زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست ...
ملت شریف ایران سخن عشق نه آن است که آید به زبان میخواهم از سنگربانان بیسنگر بگویم؛ از قلعهبانان بیزره؛ از سربازان بیمرخصی و بدون تعطیلی؛ از کسانیکه در ایام عادی و غیربحرانی هم وقتی اول صبح از خانه بیرون میآیند، حتی نمیتوانند بگویند: خدایا به امید تو، مشتری برسان! چرا که معتقدند مباد که کسی بیمار شود...
از کسانیکه عزا و عروسی، جنگ و صلح، شب و روز، خواب و بیداری، خودی و غیرخودی، بیمهری و مهربانی، تهمت و تشویق، بیماری و سلامت، فامیل و غریبه، تعطیلات و غیرتعطیلات، حزب مشترک و غیر مشترک و خلاصه هر آنچه در رویکرد و کیفیت و خلوص ارائه خدمت از سوی دیگر خادمان به مخدومان موثر است، در عملکردشان نباید تاثیر بگذارد و نمیگذارد.
میخواهم از کسانی بگویم که خودشان در معرض هر بیماریای قرار میگیرند و با واسطه آنها اعضاء خانواده و عزیزان و نزدیکانشان نیز در خطر سرایت بیماریاند.
از کسانیکه در همهگیری بیماریها و سیل و زلزله و بلایای طبیعی و غیرطبیعی در خط مقدم امدادرسانی به مصدومان و زیان دیدگانند و در هنگام خوشیها و شادیها و سرخوشیها، سیبل سیل تهمتها و تخریبهای سیاسیون و پوپولیستها و تخریبگران اعتماد عمومی.
از کسانیکه به واسطه سیاستهای غلط برخی سیاستگذاران آگاه بیشرم یا ناآگاه و نادان صاحب زور در چندسال اخیر تلاش شد حرمت و مرجعیتشان شکسته و دست و پایشان در دفاع موثر از خود بسته شود.
میخواهم از کسانی بگویم که فرماندهان پوشالیِ دشمننشان و دوستنمای بحران بدون خجالت از جفایی که در گذشته دور و نزدیک در حقشان روا داشتهاند، به اعتبار تلاش و زحماتشان ژستهای قهرمانانه میگیرند.
میخواهم از کسانی بگویم که برخلاف آزمایشات فوری فرماندهان پوشالی و سیاسیون برابرتر در برابر قانون، پاسخ آزمایشات ابتلایشان روزها در پستوی مسیر آزمایشگاه معطل میشود و زمان برای پرکردن ویدئو و نمایش و گزارش حالشان به عموم ندارند.
آری، میخواهم از کسانی بگویم که بسیار پیشتر و بیشتر از سیاستگذاران سلامت، دلسوز مردم خود بوده و هستند و خیلی پیشتر از فرماندهان پوشالی، مردم را از خطرات آگاه کردهاند و میکنند.
میخواهم از کسانی بگویم که خستگی ناپذیر، بیتوجه به کمبود امکانات و شرایط لازم برای حفظ سلامتشان که باید از سوی همان فرماندهان پوشالی تامین میشد، بیاعتنا به بیمهریهای عادی شده از سوی همان فرماندهان و سیاسیون، کمر بیخوابی و بیامکاناتی را شکستهاند و خود خواسته خود را در حریم محل ارائه خدماتشان، بدون خودنمایی و اظهار فضل برای مردم و به قصد خدمت رسانی به مردم محبوس کردهاند و بیادعا فرماندهی میدان اصلی حمایت از سلامت ملت را به عهده گرفتهاند .
آری، میخواهم به همه آن عزیزان، به همه آن فرماندهانِ واقعیِ بیادعای میدان کمک به مردم با افتخار بگویم که از صمیم قلب قدردان زحماتشان برای حفظ سلامت خود و خانواده و نزدیکان و بستگان و هم میهنان عزیزم هستم.
میخواهم به آنان بگویم از آنجا که «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» با همه وجود به احترامشان میایستیم، در پیشگاه خلوص و از خود گذشتگیشان با خضوع کمر خم میکنیم و به همگیشان با خشوع اعلام میداریم که میدانیم ارزش سلامت و فداکاری و جانشان را با هیچ مبلغ دنیوی نمیتوان محاسبه کرد.
از ساحت پروردگار برای تک تک آنان، همکاران شرافتمند و فداکار پزشکم و کادر خط مقدم درمان شامل پرستاران خدوم و دیگر زحمتکشان این مسیر، طلب سلامتی، سعادتمندی و پایندگی داریم.
قدرشان را میدانیم و زحماتشان را ارج مینهیم.
برقرار و سلامت باشید.
من به آغوش پر از مهر تو ایمان دارم
در دلم داغ غم و حسرت باران دارم
با تو ابر و مه و خورشید و فلک آرامند
چه نیازی من دیوانه به طوفان دارم
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید
2 نظر
ناشناس
۸ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۰:۵۸
پیشنهاد میکنم سازمان مالیاتی صندوق های مکانیزه فروش را هر چه زودتر در مراکز درمانی نصب کند . تا پزشکان از طریق کرونا فرار مالیاتی! نکنند .
ناشناس
۸ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۹:۳۲
سلام به نظر من تمام کادر پزشکی و پرستاری که در ایام دچار ویروس شده و جان خودشان را از دست دادند مطابق شهدای جنگ برخورد شود و نامشان به عنوان شهید ذکر گردد. این کمترین کاریست که میتوان برای زحماتشان انجام داد