دوای درد حوزه پزشکی پرکردن "شکاف توسعه" است نه "ازدیاد پزشک"
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، متن یادداشت علیرضا خانی در خصوص طرح افزایش پذیرش دانشجوی رشته های پزشکی در ذیل آمده است:

در چند سال اخیر با توجه به افزایش تعداد داوطلبان گروه علوم تجربی در کنکور سراسری و افزایش تقاضای داوطلبان برای قبولی در رشته‌های دکتری پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی، در آستانه کنکور زمزمه‌هایی مبنی بر لزوم افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در کشور شنیده می‌شود.

۸۶ نماینده مجلس شورای اسلامی طرحی را امضا کرده‌اند که ظرفیت پزشکی از سال جاری و بعد از آن به ۲ برابر افزایش یابد، هم‌اکنون بر اساس آمار وزارت بهداشت از ۲۰۰ هزار دانشجوی علوم پزشکی در کشور تعداد ۵۵ هزار نفر دانشجوی رشته پزشکی عمومی هستند که حداکثر تا ۷ سال آینده وارد نظام ارائه خدمات کشور می‌شوند.

همچنین بر اساس آمار اکنون ۱۷۶ هزار پزشک در کشور وجود دارد که به این تعداد در هر سال بین پنج تا شش هزار نفر اضافه می‌شوند، از تعداد ۱۸۰ هزار پزشک عمومی فارغ‌التحصیل شده در کشور حدود ۴۶ هزار نفر متخصص شده و یا فوق تخصص را گرفته‌اند و ۱۶ هزار نفر ‌از این تعداد پزشک عمومی در حال تحصیل در دوره دستیاری تخصصی هستند و دانشجوی تخصصی محسوب می‌شوند.

این آمار به معنی ۱۲۰ هزار پزشک عمومی فعال و فارغ‌التحصیل است که بر اساس آمار سازمان نظام پزشکی ۲۰ هزار نفر از مجموع ۱۲۰ هزار پزشک عمومی فعال و فارغ‌التحصیل شده به دلیل فعالیت در امور غیر پزشکی، خروج از کشور، فوت و… از جمع پزشکان عمومی فعال کشور خارج شده‌اند.

در طرحی که نمایندگان مجلس آن را امضاء کرده‌اند آمده است: «طبق گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی سرانه پزشک ایران ۶ر۱ پزشک به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت برآورد شده است، این در حالی است که این شاخص در کشور قطر ۸ر۷ و در کشور یونان ۲ر۶ و در کشور یمن ۵ و در کشورهای پیشرو در حوزه سلامت بین ۳ تا ۵ پزشک و در بسیاری از کشورهای دنیا عموما بیش از ۲ است.

ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی و رشته‌های علوم پزشکی مهمترین عامل در تعیین نرخ سرانه پزشک در دراز مدت است و مقایسه ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی و علوم پزشکی در ایران با اکثر کشورهای دنیا حاکی از پایین‌بودن ظرفیت پذیرش دانشجوی علوم پزشکی است.

مضافاً این‌که با توجه به افزایش جمعیت کشور به بیش از‌ ۵ر۲ برابر و به تبع آن افزایش تعداد داوطلبان کنکور سراسری در گروه تجربی "افزایش تعداد داوطلبان از ۲۴۸ هزار و ۴۱ داوطلب در سال ۱۳۶۵ به ۵۷۰ هزار و ۱۰۳ نفر داوطلب در سال ۱۳۹۷" و به ویژه افزایش نیاز مردم به خدمات پزشکی به ویژه در شهرهای محروم و روستاهای کشور، متأسفانه کاهش شانس قبولی مثلاً در رشته پزشکی از ۳ درصد در سال۱۳۶۷ به ۶۸ر۰درصد در سال ۱۳۸۲ تنزل داشته است. این در حالی است که تعداد دانشگاه‌های علوم پزشکی در ۴۰ سال گذشته به ۱۰ برابر افزایش یافته است ولی پذیرش دانشجو با این نسبت همخوانی ندارد.

در نهایت این نمایندگان طرحی ارائه کرده‌اند که سازمان سنجش آموزش کشور موظف است ظرفیت پذیرش مربوط به رشته‌های علوم پزشکی برای سال تحصیلی ۹۹ ‌ـ ۱۳۹۸ و به بعد را به میزان ۲‌برابر افزایش دهد و نسبت به انتقال دانشجویان رشته‌های علوم پزشکی واجد شرایط به داخل کشور اقدام کند.

اما این طرح موافقان و مخالفانی دارد. دکتر یوسف داودی نماینده مردم سراب در مجلس به عنوان نفر اول امضا کننده این طرح به پیر شدن و افزایش تعداد سالمندان اشاره و اضافه کرد در سال ۹۶ جمعیت سالمندی بیش از۴ میلیون در کشور بوده و این رقم در حال افزایش است که افزایش تعداد تحصیلکردگان در رشته‌های مرتبط با سلامت ضروری است.

نماینده سراب می‌گوید تعدادی از جوانان به خاطر تحصیل در رشته‌های علوم پزشکی به خارج می‌روند و در صورت تصویب طرح این دانشجویان به کشور باز می‌گردند و به تحصیل ادامه خواهند داد.

البته هنوز به درستی مبنای ۲ برابر شدن ظرفیت دانشگاه‌های پزشکی و چگونگی محاسبه این عدد مشخص نیست به گونه‌ای که حتی برخی نمایندگان امضا کننده این طرح، علیرغم امضا با ۲ برابر شدن مخالفت کرده و گفته‌اند ممکن است نیاز باشد ظرفیت ۱ر۱ برابر شود اما در عین حال باید تخت آموزشی و تجهیزات آموزشی هم برای تربیت دانشجوی پزشکی اضافه شود. نباید تصور کرد که دانشگاه علوم پزشکی مانند سایر علوم است و همانطور که در علوم انسانی ظرفیت اضافه می‌شود در این دانشگاه‌ها هم اینگونه عمل کرد، زیرا در دانشگاه‌های علوم پزشکی باید انسانی تربیت شود که با جان آدم‌ها ارتباط دارد.

بسیاری از پزشکان و نهادها و انجمن‌های پزشکی با این طرح مخالفت کرده‌اند از جمله رئیس سازمان نظام پزشکی در نامه‌ای به رئیس مجلس نوشت: مطمئناً افزایش ظرفیت و پذیرش دانشجوی پزشکی بدون تأمین ساختارهای لازم موجب کاهش کیفیت علمی و عملی پزشکی کشور و آسیب بیماران و سقوط سطح سلامت خواهد شد.

برخی نیز این طرح را آشکارا مرتبط با شرایط پیش از انتخابات و ترفندی برای جلب آراء دانستند از جمله یکی از مسئولان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: طبیعی است که ممکن است بسیاری از مسائل در یک فضای هیجانی و نزدیک به انتخابات مجلس رأی بیاورد و گرفتاری برای کشور به بار آورد که پیش از این هم متأسفانه از این دست مسائل رخ داده است اما امیدواریم که تصمیم شتاب‌ زده‌ای در این زمینه گرفته نشود و تنها بر اساس یک سری آمار خام و بدون تحلیل و کارشناسی درست تصمیم‌گیری نشود.

این مسئول، نه به تلویح بلکه به تصریح گفت که افزایش شمار پزشکان باعث می‌شود آنها برای تأمین معاش خود هزینه‌های سلامت بیهوده‌ای به جامعه تحمیل کنند. او مشخصاً به جراحان، رادیولوژیست‌ها و دندانپزشکان اشاره کرد و یاد‌آوری کرد که افزایش شمار آنان، هزینه‌های مردم را بالا برده و تغییر چندانی در سلامت عمومی ایجاد نکرده و مشخصاً درباره دندانپزشکان گفت که طی ۱۰ سال اخیر دانشکده‌های دندانپزشکی تا ۳ برابر افزایش یافته اما میزان فساد دندان مردم که یکی از شاخص‌های سلامت است، افزایش یافته ضمن اینکه هزینه‌های دندانپزشکی هم توأمان بالا رفته است!

برخی دیگر از مخالفان موضوع را از منظر کاهش کیفیت آموزش پزشکی در صورت تحمیل شمار بیشتر دانشجو نقد می‌کنند. به عقیده این کارشناسان که نایب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس نیز در زمره آنهاست، هم اینک نیز با افزایش سهمیه‌ها در پذیرش دانشجوی پزشکی و رسیدن این سهمیه‌ها به ۶۰ درصد، دانشجویان سهمیه‌ای با سواد کمتری فارغ‌التحصیل می‌شوند، این ضربه بزرگی به آموزش پزشکی است و کیفیت تربیت پزشک قربانی شده است. همان پزشکی که با جان مردم سر و کار دارد. حال چنانچه در این گیر و دار، ظرفیت را هم ۲ برابر کنیم، میخ دیگری بر تابوت آموزش پزشکی کوبیده‌ایم.

موافقان افزایش ظرفیت دانشگاه‌های پزشکی اما، مخالفان را به انحصارگری و منفعت‌طلبی متهم می‌کنند. آنها معتقدند افرادی که مخالف افزایش ظرفیت هستند، نوعاً خود پزشکند و نمی‌خواهند در بازار پزشکی دست زیاد شود و منافع آنها به خطر بیفتد. طبیعی است که اگر تعداد پزشکان زیاد شود، میانگین درآمد پزشکان کاهش می‌یابد و مخالفان، این منفعت‌طلبی را پشت سخنان دیگری پنهان می‌کنند.

چنانچه بخواهیم مجموعه آنچه طی هفته‌های اخیر درباره افزایش دستوری ظرفیت دانشگاه‌های پزشکی گفته شده را جمع‌بندی کنیم می‌توانیم بگوییم دو دیدگاه درباره افزایش ظرفیت تربیت پزشک وجود دارد.

الف_ موافقان می‌گویند نسبت پزشک به جمعیت در جامعه امروز کشور کم است. ظرفیت دانشگاه‌های پزشکی هم به نسبت داوطلبان کم است. بنابراین برخی به خارج می‌روند تا در رشته پزشکی تحصیل کنند. این کمبود باعث کاهش سطح سلامت در جامعه می‌شود. این کمبود همچنین باعث ایجاد نوعی انحصار در بازار عرضه و تقاضای خدمات پزشکی می‌شود. چنانچه ظرفیت‌ها بالا رود، همه این مشکلات حل می‌شود.

ب_ مخالفان می‌گویند نسبت پزشک به جمعیت، یک نسبت قدیمی و غیرعلمی است. امروزه کیفیت خدمات پزشکی اهمیت دارد نه کمیت آن. همین امروز هم شمار پزشکان، دست‌کم در برخی رشته‌ها بیشتر از نیاز است. همین امر باعث بیکاری برخی پزشکان شده است. از طرفی ایجاد فساد در جامعه پزشکی و رو آوردن برخی پزشکان به مریض‌فروشی، شراکت با مراکز تشخیصی ازجمله رادیولوژی‌ها، آزمایشگاه‌ها و مراکز تصویربرداری به خاطر کمبود درآمد پزشکان است. ظرفیت ۶۰ درصدی دانشکده‌های پزشکی برای افراد سهمیه‌ای به کیفیت آموزش پزشکی و عدالت آموزشی لطمه جدی زده است. اگر ظرفیت هم ۲ برابر شود معلوم نیست چه بر سر آموزش پزشکی می‌آید.

موافقان اما در برابر این سخن معتقدند که ادعای شیوع فساد به خاطر کثرت شمار پزشکان مغالطه است. هم‌اکنون هم پزشکان حاذقی هستند که به رایگان یا با کمترین هزینه بیماران را درمان می‌کنند. شیوع فساد در جامعه پزشکی را باید در عوامل دیگری جست.

اما آنچه در دعواهای مخالفان و موافقان افزایش شمار پزشک در کشور تقریباً مغفول مانده، موضوع "آمایش سرزمینی" است، بدون تردید تراکم پزشکان متخصص در تهران و کمبود پزشک در استان‌های محروم مشکل اصلی نظام توزیع خدمات پزشکی در کشور است.

ریشه اصلی و مغفول مانده این مشکل، در واقع خارج از حوزه پزشکی است. توسعه نامتوازن کشور باعث شده، شهرها و استان‌ها از نظر میزان پیشرفت، رفاه، امکانات زندگی، خدمات شهری، مراکز تفریحی، مراکز خدماتی و … فاصله بسیار زیادی با هم داشته باشند.

در شرایطی که شمار زیاد پزشکان و تراکم آنها در تهران و تک و توک شهر دیگر، حتی برخی پزشکان کم‌تقوا را به ناهنجاری‌هایی ازجمله مریض‌فروشی و انجام خدمات پزشکی اضافی و غیرلازم یا مشارکت با برخی مراکز خدمات تشخیصی کشانده است، مردم برخی نواحی کشور از کمبود پزشک متخصص و امکانات مدرن پزشکی رنج می‌برند.

در واقع تمرکزگرایی و فاصله زیاد توسعه‌یافتگی مناطق مختلف کشور است که باعث شده، همانطور که خیابان‌های برتر، ساختمان‌های برتر، دانشگاه‌های برتر، استادان برتر، خانه‌های برتر، تفریح‌گاه‌های برتر، مهندسان برتر، معلمان برتر، فروشگاه‌های برتر، رستوران‌های برتر و … در تهران و دو سه شهر دیگر تمرکز یافته‌اند، پزشکان برتر هم به همین نسبت تمرکز یابند و تا زمانی که این شکاف توسعه‌یافتگی ادامه یابد و توازن پیشرفت حاصل نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد و هر چه پزشک متخصص تربیت کنیم، در همین سه ـ چهار کلانشهر متمرکز می‌شوند و کمبودها ادامه می‌یابد.

بنابراین دوای درد حوزه پزشکی کشور نیز، مانند بسیاری دردهای دیگر، پرکردن "شکاف توسعه" است، نه ازدیاد پزشک. نمایندگان، اگر می‌توانند، برای کاری بنیادین آستین بالا بزنند.

پایان پیام/

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.