من علّمنی حرفاً فقد سیّرنی عبداً
بیشک، هرروز در کشورم روز معلم است چرا که دوران خردی و خردسالی تا نوجوانی و جوانی ما و بعد از ما فرزندانمان را هیچگاه نمیتوان از معلم و درس و مدرسه جدا دانست و بخصوص در این ایام قرنطینه، اهمیت معلم و مدرسه بیش از پیش خود را نشان داد که فرزندانمان تا چه حد نیازمند پروریده شدن در سایه سار معلمان هستند.
دیرگاهی ست که از تو خبری
نرسیده ست به من
وز هر آن دوست که میپرسمت از حال درون
ننگریده ست به من
ازبرای این است
شب و روز تو درآن تنگ حصار
و شب و روز من اندر دل این باز حصاری (که به ظاهرنه چنان زندانی ست)
همه با رنج وتعب میگذرد....
بدون اغراق، خیلی وقتها دلم برای دوران مدرسه تنگ میشود. برای معلمانی که همواره با دلسوزی پیگیرآموزشمان بودند و از آنان سرمشق میگرفتیم برای زندگیهامان.
جایی که همه، اعم از فقیر و غنی، پشت یک میز می نشستیم و به یکچشم دیده می شدیم .
جایی که بدون هیچ تبعیض ، همه باید می گفتیم آقا اجازه ! خانم اجازه! و بعد حرف میزدیم یا وارد و خارج کلاس می شدیم؛ و چه برازنده است صفت آقایی و خانمی برای معلمان عزیز و شریف کشورمان.
هنوز صدای دبیرهندسه سال دوم دبیرستان ، آقای پرورشی ، در گوشم زنگ می زند که: بهترینهایتان باید معلمی کنید، پزشکی و مهندسی رشته های ضروری برای کشورند اما شالوده علمی کشور را معلمان و دبیران می سازند .
و چقدر این روزها اهمیت کلامش را با پوست و گوشت و استخوان حس می کنم.
چقدر این روزها کیمیای سواد و درک عمیق آسیب شناسی مشکلات و اخلاق را در جای جای اداره معضلات کشور و مدیریت کلان جامعه می جوئیم و بیشتر و بیشتر به اهمیت جایگاه معلمانمان پی می بریم.
یادش بخیر ، آقای پرورشی می گفت فقط به سوادتان ننازید، سواد را در کنار اخلاق و اخلاق را مقدم برسواد بیاموزید چرا که فردا و فرداها ممکن است به لحاظ اداری مرئوس همکلاس و دوستِ کم سوادتر از خود یا رئیس رفیق باسوادتر از خود باشید و در آنصورت علم بی اخلاق ، و اخلاق بدون علم هم شرافت کارمندی را لکه دار خواهد کرد و هم تعهد مدیریتی را.
حرفهایش را باید با طلا می نوشتیم و او ، یکاز هزاران معلم شرافتمند کشورم بوده که پایندگی و طول عمر ایشان و همه معلمان عزیز کشورم را از خداوند خواهانم.
شاگردان برجسته و سختکوش ، همواره به شاگردی استادان فرهیخته افتخار داشتهاند و بر آن بالیده اند چرا که فوت کوزه گری را یا باید از استاد آموخت یا عمری را برای یافتنش سپری کرد و اینچنین است که شاگردی استاد کردن می تواند راه رسیدن به مقصد را کوتاه کند.
این روزها ، حال و هوای دل معلمان کشورم نیاز اکید به رسیدگی مجدانه دارد .
بیشک، هرروز در کشورم روز معلم است چرا که دوران خردی و خردسالی تا نوجوانی و جوانی ما و بعد از ما فرزندانمان را هیچگاه نمیتوان از معلم و درس و مدرسه جدا دانست و بخصوص در این ایام قرنطینه، اهمیت معلم و مدرسه بیش از پیش خود را نشان داد که فرزندانمان تا چه حد نیازمند پروریده شدن در سایه سار معلمان هستند.
برای بهتر شدن حال دل معلمان کشورمان دست به دعا برمی داریم و رسیدگی به احوالاتشان را از مهمترین وظایف حاکمیتی می دانیم و روزشان را از صمیم دل و با خلوص نیت تبریک گفته و گرامی می داریم .
روزتان مبارک و سپاس از تلاشهاتان معلمان عزیز
شاگردکوچک شما
شهرام شمس
۱۲ اردیبهشت ۹۹
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید