ایران و امریکا هنوز موج اول اپیدمی را مهار نکردهاند
عضو کمیته اپیدمیولوژی ستاد کرونای تهران با اشاره به دلایل وقوع پیک سوم کرونا در تهران و اکثر استانهای کشور، با انتقاد از بکارگیری برخی واژههای نادرست درباره اپیدمی گفت: این روزها بیشمار از سوی افراد و برخی مسوولان و متخصصان میشنویم که کشور وارد موج سوم کرونا شده در حالیکه این مساله اظهارنظر غلطی است، ما هنوز موج اول کرونا را پشت سر نگذاشتهایم که بخواهیم وارد امواج بعدی شویم و این نوساناتی که در آمار ابتلای بیماری دیده میشود پیکهای مختلف اپیدمی است که بر اساس آن کشور ما الان وارد پیک سوم شده است.

به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، حمید سوری با اشاره به وقوع پیک سوم کرونا در تهران و برخی دلایل وقوع آن گفت: تهران نسبت به سایر استانهای کشور ویژگیهای خاصی دارد، لذا کنترل و مدیریت اپیدمی و بحران در این کلان شهر مستلزم برنامهریزی و سیاستگذاریهای ویژهتری است.
عضو هیات علمی گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تراکم بالای جمعیتی، حجم بالای ترددهای درون و برون شهری، رفتارهای اجتماعی و شیوههای متنوع زندگی در مناطق مختلف تهران را دلیل ویژه بودن شرایط اپیدمی در این استان عنوان کرد و ادامه داد: به عنوان پایتخت کشور تعاملات متفاوتی در تهران وجود دارد که در کنار تفاوتهای منطقهای و محلی در خود تهران و حاشیه آن، طبیعتاً ترکیبی از انواع شیوهها و رفتارهای متنوع زندگی مشاهده میشود که همین مسایل مقابله با اپیدمی و کنترل آن را بسیار سخت و پیچیده میکند.
وی افزود: همچنین در این شرایط مرتبا با تغییر سریع الگوی اپیدمی مواجه میشویم، اظهار کرد: برای مواجهه صحیح با این شرایط باید سیاستگذاریها و برنامهریزیها به سرعت تغییر کرده و اصلاح شود، متاسفانه علیرغم تمام اقدامات صورت گرفته توسط ستاد مقابله با کرونای تهران، این استان و کل کشور وضعیت خوبی ندارد، با تاکید بر ضرورت تغییر و اصلاح رویکرد و سیاستها در قبال پاندمی کرونا، پیک سوم کرونا در حالی بوجود آمده که شاخصهای بیولوژیک و قدرت بیماریزایی ویروس تغییر چندانی نکرده و اگرچه جهشهایی داشته ولی در حد تاثیرگذاری بر قدرت بیماریزایی و اپیدمیولوژی بیماری نبوده است.
سوری گفت: الگوهای ابتلا نیز تغییر زیادی نداشته، برخلاف برخی گفتهها جمعیت مبتلایان نیز تغییری نکرده، بر اساس مطالعات صورت گرفته میانگین سنی مرگ ناشی از کرونا در تهران طی سه ماهه اول اپیدمی یعنی از اواخر بهمن تا اردیبهشت حدود ۶۹.۵ سال بوده و الان هم حدود ۶۹ سال است و یا میانگین سنی مبتلایان حدود ۵۵ سال بوده که الان نیز تفاوت چشمگیری نکرده است. البته نسبت ابتلا در خانمها نسبت به آقایون بیشتر شده که افزایش میزان مواجهه خانمها با ویروس نسبت به ماههای اول اپیدمی میتواند یکی از دلایل آن باشد.
عضو هیات علمی گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ضمن انتقاد از برخی اظهارنظرهای غیرتخصصی در رابطه با اصطلاحات مرتبط با علم اپیدمیولوژی همچون موج اپیدمی، مهار، کنترل و یا مدیریت اپیدمی، با تاکید بر اینکه هر کدام از این اصطلاحات تعریف خاصی داشته که در زمان اظهارنظر باید مدنظر قرار بگیرد گفت: به عنوان نمونه این روزها بیشمار از سوی افراد و حتی برخی مسوولان و متخصصان میشنویم که کشور وارد موج سوم اپیدمی شده در حالیکه این مساله اظهارنظر غلطی است؛ ما هنوز موج اول کرونا را پشت سر نگذاشتهایم که بخواهیم وارد امواج بعدی شویم.
وی اظهار کرد: نوسانات فعلی آمار کرونا در کشور، قله یا پیک Peak اپیدمی نام دارد نه موج Wave، در رابطه با تفاوت موج و پیک در اپیدمیها، گاه شنیده میشود که از این دو واژه مانند بسیاری واژههای تخصصی اپیدمیولوژی استفاده نادرست میشود، در حالیکه بکارگیری هر واژه معنای خاص خود را دارد و طبیعتا انتظارات و اقدامات مختلفی را طلب میکند.
سوری ادامه داد: زمانی از واژه موج استفاده میکنیم که طغیان یا اپیدمی بیماری یک یا چند پیک را پشت سر گذاشته و به مرحله کنترل درآمده، یعنی اپیدمی به حد خاموشی رسیده یا خاموش شده است، برای مثال در آنفلوانزای فصلی که دورههای اپیدمی ممکن است در یک سال خاموش شود و شرایط بیماری به حالت عادی، یا آندمی برسد و دوباره پیک دیگر شروع شود می گوییم موج دوم آمده است.
عضو هیات علمی گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تشریح کرد: در پاندمی کووید ۱۹ زمانی گفته میشود اپیدمی خاموش شده و دو دوره دوهفتهای مورد جدید ابتلا گزارش نشود، این در حالیست که در پاندمی اخیر، ایران و امریکا هنوز موج اول اپیدمی را مهار نکردهاند که بخواهند وارد موج بعدی شوند، ولی هنگ کنگ، نیوزلند و استرالیا در موجهای بعدی قرار دارند، چراکه توانستند طی چند دوره اپیدمی را مهار کرده و گزارشی از موارد جدید ابتلا نداشتند.

نمونه یک منحنی ۳ موج در پاندمی کووید-۱۹
نوسانات مشاهده شده در آمار ابتلای بیماری پیکهای مختلف اپیدمی است
وی افزود: بالا و پایین شدن و نوسانات مشاهده شده در آمار ابتلای بیماری پیکهای مختلف اپیدمی نامیده میشود، برخی از پیکها و نوسانات بزرگترند که بر این اساس کشور ما الان وارد پیک سوم شده، بنابراین توجه به این اصطلاحات در زمان اظهار نظر در این رابطه ضروری است، در اپیدمیها نباید اطلاعات خام و ناپخته در سطح جامعه منتشر شود، موضوعات و اصطلاحات مرتبط با اپیدمیها، علمی تخصصی بوده که باید بر اساس مبانی تخصصی و توسط افراد متخصص این حوزه تحلیل شود، در غیر این صورت جامعه دچار خطا و گمراهی شده و تبعات جبران ناپذیری ایجاد می کند.
سوری با تاکید بر ضرورت تغییر اساسی رویکرد مسوولان و تصمیمگیران نسبت به کنترل اپیدمی گفت: نگاه، استراتژی و رویکردها باید از درمان به سمت پیشگیری تغییر کند، بر این اساس باید ترکیب سیاستگذاران، کمیتههای تصمیمگیر و همچنین مشاوران تغییر کند تا ضمن اتخاذ تصمیمات درست، پیامهای اشتباه نیز به جامعه منتقل نشود.
عضو هیات علمی گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با انتقاد از انتشار گسترده اظهارات ضد و نقیض در رابطه با موضوع پاندمی کرونا در سطح جامعه گفت: آنقدر طی این مدت حرفهای ضد و نقیض و گاه غیرواقعی در سطح جامعه مطرح شده که حرفهای درست و منطقی در میان آنها گم شد، تاسف برانگیزتر آنجاست که گاهی همین اظهارات ضد و نقیض و نادرست توسط رسانه ملی و رسانه ها نیز منتشر میشود.
وی تبعات انتشار اخبار ضد ونقیض و هچنین انتقال پیامهای نادرست به جامعه را بسیار خطرناک دانست و گفت: به عنوان نمونه بارها در رابطه با آمار مبتلایان بدون علامت، آمار واقعی مبتلایان، زمان تولید دارو واکسن و برخی موضوعات دیگر، اظهارات ضد و نقیضی مطرح شده که هیچکدام مستندات علمی درست و قابل دفاعی ندارد، گاها همین مسایل به تغییر رفتار و عملکرد افراد جامعه در قبال بیماری، رهاسازی پروتکلها و عادی سازی شرایط و در نتیجه شعلهور شدن مجدد اپیدمی منجر میشود.
سوری با اشاره به وجود مناسبتهای مختلف مذهبی، ملی و اجتماعی در کشور و تاثیر آن بر کنترل بیماری اظهار کرد: برای تمامی این مناسبتها باید یک نسخه واحد و کلی پیچیده شود و سپس متناسب با شرایط در هر مناسبت تصمیمات کلی اتخاذ شده با برخی اصلاحات، عملی و اجرایی شود. عدم وجود نسخه واحد منجر به ایجاد ناهمانگیها در بازگشاییها و مناسبتهای مختلف شده است.
عضو هیات علمی گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ناهماهنگیها و عدم اتخاذ تصمیمات به موقع را دلیل دیگر بروز وضعیت نامناسب اپیدمی در کشور و ورود به پیک سوم عنوان کرد و با تاکید بر اینکه در این شرایط مردم باید فعالانهتر و با مسئولیت پذیری بالاتری برخورد کنند اظهار کرد: البته نباید تنها مقصر بروز این شرایط را مردم بدانیم، چراکه در شرایط بحرانی مردم باید ساماندهی و کنترل شوند. به عبارت دیگر مدیریت شرایط بحران فعلی نیازمند نظارت و مداخلات جدی از سوی مسوولان است.
وی اضافه کرد: نمیتوان بحران کرونا را آزمون و خطایی مدیریت کرد، باید مداخلات جدیتری اتخاذ و دنبال شود، در مرحله اول باید بدانیم اثربخشی هر مداخله چقدر بوده و در مرحله دوم میزان هزینه اثربخشی و تاثیر آن در جامعه را بسنجیم. همچنین باید مکانیزمهایی برای پیشبرد برنامهها طراحی کنیم تا ضمن کاهش هزینهها، اجرای آن را تسهیل کند.
سوری در رابطه با همزمانی پاندمی کرونا با آنفلوانزا در فصل پاییز نسبت به ایجاد تقاضاهای القایی در سطح جامعه هشدار داد و گفت: تزریق واکسن آنفلوانزا تنها برای گروه آسیب پذیر و در معرض خطر ضروریست ولی متاسفانه الان شرایطی ایجاد شده که همه مردم خواهان تزریق واکسن هستند، گاها این مساله به دنبال ایجاد تقاضای القایی در سطح جامعه از سوی برخی شرکتهای دارویی و افراد منفعت طلب رخ میدهد که باید با سیاستگذاری درست کنترل و مدیریت شود. درغیر اینصورت ممکن است نیازمندان واقعی نتوانند نسبت به تزریق واکسن اقدام کنند.
عضو هیات علمی گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد: نگرانی از همزمانی کرونا و آنفلوانزا در حدی نیست که جامعه را وحشت زده کنیم، تبعات ناشی از این وحشت زدگی بسیار بیشتر از خود بیماری است، علاوه بر این، دو ویروس کرونا و انفلوانزا به لحاظ ماهیتی خیلی هم افزایی ندارند و از طرفی تزریق واکسن برای افراد در معرض خطر بسیاری از تبعات ناشی از این همزمانی را کاهش میدهد، در شرایط اپیدمی رسانهها باید بسیارهوشیارانهتر عمل کنند، باید به گونهای عمل شود که نه جامعه دچار التهاب اضافه شود و نه تحت تاثیر فضاهای تبلیغاتی قرار بگیرند، باید با برخورد کاملاً منطقی و متوازن، کاملا معقولانه برخورد شود.
به گزارش ایسنا وی در پایان به رسانهها و به خصوص رسانه ملی توصیه کرد که برای تهیه برنامههای علمی و دعوت از مهمانان از چند مشاور متخصص برای کنترل و نظارت جدی بر محتوای برنامهها استفاده کنند. چراکه در غیراینصورت جامعه دچار گمراهی میشود و زمانی که گمراهی رخ دهد، تبعات آن درمتن جامعه جبران ناپذیر است.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید