شبهعلمهایی که جا را بر علم تنگ میکنند
دکتر علی مرسلی در گفتوگو با پایگاه خبری پزشکان و قانون به بیان جزئیات ماجرا میپردازد و از عملکرد نظام پزشکی استان تهران و مجموعه وزارت بهداشت در این زمینه گلایه میکند. او معتقد است که ماجرای این شکایت، دقیقا میتوانست برعکس باشد و جای شاکی و متهم، باید با هم عوض میشد.
پزشکان و قانون: آقای دکتر دقیقا چه اتفاقی افتاده است؟
شکایتی از سوی دادگاه جرایم رسانهای از بنده صورت گرفته که وقتی با حضور وکیل خود با بازپرس پرونده صحبت کردیم، مشخص شد که شاکی شخصی است و ایشان هم از مطالب وب سایت بنده شکایت کرده است. البته آن مطالب در برخی رسانهها مثل سایت دندانه بازنشر شده و همچنین در خبرنامه انجمن نیز چاپ شده بود. اما در هر صورت ایشان مشخصا از بنده و وب سایت شکایت کرده بود.
پزشکان و قانون: موضوع اصلی شکایت چه بود؟
برخی اتهامات را وارد کرده بود اما بازپرس در جریان تفهیم اتهام، فعلا نشر اکاذیب را برای من مطرح کرده است. نمیدانم که سایر موارد اتهامی هم پیگیری میشود و آیا ایشان وارد دانستهاند یا نه؟ فعلا علی الظاهر فقط نشر اکاذیب به عنوان اتهام مطرح است.
پزشکان و قانون: مصداق این اتهام چیست؟
ایشان مصادیق مختلفی را داخل پرونده نوشته و مشخص کرده بودند و البته برخی به اصطلاح مستندات هم برای ادعایشان آورده بودند و به طب حکیم جرجانی، ابن سینا و ... استناد کرده بودند. اما پرونده به طور کلی در مرحله دادرسی است. یعنی عملا فعلا وقت دادگاه تعیین نشده و در مراحل اولیه است. اما خب همین که ایشان با این همه سوابق از من شکایت کردند، برای خود من جالب است.
تصور من این بود که مثلا نظام پزشکی یا انجمنهای پزشکی و ... آن موقع باید مدعیالعموم میشدند، کمااینکه اینها یک وظیفه دفاع از سلامت مردم هم دارند و باید وارد میشدند و شکایت میکردند. اگر قرار بر شکایت بود باید از این سمت صورت میگرفت نه اینکه ایشان شکایت کنند. نکته بعدی این است که این مطلب ۲ سال پیش در سایت قرار گرفته و من نمیدانم چه اتفاقی افتاده که در این ۲ سال خبری از ایشان نبوده و حالا و بعد از ۲ سال شکایت کردند. چیزی که وکیل من خیلی به آن معتقد است این است که بر اساس ماده ۱۰۶، این جرایم بعد از یک سال اصلا قابل پیگیری نیست و شامل مرور زمان شده است. نمیدانم چرا بازپرس این را در پرونده لحاظ نکرده و آیا قرار است بعدا لحاظ شود یا خیر. چون ماده ۱۰۶ خیلی روشن میگوید که این جرایم بعد از یک سال قابل پیگیری نیست. اما حالا پرونده در جریان است و من امیدوارم که در همین مرحله اولیه دادرسی، قرار منع تعقیب صادر شود. فعلا با کفالت یکی از همکاران، من آزاد هستم اما پرونده در جریان است.
پزشکان و قانون: همانطور که خودتان اشاره کردید، نظام پزشکی یک پای این جریان است. نظر شما درخصوص عملکرد این ارگان با توجه به انفعال ریاست نظام پزشکی استان تهران در ۲ سال اخیر و در نهایت استعفای او، چیست؟
بله البته دکتر پیوندی دیگر رئیس سازمان استانی نیستند ولبه نظر من در همان ۲ سال پیش و زمانی که این صحبتها مطرح شد، نظام پزشکی باید مقداری رسانهای تر و قویتر وارد میشد و جلوی این قضیه میایستاد. از قضیه مسواک که بگذریم، تا الان بیشتر ادعاهای دکتر روازاده در مورد پزشکی بوده است و قضیه واکسن نزدن خیلی خطرناکتر است.
نظام پزشکی بهعنوان نماینده پزشکان و جامعه پزشکی یک وظیفه اخلاقی و قانونی در برابر سلامت مردم دارد و باید در این زمینه مقداری قویتر ظاهر میشد. اینکه کار به اینجا کشیده و ایشان شاکی شدهاند، میتوانست کاملا برعکس باشد. پرونده که فعلا در مراحل دادرسی اولیه است اما یک مسالهای که وجود دارد این است که صرفنظر از اینکه محکومیتی اتفاق بیفتد یا نه، مساله وجود اشاعه شبه علم در جامعه باید متولی پیگیری داشته باشد. از انجمن دندانپزشکان ایران هم انتظار دارم که در زمینه بحث مسواک زدن و ... وارد شود و واکنشی نشان دهد.
نظام پزشکی بهعنوان نماینده پزشکان و جامعه پزشکی یک وظیفه اخلاقی و قانونی در برابر سلامت مردم دارد و باید در این زمینه مقداری قویتر ظاهر میشد. اینکه کار به اینجا کشیده و ایشان شاکی شدهاند، میتوانست کاملا برعکس باشد. پرونده که فعلا در مراحل دادرسی اولیه است اما یک مسالهای که وجود دارد این است که صرفنظر از اینکه محکومیتی اتفاق بیفتد یا نه، مساله وجود اشاعه شبه علم در جامعه باید متولی پیگیری داشته باشد. از انجمن دندانپزشکان ایران هم انتظار دارم که در زمینه بحث مسواک زدن و ... وارد شود و واکنشی نشان دهد.
پزشکان و قانون: اخیرا شاهد هستیم که برخی جریانات ضد پزشکی در جامعه در حال فعالیت هستند. به نظر شما چقدر امکان دارد که شکایت ایشان از شما، مرتبط با دستهای پنهان علیه جامعه پزشکی باشد؟
من در این زمینه خیلی به تئوری توطئه معتقد نیستم و نمیگویم که این وسط توطئهای علیه پزشکان شکل گرفته است. اما یک برایندی وجود دارد که نشان میدهد اینها همه با هم در ارتباط هستند. این فضایی که تشدید میشود، از جامعهشناسی که علیه پزشکان صحبت میکند و کار او این است که علیه پزشکان فعالیت کند یا این هجمهای که علیه پزشکان در بحث مالیات و کارتخوان و ... تشکیل میشود، بدون اینکه آماری بدهند که چند درصد پزشکان کارتخوان ندارند، اما طوری مطرح میشود که انگار همه پزشکان کارتخوان ندارند یا از طرفی مساله کارتخوان و مالیات را این قدر به هم ارتباط میدهند میتواند با هم در ارتباط باشند. چرا یک باره همه این اتفاق افتاده است؟
پزشکان و قانون: بحث دیگر این است که برخی مراجع تقلید، علنا طب اسلامی را رد کردهاند و روایات معصومین در این حوزه نیز بیشتر تاکید بر مباحث بهداشتی دارد، نه درمانی. با این وجود چرا برخی تا این حد آزادانه این دسته از افکار خود را تبلیغ میکنند؟
قضیه مربوط به عرضه و تقاضاست. جامعه در نهایت شبه علم را میخواهد. ما اگر این مساله را از یک تصویر بزرگتر نگاه کنیم، میبینیم که کشورهای دیگر هم چنین مسائلی را دارند و کسانی هستند که از راه شبهعلم پول در میآورند و این مساله در پزشکی چشمگیرتر است. در خود آمریکا عدهای دندانپزشکان بیولوژیک فعالیت میکنند که عقاید عجیب و غریب دارند. تصویر بزرگتر آن الان افرادی هستند که میگویند زمین صاف است و پیروان زیادی هم دارند. بحث ما بر سر وجود این افراد نیست، بلکه عرضه و تقاضاست. ما باید با روشنگری و ارائه اطلاعات درست به مردم، سعی کنیم تعداد پیروان این انسانها و کسانی که به آنها مراجعه میکنند را کمتر کنیم.
آنچه مهم است، ورودی و خروجی سیستم است. وقتی یک نفر فارغالتحصیل دانشکده پزشکی فلان دانشگاه معتبر است و شماره نظام دارد، خودش را عضو سازمان نظام پزشکی میداند و بهعنوان خروجی سیستم علوم پزشکی کشور معرفی میکند اما شبهعلم را اشاعه میدهد، از اعتبار همه ما پزشکان و جامعه پزشکی خرج میکند و باید حتما سازمان نظام پزشکی و سایر ارگانهای مسئول در این زمینه بهعنوان مدعی العموم وارد شوند و جلوی این موارد را بگیرند. نباید خروجی یک سیستم جهالت باشد. نباید یک پزشک از دانشگاه تهران به عنوان رمال یا پزشک طب سنتی خارج شود. نباید اجازه دهیم افرادی از اعتبار آکادمیک استفاده کنند اما به اصول آکادمیک پایبند نباشند. اگر یک نفر میگفت من پزشک نیستم و طب سنتی، طب اسلامی یا هر چه که اسم آن را میگذارند را در فلان جا دوره دیدم و از این اعتبار آکادمیک استفاده نمیکرد، بحثی نبود و عرضه و تقاضا مطرح میشد اما زمانی که بعضی از این افراد از اعتبار آکادمیک و وجههای که دانشگاه به آنها داده استفاده میکنند و از اعتبار جامعه پزشکی خرج میکنند، هم وظیفه قانونی و هم وظیفه اخلاقی تک تک اعضای جامعه و وزارت بهداشت که متولی سلامت مردم است، این است که که وارد شوند و در برابر این تفکرات بایستند.
آنچه مهم است، ورودی و خروجی سیستم است. وقتی یک نفر فارغالتحصیل دانشکده پزشکی فلان دانشگاه معتبر است و شماره نظام دارد، خودش را عضو سازمان نظام پزشکی میداند و بهعنوان خروجی سیستم علوم پزشکی کشور معرفی میکند اما شبهعلم را اشاعه میدهد، از اعتبار همه ما پزشکان و جامعه پزشکی خرج میکند و باید حتما سازمان نظام پزشکی و سایر ارگانهای مسئول در این زمینه بهعنوان مدعی العموم وارد شوند و جلوی این موارد را بگیرند. نباید خروجی یک سیستم جهالت باشد. نباید یک پزشک از دانشگاه تهران به عنوان رمال یا پزشک طب سنتی خارج شود. نباید اجازه دهیم افرادی از اعتبار آکادمیک استفاده کنند اما به اصول آکادمیک پایبند نباشند. اگر یک نفر میگفت من پزشک نیستم و طب سنتی، طب اسلامی یا هر چه که اسم آن را میگذارند را در فلان جا دوره دیدم و از این اعتبار آکادمیک استفاده نمیکرد، بحثی نبود و عرضه و تقاضا مطرح میشد اما زمانی که بعضی از این افراد از اعتبار آکادمیک و وجههای که دانشگاه به آنها داده استفاده میکنند و از اعتبار جامعه پزشکی خرج میکنند، هم وظیفه قانونی و هم وظیفه اخلاقی تک تک اعضای جامعه و وزارت بهداشت که متولی سلامت مردم است، این است که که وارد شوند و در برابر این تفکرات بایستند.
پایان پیام/
گفتوگو: محسن طاهرمیرزایی
نظر خود را بنویسید