دولت احمدی نژاد تاریکترین دوره برای حوزه بهداشت ودرمان بود
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: در دولت احمدینژاد بیتوجهیهای بسیاری به حوزه بهداشت و درمان صورت گرفت، بیمارستانهای فرسوده و تجهیزات عقب مانده حاصل دوره نهم و دهم بود، در واقع کل دوره ایشان برای حوزه بهداشت و درمان و آموزش پزشکی دوره عقب ماندگی بود.
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، حیدرعلی عابدی در گفتوگو با خانه ملت، چهار سال ابتدایی دولت آقای روحانی دوره بسیار خوبی برای وضعیت بهداشت و درمان دانست و گفت: در زمان دولت احمدینژاد غفلتها و بی توجهیهای بسیاری به وضعیت بهداشت و درمان صورت گرفت. سطح علمی دانشگاهها بهدلیل بازنشسته کردن دسته جمعی اساتید لطمه جدی دید و بیمارستانهای فرسوده و تجهیزات عقب مانده حاصل آن دوره بود. اما وزارت بهداشت و درمان ابعاد مختلفی دارد، ابعادش بهداشت درمان آموزش پزشکی است شاید بتوانم بگویم اوج آموزش پزشکی در دوران دکتر مرندی شکل گرفت. ما در آموزش پزشکی رشد و توسعه بسیاری پیدا کردیم، از طرفی در دوران دکتر قاضیزاده هاشمی در حوزه درمان کارهای بسیار زیادی شد و خیلی رشد کردیم، اما هنوز به تعادل نرسیدهایم، در هر دورهای یک بعدمان کار کرده و ابعاد دیگرمان با هم دیگر هماهنگ نبودند، جفت و جور نشده که بتوانیم در همه ابعاد خوب کار کنیم، به عنوان مثال در حال حاضر که صحبت میکنیم، بیمارستانهای ما از کمبود پرستار رنج میبرند، بیمارستانهای بسیار شیکی ساختهایم و تجهیزات شیکی در بیمارستانهایمان آوردهایم، اما کادر پرستاری کافی نداریم. مردم خودشان باید ازبیمارانشان مراقبت کنند. سیستم پرستار سلامت جامعه نداریم، کسی نیست از بیماران در منزل مراقبت کند. ما هنوز نتوانستهایم دستور مقام معظم رهبری را عملی کنیم. ایشان فرمودند کاری کنید که بیمار بجز رنج بیماری رنج دیگری نداشته باشد.
وی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس علم پزشکی در کشورمان رشد چشمگیری کرد، تا قبل از آن یکی از مشکلات اساسیمان اعزام بیمار به خارج از کشور بود به دلیل اینکه در داخل کشور پزشکانمان نمیتوانستند همه بیماریها را درمان کنند یا بلد نبودند که برای بیماران چه کاری انجام دهند، به عنوان مثال پیوند کبد، کلیه، قلب و درمان بسیاری از بیماریها، جراحیهای مختلف، همه اینها یک آرزو بود، جراحی مغز یک رویا بود، اما از سالهای بعد از دفاع مقدس میتوانم بگویم ما اعزام بیمار به خارج کشور نداشتیم بلکه معکوس نیز بود و از خارج و کشورهای همسایه برای درمانهایشان به ایران میآیند. اما متاسفانه در حال حاضر مجدداً به مرحلهای میرسیم که بعضی از بیماران کشورمان مجبورند برای درمان دوباره به خارج میروند و توجه به بُعد درمانی کمتر میشود.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: بیماریهای نوپدید بیماریهایی است که وقتی به پزشک مراجعه میکنند پزشک هیچ اطلاعاتی ندارد، مثلا بیماری صرع در خیلی از کشورها با یک عمل جراحی درمان میشود، اما در ایران هنوز مصرف دارو درمان اصلی مورد استفاده است گرچه در محدود مراکز عمل میکنند، یا بیماران ALS یا SMA یا کلا بیماریهای نوپدید متاسفانه ایبن نوع بیماران درخواست اعزام به خارج کشور را دارند، ما باید در این حیطههای جدید هم به خصوص در بحث بیماران خاص باید وارد شویم، در حوزه درمان سالمندانمان نسبت به کشورهای دیگر جلو نیستیم، آنها یک تخصصی به نام تخصص ژریاتریک Geriatric دارند، ما به ژریاتریک توجهی نداریم و بعد از یک دههای رشته پزشکی متوجه درآمد شد، در هر رشتهای که درآمد هست، انگیزه بیشتری نیز وجود دارد. این موضوع به خاطر ارزشگذاری یا تعرفه خدمات پزشکی که در کتاب تحت عنوان ارزش نسبی خدمات بود که در زمان آقای هاشمی تدوین شد. در این سیستم تعرفهگذاری درآمد بعضی رشتهها پزشکی خوب و بعضی رشتهها درآمد پایین است. به عنوان مثال نقش یک متخصص عفونی کمتر از چشمپزشک یا کمتر از یک متخصص مغز و اعصاب نیست، اما درآمد یک پزشک عفونی قابل مقایسه با پزشکان مغز و اعصاب نیست. همین موضوع تعادل آموزش پزشکی را بهم میزده است.»
عابدی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان حضور یک وزیر زن در دولت آقای احمدینژاد را نکتهای مثبت برای آن دوره دانست، گفت: شاید افرادی باشند که از دوران آقای احمدی نژاد تحلیل مثبتتری هم داشته باشند، اما بنده هیچ تحلیلی در خصوص ارتقاء بهداشت و درمان ندارم. نمیتوانم بگویم بیمارستانها باز سازی شد، تخصص و رشتههای دانشگاهی اضافه شد، اعضای هیئت را از خارج از کشور آورد و آموزشهای پزشکی ما را ارتقا داد. خیر استادان ما را نیز بازنشسته کردند و به دلایل مختلف به آموزش پزشکی لطمه خورد. چه چیزی بگویم که شما خوشحال شوید؟ البته این مطالب کاملا فنی است نه سیاسی. شاید ارتباطات قلبی من با بعضیها بیشتر و با بعضیها کمتر باشد ولی از لحاظ فنی چیزی که اتفاق افتاده را میگویم.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان، در تحلیل رابطه دولت و مجلس در حوزه بهداشت و درمان در سالها و دورههای مختلف گفت: اگر بخواهیم ارتباط مجلس با وزارت بهداشت و درمان در نظر بگیریم هیچ وقت بد نبوده است، به این دلیل که کمیسیون بهداشت و درمان میانهاش با وزارتخانه تخصصیاش در هیچ زمانی بد نبوده، چون کمیسیون بهداشت 23 نفر هستند و همه این افراد تخصصی در زمینه بهداشت و درماناند. همه اعضا میدانند از نظر بهداشت و درمان چه میخواهند و هم وزیر میداند کمیسیون از او چه میخواهد، یعنی خیلی خوب باهم تعامل دارند، چه در زمان آقای دکتر هاشمی چه در زمان آقای دکتر نمکی، چرا که میدانیم از هم دیگر چه میخواهیم و انتظارتمان از هم روشن است. اگرچه خیلی جاها انتقاد و گله هم داریم، به عنوان مثال اصلیترین گله و انتقادی که ما از دکتر هاشمی داشتهایم این بود که در چارچوب برنامه ششم توسعه کار نمیکرد و زیر بار بدهکاریها ماند؛ یعنی نتوانست ادامه دهد؛ نتوانست بودجه را مدیریت کند.
عابدی در بخشی از این مصاحبه اظهار داشت: ما هیچ زمان سیستم را به حال خود رها نکریم. ما مرتب جلسات نظارتی داشتیم. جلسات متعددی با دکتر هاشمی داشتیم و تلاشمان این بود که دکتر هاشمی روی ریل برنامه ششم توسعه حرکت کند، تا بتواند هزینههایش را مدیریت کند. شاهبیت این کار، پرونده الکترونیکی بیمار است. اگر پرونده بیماران الکترونیکی شود بسیاری از هزینههای وزارت بهداشت صرفهجویی میشود چرا که همپوشانی بیمه از بین میرود، سوءاستفاده از دفترچه بیمه از بین میرود، استفاده همزمانی از چند متخصص از بین میرود و با تهیه راهنمایی بالینی که از درخواستهای القایی جلوگیری میکند، و میلیاردها تومان در هزینهها صرفهجویی میشود.
اجرای طرح تحول سلامت عیب داشت
وی درخصوص طرح تحول سلامت گفت: من فکر میکنم وعده انتخاباتی بودن طرح تحول عیبی ندارد بلکه بد اجرا شدن آن عیب داشت. طرح تحول سلامت در سال 93 اجرا شد، اگر به جهت تبلیغات انتخاباتی بود باید در سال 95 اجرا میشد، اتفاقا اگر در سال 95 اجرا میشد و خوب هم اجرا میشد بیشتر به درد انتخاباتش میخورد، من بیشتر شتابزدگی و شوق اجرای این برنامه را میبینیم تا بحثهای سیاسی، کاملا بحث فنی است. ولی سه انتخاب قابل نقد است یکی آن تیمی که خواستند طرح تحول سلامت را پیاده کنند چیزی شبیه NHS انگلیس یعنی National Health Servise. پس چند اشکال وجود دارد:
1- اولین اشکال این است که طراحان نرفتند یک کشور موفق را مانند انگلیس، استرالیا و کانادا را قبل از اجرا بازدید کنند. ابتدا باید میرفتند در محیط و در فیلد قرار میگرفتند و تجرب کسب میکردند. هرجایی که طرح سلامت ملی پیاده شده برایش ضابطه گذاشتند، بدون مطالعه یک کشور موفق نمیتوانستند این طرح را پیاده کنند.
2- ما زیرساختهایمان از سال 1353 یعنی 4 سال قبل از انقلاب بر اساس NHS انگلیس پیاده شده بود یعنی آن طرحی که در ارومیه به عنوان خانههای بهداشت پیاده کرده بودند و بعد بخصوص با همت دکتر ملک افضلی در کل کشور تعمیم دادند در این مدت همیشه ساختارش روی همان طرح جلوبردند، خانههای بهداشت، مراکز بهداشت درمانی شهری، مراکز بهداشت درمانی روستایی، پلی کلینیک، بیمارستان و ... منتهی مقاومت شدیدی وجود داشت تا پلی کلینیک و بیمارستان را به شبکههای بهداشت درمانی وصل کنند. در واقع تضاد منافع باعث شد این دو قسمت به هم متصل نشوند. آنچه برنامه پنجم و ششم تاکید دارد. در حقیقت ما دو واگن داریم که اگر این واگنها به یکدیگر بچسبانیم سیستممان کامل میشود، در بهداشت به این واگنها میگویند سطح اول، سطح دوم و سطح سوم، اگر سطح اول و سطح دوم تقریباً به هم چسبیدند که خانههای بهداشت و مراکز بهداشت و درمانی است و در آن طرف پلیکلینیکها و بیمارستانها قرار دارند که در هر دوره زمان مثل دوره دکتر مرندی، دکتر لنکرانی یا زمان دکتر قاضیزاده هاشمی اگر این اتفاق میافتاد یا اگر در حال حضر و زمان دکتر نمکی به یک دیگر متصل شوند،NHS کامل میشود، آن وقت فقط باید محتوا داخل آن بریزند.
حضور یک وزیر غیرپزشک
عابدی درباره وزارت سعید نمکی هم گفت: فکر میکنم برای اولین بار در تاریخ وزارت بهداشت یک غیر پزشک آمده و آن هم دکتر نمکی است. آن کسانی که تضاد منافعشان اجازه نمیدادند تحولات لازم ایجاد شود، فعلا کمتر تصمیم میگیرند، تصمیمگیرنده اصلی دکتر نمکی است، بنابر این میتواند این تضاد و منافع را برطرف میکند.
وی افزود: کسی که در وزارت بهداشت و درمان میخواهد تصمیم بگیرد برای نرخ، سیستم و ارجاع بیمار خودش نباید دارای منافع باشد، اگر خودش دارای منافع بود در تصمیمگیریاش جوری تصمیم میگیرد که منافع تخصصی اش حفظ شود که به آن میگوییم تضاد منافع، هیچ اشکالی ندارد فکر نکنید کار خیلی قبیحی هم است، این را الان در دنیا به عنوان Conflict of interest به رسمیت شناختهاند میگویند اگر متخصص مغز و اعصاب هستی برای ما کار کن ولی حق نداری در شورای تصمیمگیریها تعرفهها، تصمیم بگیری و باید کسانی تصمیم بگیرند که منافع نداشته باشند،. این حلقه مفقودهای که 30 سال است بین سطح 2 و سطح 3 خدمات وجود دارد. این تعارض منافع است، چرا ؟ چون اگر ما پزشک خانواده بگذاریم و سیستم ارجاع را پیاده کنیم، پزشک خانواده از 100 بیمار در روز 80 نفر را درمان میکند و تنها 20 نفر را به پزشک متخصص ارجاع می دهد، بنابراین هزینههای بیمارستانها به شدت کم میشود.
عابدی تیم فعلی دکتر نمکی را همان تیم دکتر هاشمی دانست و گفت: بنده معتقدم اگر دکتر نمکی تغییری در نگرش تیم ایجاد نکند، هیچ موفقیتی به همراه نخواهد داشت. وزارت بهداشت به تیمی نیاز دارد که مطابق برنامه ششم توسعه حرکت کرده و هزینهها را مطابق با آن مدیریت کند. همچنین ضروری است برنامهای برای سیستم ارجاع داشته باشد چرا که حرکت در حوزه بهداشت و درمان بدون آن دشوار و تقریباً ناممکن خواهد بود.
وی افزود: آقای دکتر نمکی در برنامههایی که به صحن مجلس ارائه کرد به این موضوع نیز اشاره کرد، ما با مشاهده برنامه ایشان تا اوایل مهر ماه میتوانیم حدس بزنیم که میتواند از این شرایط سخت عبور کند یا خیر؛ بودجه وزارت بهداشت در سال 98 حدود 12 درصد رشد داشته، از طرفی هزینههای درمانی و بهداشتی نیز رشد چند برابری داشته است، بنابراین وزیر بهداشت و درمان باید بتواند پزشک، پرستار و بیمار را راضی نگهدارد و همه اینها مستلزم این است که با آن سیاست گذشته خداحافظی کند.
نمکی حوزه دارو را میشناسد
این استاد پرستاری در ادامه گفت: یکی از تجربههای بسیار خوب دکتر نمکی در حوزه مدیریت دارویی است. ایشان فردی موفق در معاونتهای مختلف وزارت بهداشت و درمان در حوزه دارو بوده و هم به عنوان رئیس دانشگاه و هم در بازه زمانی به عنوان مدیر دارویی فعالیت داشته و البته موفق هم بوده است. بنابراین هم دارو را خوب میشناسد و هم میتواند بفهمد که کجا مجوزها سختگیرانه و در کدام قسمت باید فرایند مجوزها تسهیل شود.
وی گریزی هم به بحث تولید داروی داخلی و واردات دارو زد و گفت:
واردات دارو یک امر بسیار پیچیده است و نباید به حال خود رها شود، تمامی داروها و تجهیزات پزشکی از زمان خرید، تا گمرک و توزیع باید رصد شوند، بنابر این نمیتونیم مانند محصولات دیگر وارداتی دست بسیاری از افراد را باز نگه داریم. معتقدم نباید تعداد وارد کنندهها زیاد باشد، چرا که کنترلشان خیلی سخت میشود اما اعتقادی به انحصار هم ندارم. بر اساس آمارهایی که به دست ما میرسد، حدود 97 درصد داروهایمان در داخل کشور تولید میشود و تنها سه درصد از دارو ها وارداتی هستند. ما باید بررسی کنیم که این 97 درصد به چه صورتی تولید و توزیع میشوند. دکتر نمکی تعریف میکرد که رفتم داروخانه گفتم فلان قرص را میخواهم، گفت ایرانی میخواهید یا خارجی؟ گفتم: ایرانی، گفت: پسر برو مقداری از این گچها بهش بده! ا اگر قرار باشد به این صورت از تولید داخل حمایت کنیم پس همه مقصرند هم داروخانهها مقصرند و هم تصمیمگیرندهها. اما در حوزه انحصار دارویی و هنوز وارد نشدهایم و نخواستیم بدانیم که نحوه مجوز دادن سازمان غذا و دارو برای واردات دارو بر چه اساسی بوده است. ولی میدانم احتیاط بسیار شدیدی برای مجوز دادن وجود داشته و یکی علت اصلی آن هم این است که تولید داخلی زمین نخورد، اما اگر سختگیریها منجر به برداشت مافیا شدن یا انحصاری شدن شود، باید اصلاح شود.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در پاسخ به این سوال که آیا حمایت از تولید داروهای داخلی باعث نشده است که برخی از داورهای بیکیفیت داخلی به مردم تحمیل شود؟ گفت: نه! دارو اینگونه نیست. ممکن است در بعضی از تولیدات کارخانههای داخلی به خصوص اجناس خانگی یا خودرو ما این بیکیفیتی را ببینیم ولی در تولید دارو اینگونه نیست، یک داروی بیکیفیت به من نشان بدهید، تمام اینها آزمایش شده و توسط پزشکان متدینمان یک تعداد مریضهایشان داروی خارجی و یک تعداد که داروی داخلی مصرف میکنند اینها را با هم مقایسه میکنند و بیشتر زنگ خطرها را خود پزشکان درمانگر میزنند، کیفیت داروها را باید از زبان پزشکان بشنوید نه از داروخانههایی که با فروش داروی خارجی چندین برابر نمونه داخلی آن سود میکنند. من قبل از اینکه پیش شما برسم با یک پزشک متعهدی در رابطه با بیماران تالاسمی صحبت میکردم برای داروهای داخل و خارج، میگفت ما خودمان تحقیق کردیم اثربخشی داروی داخل و اثربخشی داروی خارج و عوارض داروی داخل و عوارض داروی خارج تفاوتی باهم ندارند، اما اگر الان شما از داروخانهها بپرسید یا از خود بیمارها بپرسید آنها ممکن است نظر دیگهای داشته باشند.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید