تشخیص ِمدرن، درمان ِسنتی
چند سال پیش یکی از داعیهداران طب سنتی که اسمی برای خویش دست و پا کرده بود، به درمان بیماری نادری که تنها به کمک روشهای پیچیده و مدرن قابل تشخیص بود، آن هم با گیاهان سنتی پرداخته بود. از آن زمان تا کنون سوالی منطقی ذهن مرا با خویش درگیر کرده است: چرا همه مدعیان طبابت، مشکلشان با طب دانشگاهی تنها در حیطه درمان و مداخله است و اتفاقا در زمینه تشخیص هیچ مشکلی با این دانش ندارند؟...
اساسا در طب سنتي، علل همه بيماريها در خود بيمار و مرتبط با اخلاط چهارگانه و مزاج و سردي و گرمي توجيه ميشود و اصولا علل بيروني همچون باكتري و ويروس تعريف نشدهاند.
اين دورويي را چگونه ميتوان توجيه كرد كه در باب تشخيص از كيت و سي تي اسكن كمك ميگيرند و درباب درمان دم از دم كرده و امثالهم مي زنند؟
كاش آنان كه هوس طبيب شدن در سر مي پرورانند و حوصله و توانايي طي كردن مراحل دشوار دانشگاهي را ندارند، علاوه بر سوزاندن كتب باليني چون هاريسون، دست از سر روشهاي نوين تشخيصي همچون تصويربرداري و آزمايش نيز بر مي داشتند و حداقل به صورت نمادين يك دستگاه سونوگرافي را نيز مي شكستند و به جاي رويت نتايج آزمايشاتِ مدرن، دوباره به سركشيدن قاروره بيمار روي مي آوردند تا نشان دهند كه طب بادكرده ايشان از اصالتي حداقلي برخوردار است و شترگاوپلنگ بيهويتي نيست كه براي تشخيص از مدرن ترين تجهيزات بهره ميجويد و اما در درمان همه را به كناري نهاده، روشهاي خلق الساعهاي چون "حجامت قد" را نسخه مي كند.
در اين ميان اما حكايت بيماراني كه به ايشان مراجعه مي كنند، همچون سوار شدن بر هواپيماي مدرني است كه قرار است فردي چون ابوريحان بيروني با همان سطح از دانش چند صدسال پيش آن را خلباني كند.
چند ماه پيش بيمار تحصيل كرده اي به اينجانب مراجعه كرد كه به هر علت باوري به نسخههاي سنتي داشت و با افتخار از قطع درمان ديابت و مصرف بي نام و نشانهاي گياهي و هندوانه ابوجهل ميگفت و علم نوين پزشكي را بيوقفه مورد حمله قرار ميداد. فقط آمده بود بگويد که داروها را مصرف نكرده و اتفاقا مشكلي هم نداشته است. چند ماه بعد زماني كه با قندهاي بالا و كاهش وزن و زخم پا آمده بود، فقط سكوت كرده بود. بعد از نوشتن نسخه و قبل از خروج از اتاق معاينه تنها يك جمله گفت:
«همه اينها براي پول است آقاي دكتر!»
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید