علت اصلی افزایش آمار مبتلایان و قربانیان کرونا چیست؟
کرونا اگرچه در نیمه نخست سال جاری، با یک روند نسبتا ثابت و شاید پایدار به شیوع خود ادامه میداد، اما از ابتدای شروع پاییز تاکنون به طور متوسط هر روز رکورد جدیدی در تعداد مبتلایان و فوتیها ثبت میکند. از ۵۷ روز پیش که پاییز آغاز شد، آمارها صعود قابل توجهی داشت، تعداد فوتیها از حدود ۲۰۰ نفر به بالای ۴۸۰ نفر رسید و در هفته گذشته بالاترین میزان را در طول ۸ ماه گذشته ثبت کرد.

امروز اما اتفاق دیگری که شگفتیساز شد، این بود که از حدود 40697 تست انجام شده، 13352 نفر مثبت شده و به عبارتی درگیر کرونا بودهاند. این بدان معناست که شدت ابتلا به عدد وحشتناک 32.81 درصد رسیده است که آینده روشنی را پیشروی مدیریت کرونا قرار نداده است.
به طور کلی طی روزها و هفتههای اخیر، آمار مبتلایان به کرونا از 4 هزار نفر به بالای 12 هزار نفر رسیده است و پیشبینیها حکایت از افزایش قابل توجه آمار در هفتههای آینده دارد. بر اساس آخرین اعلام وزارت بهداشت از شیوع این ویروس در کشور تا ظهر امروز، 42 هزار و 461 نفر جانشان را از دست دادهاند و 788 هزار و 473 نفر هم تاکنون به عنوان مبتلا ثبت شدهاند. اسفبار اینکه حتی پیشبینیهای مقامات رسمی دولت و وزارت بهداشت، خبر از تندتر شدن شیب صعودی نمودار شیوع کرونا در کشور میدهد و کمکم اذهان مردم برای رودررو شدن با آمار 4 رقمی فوتشدگان آماده میشود.
منتقدان وضع موجود و به خصوص کادر درمان اما این وضعیت را برنمیتابند و معتقدند مادامی که هجوم مردم به حراجیها اتفاق میافتد، لشگر درمانگران آماده کشتههای بیشتر هستند و این سربازان خط مقدم، فدای آیینهای مذهبی، سفر، عزا، عروسی و از همه مهمتر کیف و کفش میشوند.
چرا آمار قربانیان رو به افزایش است؟
برای پاسخ به این سوال که چرا تعداد فوتیها نسبت به مجموع مبتلایان کووید۱۹ در حال افزایش است، باید به دو مسئله مهم توجه داشت.
الف) در وهله اول باید به دلایل افزایش روزافزون «آمار مبتلایان» توجه داشته باشیم که خود معلول 2 علت عمده است: نخست مسئولیتی که مجموعه دولت و حاکمیت برعهده دارد و به تایید عام و خاص، از ابتدای شیوع بیماری در کشورمان، این وظایف و مسئولیتها با تردید و تاخیر و تعلل همراه بوده و همین مسئله، منجر به فرصتسوزی و وارد آمدن خسارات فراوان به کشور شده است. گو اینکه آخرین کسانی که از شدت وخامت اوضاع خبردار میشوند، همین دولتمردان هستند. آخرین پرده از این تعللها هم به ماجرای اهمیت تعطیلی حداقل دو هفتهای پایتخت و برخی دیگر از کلانشهرهای کشور برمیگردد که هراندازه در روزها و هفتههای اخیر، بیشتر از سوی پزشکان و کارشناسان و حتی بعضی از مسئولین دستگاههای مختلف نسبت به اهمیت آن تاکید شد، انگار از سوی مجموعه تصمیمسازان کمتر شنیده شد. در نهایت هم دیدیم که این تعطیلی به تصویب نرسید و به جای آن طرحی موسوم به تشدید محدودیتها در نوبت اجرا قرار گرفت که آن هم معلوم نیست تا چه حد بتواند آب رفته را به جوی بازگرداند.
اما در کنار عامل نخست افزایش میزان مبتلایان یعنی «فرصتسوزیهای دولت» از قصور برخی از مردم هم نمیتوان به راحتی چشم پوشید. همانهایی که انگار هنوز هم کرونا را جدی نگرفتهاند و علیرغم توصیههای مکرر متخصصان حوزه بهداشت و حتی در شرایطی که صدای خرد شدن استخوانهای پزشکان و پرستاران و مجموعه کادر درمان ماههاست به گوش میرسد، همچنان غیرمسئولانه به همه امور زندگی عادی خود میرسند، رسوم مذهبی و اجتماعی خود را همچنان به صورت جمعی به جای میآوردند، برای آخر هفتههای خود برنامه میهمانیهای دستهجمعی ترتیب میبینند و به محض شنیدن یک آگهی جاهلانه حراج، گوی سبقت را برای شرکت در مسابقه بزرگ توزیع و انتقال ویروس در بازارها و پاساژها از هم میربایند.
ب) بخش دوم و مهمتر این سوال، چرایی افزایش «شمار فوتیها نسبت به آمار مبتلایان» است. اگرچه مطابق آخرین مقالات علمی روز دنیا، ویروس کرونا تاکنون صدها جهش ژنتیکی داشته، اما هنوز به اثبات نرسیده که این جهشها وضعیت بیماریزایی ویروس را به طور چشمگیری افزایش داده باشند. کمااینکه بیشتر جهشها، میزان سرایتپذیری کروناویروس را بالا بردهاند. از اینرو در شرایط برابر، منطقا میتوان انتظار داشت که با هر اندازه افزایش میزان مبتلایان، نسبت قربانیان به کل بیماران، عددی تقریبا ثابت باشد. حال آنکه براساس آنچه پیش از این گفته شد، اینطور نیست و متاسفانه در ماههای اخیر، به صورت روزانه شاهد افزایش تعداد جانباختگان بودهایم. پس لازم است که به دنبال علتی دیگر باشیم. علتی که با گذشت زمان، شرایط برابر را بر میزند. بدون تردید یکی از مهمترین این علتها، خستگی و فرسودگی شدید کادر درمان است. دقت در منابع انسانی بیمارستانها، مطبها و مراکز درمانی به خوبی این نکته را گواهی میدهد که توان کادر درمان، رو به اتمام است. تا امروز قریب به 400 نفر از کادر درمان بر اثر ابتلا به کووید19 جان خود را از دست دادهاند و چند برابر این تعداد هم یا در بیمارستانها بستری هستند و یا در منازلشان با بیماری دست و پنجه نرم میکنند. تازه به محض اینکه تست pcr همین گروه از درمانگران نیازمند درمان منفی میشود، بالاجبار به کار فراخوانده میشوند. اما آیا کسی که به تازگی از بستر چنین بیماری سهمگینی برخاسته، میتواند با همان توان و نیروی گذشته به ارائه خدمت به بیماران ادامه دهد؟ میماند گروه دیگری که هنوز کروناویروس پنجه در گلوی آنها نفشرده و حداقل به شکل علامتداری بیمار نشدهاند. فقط یادمان باشد این گروه هم نزدیک به 10 ماه است که کمترین ارتباط را با خانواده خود داشته و ساعتهای طولانی در شرایطی که ماسک و شیلد و دستکش و آن لباسهای آنچنانی را بر تن دارند، بر بالین بیماران خدمت کردهاند. واقعا نباید نگران ازپا افتادن این نیروها که متاسفانه هیچکدامشان روئینتن یا ربات نیستند، باشیم؟ و آیا واقعا نباید انتظار داشت که وقتی نیروی کادر درمان به این اندازه تحلیل میرود و هیچ کس هم به فکر محافظت اصولی و موثر از آنان نیست، آمار فوتیهای بیماران در مراکز درمانی بالا رود؟
از همان روزهای نخست شیوع کرونا در کشور، فعالان صنفی و دلسوز کادر درمان خطاب به دولت گوشزد کردند که «حفظ کادر درمان» باید اولویت اصلی هر برنامههای برای مقابله با کرونا باشد و اگر بودجهای برای کنترل بیماری تخصیص داده میشود، لازم است حتما سهمی از آن در این مسیر هزینه شود. توصیههایی که گفته شده اما شنیده نشد.
امروز هم بار دیگر گوشزد میکنیم که اگر روزی کادر درمان کشور از پا افتاد، فاجعهای به وجود خواهد آمد که شاید آن زمان تنها معجزه به دادمان برسد.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید