دستاورد ما؛ کرونا همچنان میکشد...
زیرنویس تی وی وطنی، سخت منقلبم میکند: «... اگر (مردم) در بحث کرونا، چنین و چنان نکند، «دستاوردهای (ما)» از بین می رود...» (نقل به مضمون) احتمالا منظور از «ما» همان «دولت» ماست. خیلی دلم میخواست بدانم «از کی بپرسم» تا بعد بپرسم: «کدام دستاورد؟!»
ما تنها کشوری هستیم که در اخبار جهانی حضور داریم، اما «فاصله اجتماعی» را به سخره گرفتهایم! اولین کشوری هستیم که وارد «پیک دوم» شده ایم! بیشترین کشته شدگان کادر درمانی را داریم! بعد از 4 ماه، کادر درمانی ما حتی یک ریال بعنوان «سختی کار» یا «اضافه کار» دریافت نکردهاند! و...
کدامیک از اینها و دهها چیز دیگر، «دستاورد» بوده است؟ ما تنها موفق به یک قرنطینه (اگر هنوز هم رییس جمهور و وزیر بهداشت به این کلمه حساس نشده باشند!) نصفه و نیمه در مقطعی کوتاه شده بودیم.
دقت بفرمایید:
کشور ما همواره از هفته آخر اسفند در یک تعطیلی طولانی مدت و عجیب (در قیاس دنیای جدید) قرار می گیرد، تا... تا هفته سوم فروردین! گاهی باید به زور آنها را از پی یک تنبلی اجباری بیرون آورد و بر سر کار و وظایفشان گمارد. اینکه ما در این زمان، تعطیلی را به حساب «اقتدار» و «دستاورد» بگذاریم و به نام «فاصله اجتماعی» به خورد مردم دهیم، کار درستی نیست. حتی اگر ما منع رفت و آمد را از چند روز پیشتر برقرار می کردیم، شاید این مسئله به عنوان «دستاورد» برای ما قابل قبول بود. اما ما که پیشتر نتوانستیم حتی به یکی از شرکتهای هوایی خود بیاموزیم پروازهایش به چین را لغو کند، اینبار هم ابتدا گذاشتیم اغلب مردم مسافرتشان را بروند و زمانی که به مقصد رسیدند و ساکن شدند، تازه قوانین منع مسافرت را اجرا کردیم. آیا این شد «دستاورد»؟!!!
بیایید سری به وسایط نقلیه بزنیم. یک بار با هواپیما... نه البته آن ابریاس تشریفاتی دولت... به سفر بروید، ببینید چه احساسی از «فاصله اجتماعی» دارید! صندلی ها کاملا پر است، و حتی تلاش نمی شود مردم را وادارند تا یک سانتیمتر به فواصل اجتماعیشان بیفزایند! ماسکی که دراختیار بی ماسک ها قرار می دهند، بعنوان یک یادگاری در کنار بلیط پرواز قرار می گیرد و در کشوی کمد خانه مسافران قرار می گیرد! البته وعده غذایی پروازها را حذف کرده اند تا مانع انتقال بیماری شوند!!!
اعتراف میکنیم که در ابتدا یا انتهای جلسات هیأت دولت، ما این را دیدهایم که خیلی خیلی راحت، به چند شغل کم یا پرخطر، با افزودن پسوند «با رعایت پروتکل ها» ، اجازه بازگشایی داده اند! در حالیکه مثلا وقتی سوار هواپیما میشوید... هواپیما را ولش... وقتی وارد یک اداره «دولتی» می شوید، که صاحبش و متولیش خود دولت است، ببینید کارمند هیچ، آیا رییس آن اداره اصلا میداند «با رعایت کدام پروتکل» ادارهاش بازگشایی شده؟! چند کارمندش ماسک دارند؟! روی چند میز اداره متبوعش مایع ضد عفونی قرار داده اند؟! فاصله اجتماعی ارباب رجوع را چگونه حفظ میکنند؟! و چند نفر از مراجعه کنندگانش ماسک دارند؟!... هرچند اینکه بگوییم دولت «هیچ کار» انجام نداده، خیلی عادلانه نیست. اما کارهایی که انجام داده، در نهایت نتیجه ای داشته، و نتیجهای که ما می بینیم، تنها ورود به پیک دوم به عنوان اولین... یا یکی از اولین... کشورهای دنیاست!
نگارنده میپذیرد، حالا که وارد پیک دوم شدهایم، نهایتا آنها که باید مبتلا شوند می شوند، و مردنیها میمیرند و ما به ایمنی «حداکثری» خواهیم رسید. اما... آیا رها کردن همه چیز به حال خود، «دستاورد» است؟ اصلا وقتی ما همان اول کار، نتوانستیم ترمز هواپیماهایمان را بکشیم و شده بودیم مونوپل انتقال چینیهایی که هیچکس اجازه نزدیکی آنها به کشورمان را نمیداد، از کجا معلوم که بعد از ایمنی حداکثری هم با دست خودمان و به کمک شرکتهای هوایی خود رأی خودمان، دوباره ویروس را به جان مردممان نیندازیم؟! یعنی ما دائم باید در حال تکرار ابتلای حداکثری باشیم؟ این مردم «گناه» ندارند؟
***
تنها دو جمله از میان سخنان رییس جمهور محترم کشورمان در تمام این چند ماه، پزشکان را به نوع تفکرات ایشان دلگرم نمود:
1-کرونا یک واقعیت است و باید به دنیای با کرونا عادت کنیم
2-اگر ما مردم را بیشتر در قرنطینه نگاه داریم، 30 میلیون گرسنه به خیابانها خواهند ریخت (هر دو جمله تقل به مضمون)
انتظار داریم ایشان با چنین طرز تفکری، یک بار هم صراحتا بفرمایند:
«قرنطینه «پول» میخواهد و ما در بساط نداریم.»
و آنگاه کمی هم از دلایل بیپولی یک کشور ثروتمند بگویند، بهجای کاربرد اشتباه واژه «دستاورد»...
27/3/99
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید