آیا نیروی انسانی نظام سلامت، به سرمایه انسانی تبدیل میشود؟
دکتر سعید نمکی؛ وزیر بهداشت در جمع روسای بیمارستانها گفته است: «اگر در مسیر توانمندسازی نیروی انسانی گام برنداریم، به بیراهه رفتهایم.» جناب وزیر! آیا از نظر سرمایه انسانی پزشکی ما در مسیر توسعه هستیم؟ چگونه میخواهید نیروهای انسانی پزشکی را به سرمایه انسانی پزشکی تبدیل کنید؟ مطمئنید الان به بیراهه نمیرویم؟...
دکتر سعید نمکی؛ وزیر بهداشت در جمع رؤسای بیمارستانها گفته است: «اگر در مسیر توانمندسازی نیروی انسانی گام برنداریم، به بیراهه رفتهایم.»
جناب وزیر!
آیا از نظر سرمایه انسانی پزشکی ما در مسیر توسعه هستیم؟ چگونه میخواهید نیروهای انسانی پزشکی را به سرمایه انسانی پزشکی تبدیل کنید؟ مطمئنید الان به بیراهه نمیرویم؟
همانطور که مستحضرید در عصر حاضر، سرمایه انسانی عاملی است که بیش از عوامل دیگر بر رشد و بقای سازمانی تاثیرگذار است. تمام سازمانها به دنبال جذب، حفظ و توسعه بهترین افراد برای انجام فعالیتهای جاری و آتی خود هستند، تا از این طریق بتوانند اهداف از پیش تعیینشده خود را محقق سازند.
بزرگترین مزیت رقابتی سازمانها، داشتن نیروی انسانی توانمند است. اهمیت سرمایه انسانی در ارتقاء رشد و بهرهوری بر هیچ مدیری پوشیده نیست. در عصر فرامدرن، سرمایه انسانی، بالاترین و با ارزشترین و بزرگترین دارایی هر سازمان و کشوری محسوب میشود. سرمایه انسانی در هیچ ترازنامه و حساب سود و زیانی آورده نمیشود؛ ولی نتیجه سود و زیان سازمانها را رقم میزند. تنها سرمایهای که با استفاده هرچه بیشتر، کاهش نیافته و به صورت فزآیندهای تقویت میشود.
در واقع در این سالها کشورها و سازمانهایی به رشد بیشتر نائل آمدهاند که نیروهای تحصیل کرده، ماهر، با کفایت و در یک کلام از «سرمایه انسانی» کافی و مناسب بهرهمند بودهاند؛
سرمایه انسانی، تنها نهادهای است که میتواند ضمن تغییر خود، سایر نهادهها را دگرگون یا متعادل کند، مبنایی برای نوآوری فراهم سازد و در سطح وسیع موجب رشد و توسعه شود.
سرمایهگذاری در سرمایه انسانی به مراتب ارزانتر از هزینههایی است که دولتها میبایست برای رفع بیکاری، انزوای اجتماعی و سلامت افراد بپردازند.
امروز تعداد قابل توجهی از افرادی که از وزارت تحت مدیریت شما مدارک تحصیلی و دانشگاهی گرفتهاند یا بیکارند، یا مشاغلی دارند که کمتر از مهارتهای خود بهره میبرند یا ناچارند به کشورهای دیگر مهاجرت کنند یا مهاجرت کرده اند. و بدین ترتیب است که فقدان سیاستگذاریهای مناسب منجر به هدر رفتن نیروی انسانی شده است.
برگشت به راه از بیراهه در وزارتخانه تحت امر جنابعالی نیازمند رویکردها و استراتژیهای جدیدی است که بتواند با ایجاد ارتباط و هماهنگی میان سرمایهگذاری در توسعه مهارتها، اشتغال و بهرهوری نیروی انسانی در اختیار را به سرمایه انسانی مولد و سازنده تبدیل کند.
نحوه تربیت دانشجویان پزشکی به صورت بیهدف با بیش از ۳۰۰ واحد درسی و تبدیل هزاران فرد مستعد را با بیش از ۷ سال دوران تحصیل فشرده به پزشکان عمومی که عملا در بین مردم فاقد ارزش و اعتبار عملکردی انگاشته میشوند، چقدر در تولید سرمایه انسانی موفق است.
آیا نتیجه این نوع آموزش، تولید تعداد زیادی افراد تحصیل کرده افسرده و سرخورده از زندگی نیست؟
تعداد کثیری از این سرمایه انسانی پس از ریزش در تلفات طرح اجباری و ناعادلانه طرح مناطق محروم در پشت کنکوری جدید در سنین فعال و بهترین سالهای عمر صف میکشند و در نوبت قبولی در یک رشته تخصصی میمانند. و تعدادی از آنها چندین سال از عمر خود را با دادن تعهد نامههای اجباری به بیگاری و کار بیمزد و مواجب در بیمارستانهای به اصطلاح آموزشی به عنوان کارگران درمانی طرح تحول سلامت میگذرانند و اگر جان سالمی از رزیدنتی و کار اجباری فشرده در ببرند در نهایت برگهای به نام متخصص دریافت میکنند. و با شروع مجدد طرح و گذر از خطرات جسمی و روحی آن در دهه چهارم زندگی مجدد به علت ناکارآمدی ناشی از روال بد تبلیغات و ایجاد فرهنگ نامناسب درمان برای کسب یک جایگاه مناسب مجبورند با طرق مختلف یک مدرک فلو یا فوق از داخل یا خارج بگیرند تا بتوانند تا حدودی جایگاه شغلی خود را تثبیت کنند. و تازه در شروع دهه پنجم زندگی در یک مرکز درمانی دولتی یا خصوصی مشغول به کار شوند. ریزشهای ناشی از تلفات جسمی و روحی و سرخوردگیها و مهاجران و مشغول شدن در کارهای بیدردسرتر مانند واسطهگریها دلالی و بنگاههای املاک و ....
آقای وزیر! نیروی انسانی با استعداد که در اختیار شما قرار میگیرد واقعا به سرمایه انسانی تبدیل میشود؟
بهنظر میرسد نیروی انسانی یا میسوزد و دود میشود و یا به سرمایه برای دیگران تبدیل میشود.
لطفا کمی اندیشه کنید و روشها را اصلاح کنید. اگر میخواهید سرمایه انسانی تولید کنید.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید