیماران و تشکیل پرونده الکترونیکی آنان علیرغم خدماتی و تولیدی بودن این خدمات بلافاصله مالیات علیالحساب و پرداختی از جیب پزشکان را به دنبال دارد، بهنظر شما خائن به کشور کیست؟
آیا میشود دست و مسیر تنفس و ارتزاق کسی را بست و اگر واکنش نشان داد، او را خائن نامید؟
استاد گرامی؛ روی اسلحه خود را به سمت افشاء خائنین واقعی بگیرید، نه بهسوی کسانی که از بد حادثه چاره را در نجات خود و خانوادهشان از این فضای شغلی بیاعتبار و بیاستحکام دیدهاند.
استاد گرامی؛ بیش از چند ده هزار پزشک دیگر طبابت نمیکنند. این حجم بر باد رفتن سرمایه کشور، حاصل خیانت چه کسانی است؟
باور کنید ما خودی هستیم و خاک پای ملت؛ اما دلشکسته و رنجور از جور برخی نالایقان
هرچه کنی بکن مکن ترک من ای نگار من
هرچه بری ببر مبر سنگدلی به کار من
هرچه هلی بهل مهل پرده به روی چون قمر
هرچه دری بدر مدر پردۀ اعتبار من
هرچه کشی بکش مکش باده ببزم مدعی
هرچه خوری بخور مخور خون من ای نگار من
هرچه دهی بده مده زلف به باد ای صنم
هرچه نهی بنه منه پای به رهگذار من
هرچه کشی بکش مکش صید حرم که نیست خوش
هرچه شوی بشو مشو تشنه بخون زار من
هر چه بری ببر مبر رشتۀ الفت مرا
هرچه کنی بکن مکن خانۀ اختیار من
هرچه روی برو مرو راه خلاف دوستی
هرچه زنی بزن مزن طعنه به روزگار من
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید
1 نظر
ناشناس
۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۲
بله اقاي دكتر ملك حسيني مي توانست زمينه ايجاد حداقل چندين مركز پيوند را فراهم كند ولي نكرد، ايا فراموش كرده چگونه توانسته به اين جايگاه برسد، ايا پزشكي كه اجازه و زمينه طبابت ندارد و انگيزه ندارد و حاضر است همه دارايي خود را هزينه مهاجرت نمايد خائن است يا انكه همه راهها را بسته و مصادره كرده است،