لطفاً قضاوت نارس نکنیم!
رئیس مرکز تحقیقات سرطان ایران در یادداشتی به مقایسه ایران با کشورهای دیگر در کنترل ویروس کرونا توسط برخی از افراد و صاحبنظران واکنش نشان داد و نوشت: لطفا قضاوت نارس نکنیم!
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، محمد اسماعیل اکبری در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده نوشته است: این روزها سخنان و اظهار نظرهایی به گوش میرسد که عملکرد مسؤولین در کشورمان را با سایر کشورهای جهان در مقابله با کرونا مقایسه میکند، کاری که غالبا دور از مبانی علمی صورت پذیرفته و ممکن است پشیمانی به بار آورده و حتی اسباب مضحکه خاص و عام شود؛ اقدامی که تجربه آن را در همین مدت کوتاه داریم و بعضا نقل محافل سیاسی و خبری کشورمان هم میباشد.
در ابتدای گفتار با سه دلیل روشن، عام و خاص را از این قضاوت نارس بر حذر میداریم:
1_ بهطورکلی قضاوت کار پیچیده و سختی است که حداقل پیشنیاز آن، دانش و علم زمینهای در موضوع مورد قضاوت است. در این مقال بعضی از پیش زمینههای این قضاوت را مطرح میکنیم تا پیچیدگی موضوع خاص کرونا را در حد بضاعت نشان دهیم و بر این امر تاکید کنیم که پژوهشهای جامعنگر برای ارزیابی و مقایسه صحیح نیاز است.
2_ ویروس کوید-19 بسیار باهوشتر از آن است که به آسانی با علم امروز بشر مورد قضاوت قرار گیرد؛ تاکنون پیشبینیهای بیولوژیک و همهگیرشناسی ویروس به یک حقیقت علمی منجر نشده است. توجه فرمایید که تمام دانش بشر و تحقیقات چند ماهه اخیر دنیا نتوانسته است رفتار امروز و فردای ویروس را تبیین نماید و هر ساعت با چهرهای متفاوت از ویروس مواجه شده و میشویم. تنها بهعنوان نمونهای کوچک، چند ماه پیش برخی مسئولین ادعا میکردند که با بروز گرما، ویروس تضعیف میشود و از بین میرود لکن امروز از بین رفتن ویروس از طریق گرما تکذیب میشود! یا قبلا جنوب ایران منجمله هرمزگان و بوشهر پاک محسوب میشدند لکن امروز در وضعیت هشدار قرار دارند و قم و گیلان از این حالت خارج شدهاند. همینطور است وضعیت کشور های همسایه و قارههای مختلف جهان.
3_ بهطور کلی نمیتوان اخبار شنیده شده یا تهیه شده از رسانههای داخلی و خارجی را مبنای قضاوت صحیح قرار داد. غالباً اخبار بیش از آنکه بیطرفی عالمانه داشته باشند در لفافههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و گاهی مذهبی پیچیده میشوند تا نیل به مقصود آسانتر شود، که البته با توفیقاتی هم همراه میشود اما حتما ماندگار نخواهد بود و قضاوتهای آتی، خط بطلان بر آنها خواهد کشید. ضمنا حتی بعضی از توصیهها که قبلا با مبانی علمی هم صورت میگرفت امروز فاقد وجاهت علمی بوده و نفی آن پشتوانه بیشتری دارد، مثل بسیاری از درمان های پیشنهادی.
توصیه میشود از هماکنون، مبانی درست علمی را تبیین کنیم (در اینجا سعی میکنیم بخشی از آن را بیان نماییم) تا اولاً، پاسخهای آماده برای دوستان و دشمنان داشته باشیم ثانیاً، جایگاه واقعی خود را بهتر و دقیقتر ارزیابی کنیم تا به نقاط قوت و ضعف خود برای حال و آینده پی ببریم و بتوانیم بهتر برنامهریزی و حرکت کنیم.
بعضی از متغیرها که باید برای ارزیابی با دقت مورد توجه قرار گیرد عباتند از:
1_ جمعیت کشورها: یک مولفه تاثیرگذار برای قضاوت در این حوزه، "کمیت جمعیت" است بدیهی است که جمعیت 1.5 میلیونی با 150 میلیونی و 1.5میلیاردی متفاوت هستند و به همین جهت بیش از یک ماه و نیم پیش در نامهای مهم به روسای محترم دانشگاههای سراسر کشور، خواهش کردیم شاخصهای رسمی و علمی را مبنا قرار دهند تا امروز آسانتر بیانِ مطلب کنیم. همچنین تراکم و نحوه توزیع جمعیت نیز مهم است که تشریح آن در این مقال نمیگنجد.
2_ ساختار جمعیتی: مولفه موثر دیگر، ساختار جمعیت است که در کشورهای جهان بسیار متفاوت است. این ساختار مشتمل بر سه بخش اصلی است:
الف_ جمعیت پایه: که جمعیت زیر 15سال است.
ب_ جمعیت مولد یا در سن کار که شامل جمعیت 15تا 65 "60" سال میشود.
ج_ جمعیت سالمند که بیش از 65 "60" سال سن دارند.
با توجه به کشتار بیشتر کرونا در سالمندان به دلایل مختلف، ساختار جمعیتی تاثیر زیادی در خروجیِ عملکرد کشورها دارد که هر گز نباید از قلم بیفتد. این مسئله از عوامل موثر در ایتالیا و اسپانیا بوده است.
خوشبختانه امروز ما از ساختار جمعیتی مناسبی در ایران برخورداریم و نسبتهای فوقالذکر با استانداردهای مقبول علمی فاصله زیادی ندارند، اما متاسفانه این وضعیت پایدار نیست و در سالهایی نه چندان دور، همانند برخی کشورهای غربی امروز و شاید بسیار بدتر از آنها، توان پاسخگویی به معضلات اجتماعی را از دست خواهیم داد، اتفاقی که با یقین و بررسی کارشناسی عرض میشود که به مراتب فاجعهبارتر از کرونای امروز خواهد بود و متاسفانه با وجود پشتوانههای قوی حقوقی، عقلی و علمی و ذکر محدود این موضوع در مصاحبهها و سخنرانیها، هنوز هم مورد پذیرش و توجه مسئولین امر قرار نگرفته است. این مولفه را در بروز بیماری کرونا در جهان بخوبی میبینیم، منظور بهم خوردن نسبتها در ساختار جمعیتی و پیر شدن جمعیت است.
3_ ساختار اجتماعی حاکم بر کشورها: این موضوع در امر کنترل کرونا خیلی روشن تاثیر گذاشته است. اگر در برخی کشورهای سرمایهداری با اقتصاد مبتنیبر نئولیبرالیسم که تنها با مولفههای درآمد هزینهای حکومت میشود، بعضا مردم برای تامین نیازهای خود به فروشگاهها هجمه میکنند یا فروشندگان قیمتها را بهدلیل تقاضای بیشتر، بسیار بالا میبرند، شاید بتوان گفت گناهی ندارند و این ساختار اجتماعی و اقتصادی حاکم بر آن کشور است که آنها را وادار به این کار میکند. ساختارهای فردگرایانه مطلق و عدمپذیرش مناسب مسئولیت اجتماعی بهویژه در شرایط سخت، حاصل چنین اندیشهها و رفتارهایی است؛ ما این امر را مولفه موثر در کنترل همهگیری میشناسیم.
توفیق کشورهایی چون چین، سنگاپور، ژاپن و کشورهای با رویکرد شبه سوسیالیستی شمال و شرق اروپا در مقابل زبونی کشورهایی چون آمریکا، فرانسه، ایتالیا و غیره شاهد این مدعاست. بعضی کشورهای غربی با وجود ثروت بیشتر، علم فزونتر و مدیران تحصیل کردهتر تسلیم این ساختار نابهنجار شدند و بعضا شکست را پذیرفتند. کشورهای موفق علاوهبر مولفههای دیگر از ساختار اجتماعی مناسبتری برخوردار بودند که حقوق اجتماعی را جامعتر پذیرفتند.
کشورمان در این شاخص مثالزدنی است، اگرچه در روزهای ابتدایی صدای نعرههای سرمایهداری به گوش رسید و عدهای با احتکار و گران فروشی جامعه را به پرتگاه کشاندند اما به سرعت آنچه را که میتوان فطرت ایرانیان مسلمان خواند، چهره نمایان کرد و فریادهای عشقآفرین خدمت، ایثار، بخشش و مهربانی فضای کشور را عطرآگین نمود. تاثیر این نگرش و عملکرد حتماً کمتر از رعایت مولفههای بهداشت فردی نخواهد بود و احتمالاً بیشتر نیز هست. امروز خوشبختانه ایثار مردمانمان به یک فرهنگ اجتماعیِ قابل ارائه تبدیل شده است. البته این وضعیت منحصربه کشور ما نیست و در همه دنیا و همان کشورهای سرمایهداری هم کم و زیاد وجود دارد چراکه بسیاری از این موارد از فطرت پاک و بعضا فراموششده انسان نشات میگیرد.
4_ ساختار سیاسی کشورها: کشورهایی که مدیریت منسجم و هماهنگی بین بخشی داشتند از ساختار سیاسی مناسب بهره بردهاند و خیلی زود با فرماندهیِ واحد در بالاترین سطح توانستند پیام واحدی را به مردم برسانند و موفق شوند اما کشورهای حزبزده و قطبیشده نتوانستند بهخوبی چنین کاری انجام دهند. آمریکا و انگلیس مصداق بارزی بر این معنی هستند، همانطور که جهانیان دیدند این کشورها بدلیل پاسخگویی به نیازهای سیاسی داخلی و خارجی سعی در محاق کشیدن کرونا داشتند؛ رییس جمهور آمریکا معتقد بود که کشورش مستثنی است و کرونا نخواهد دید یا مهار خواهد کرد اما دیری نپایید که کرونا بر اندیشه او غلبه کرد و اعلام حضور نمود؛ ساختار سیاسی به کمک نیامد بلکه به جبهه مقابل ملت تبدیل شد؛ سیاستمداران به مقابله با هم پرداختند و کرونا را تا حدودی از قلم انداختند. نخست وزیر انگلیس هم بدلیل فشارهای حزبی، استراتژی عملیاتی خود را عوض کرد و نتوانست از انسجام حزبی مناسب بهره ببرد.
در ایران، ابتدا تولیت همه امور را وزارت بهداشت و درمان به عهده گرفت و به دلایل متعددی همه ابعاد پیچیده کرونا مورد توجه و مداقه قرار نگرفت اما خیلی زود رهبری فرزانه به میدان آمدند و ضمن تایید تولیگری حوزه سلامت، همه ساختارها بویژه ساختارهای نظامی، انتظامی و اجتماعی را به میدان فرستادند و یکباره کرونا شد محور دیدگاه سیاستمداران از هر دستهای که بودند و هستند. انسجام مدیریتی در همه زمینهها تا حدودی موجب غنای دل مردم شد و مردم از این یکپارچگی بهره بردند و آنها نیز بسیار خوب یکپارچه اقدام کردند. در ایران، حاکمیت، حکومت، تولیت و مردم یک هدف را تعقیب میکنند و اگرچه این سرمایه اجتماعی، کمی با تاخیر عملیاتی شد اما مهار کرونا را آسانتر و با هزینههای بسیار کمتر مقدور کرد. این حالت را کم و بیش در کشورهایی چون سنگاپور، کره جنوبی، ژاپن، چین و کشورهای شمال اروپا میتوان مشاهده کرد و کشورهای حزبزده با انسجام نامناسب سیاسی در این مقطع زمانی چون آمریکا، انگلیس و ایتالیا از آن ضرر دیدند.
5_ سیستم نظام سلامت کشورها: شاید برای برخی خوانندگان ارجمند عجیب باشد که بگوییم کشور آمریکا یکی از بدترین کشورها از نظر عدالت در سلامت در جهان میباشد. این کشور با مصرف بیش از 17 درصد از درآمد ناخالص ملی خود در حوزه سلامت که نزدیک به دو برابر اکثر کشورهاست "غیر از نسبت، مطلق تولید ناخالص ملی در آمریکا با غالب کشورهای دنیا قابل قیاس نیست" حدود 40 میلیون نفر از جمعیت را نادیده گرفته و بقیه را هم بر حسب میزان ثروت و هزینه دستهبندی کرده است و ساختارهای پیشگیرانه که معمولا پوشش عمومیِ بیمهای ندارند، ضعیف هستند، البته توسعه اجتماعی تا حدود زیادی در موضوع بهداشت و پیشگیری توفیق ایجاد کرده است لکن در هجمههایی چون کرونا تعریف کاملا روشنی بر آن ندارند؛ یعنی مردم توسعهیافته صنعتی هستند اما نظام عدالت محور نیست.
این امر باعث شده طراحی پاسخگویی ساختار سلامت در قبال کرونا در قالب بخشهای بیمارستانی و بخشهای ویژه تعریف شود که عملا نمیتوانست پوشش جامع و عمومی ایجاد کند. سایر کشورها که در این موضوع توفیق بالایی پیدا نکردند از قبیل ایتالیا و اسپانیا نیز همین گرفتاریها را داشتند. اما کشورهایی چون سوئد، نروژ، دانمارک و هلند از ساختارهای علمیتر و مناسبتری برخوردار بودند. کشور سنگاپور یکی از ساختارهای پیشرفته سطحبندی خدمات سلامت در دنیا را دارد که عامل مهمی در توفیق آنها بشمار میآید. در این میان کشور انگلیس که یکی از بهترین کشورها در سطحبندی خدمات سلامت و نظام ارجاع است و شاید نمونه مترقی آن در جهان باشد، به دلیل ساختارهای اقتصادی و نحوه طراحی امور مالی این شبکه عظیم و همچنین ساختارهای سیاسی غیرمنسجم، اجازه بهرهبرداری درست و کامل از این امکانات را پیدا نکرد.
در جمهوری اسلامی ایران وضعیت متفاوت بود؛ ما سالهاست که صاحب یکی از پر افتخارترین ساختارهای بهداشتی در جهان هستیم که در بخش پیشگیری، مبتنیبر عدالت در سلامت است. این ساختار تحت عنوان نظام شبکه خدمات بهداشتی-درمانی از دورترین نقطه کشور در روستاها تا شهرهای بزرگ را شامل میشود. قدرت این ساختار در مناطق محروم و کوچکتر بسیار قویتر از شهرهای بزرگ است و امید داریم وظیفه سطحبندی خدمات و نظام ارجاع که پشتوانههای قانونی و علمی متعددی هم دارد، هر چه زودتر با قوت تمام از سوی وزارت بهداشت در تمام کشور با بهرهگیری از امکانات دولتی و غیردولتی معمول گردد.
به هر حال این ساختار در موضوع کرونا طبق انتظار بسیار خوب عمل کرد اگرچه غفلتهایی صورت پذیرفت؛ بر پایه تجربه و علم قرار بود به محض احساس نگرانی از بروز اپیدمی به این ساختار اعلام آماده باش بدهیم و آن را در قبال یک اتفاق سلامتی، آگاه کنیم اما علیرغم توصیههای برخی کارشناسان و خبرگان این حوزه، مدیران ارشد با تاخیر به این مهم رسیدند ولی بالاخره در حدود بیستم اسفند دستور آماده باش به نظام شبکه ابلاغ شد و وظیفه آن غربالگری جامعه از نشانههای ویروس کرونا اعلام گردید.
قریب یکصد هزار نیروی بهداشتی درمانی در کنار نیروهای بسیج این وظیفه را به عهده گرفتند و توانستند سربلند از حیطه عملکردی بیرون آیند. این ساختار، وظیفه شناخت مردم با نشانههای کرونا را به عهده گرفت و آنها را به مراکز بهداشتی-درمانی نزدیک محل سکونت ارجاع داد و چگونگی مراقبت از آنها را تدوین و اجرا کرد. اقدامی که انگلستان با وجود دارا بودن نظام بسیار خوب و مترقی ارائه خدمات سلامت، نتوانست از آن بهره کافی را در هفتههای اولیه ببرد. البته در ایران نیز راه قابلتوجه و اصلاحات مهمی باقی مانده که در طول ماههای اخیر همچون مقوله لزوم استفاده و توجه به این ساختار برای کنترل کرونا، بارها و به طرق مختلف به اطلاع مدیران ارشد رسیده است.
6_ امکانات بهداشتی و درمانی کشورها: بدیهی است که امکانات شامل نیروی انسانی، تجهیزات و محافظت فردی و لوازم و امکانات ارائه خدمت به بیماران از مولفههای تاثیرگذار در این مورد میباشند. لازم به ذکر است که بعضی کشورهای غربی که امروز بیش از دیگران گرفتار پاندمی کرونا هستند بیشتر از ما و حدود 3-2 برابر ایران، نیروی انسانی و تجهیزات پزشکی دارند، اما این زیادیِ تجهیزات و پیشرفتهای علمی آنها در محاق سیاستزدگیها و نظامهای سرمایهداری گم شد و نتوانست پاسخ مناسب را بدهد و گاهی هم نتیجه معکوس داد و به قول معروف "سرکنگبین صفرا فزود!.
در کشور ما آنچه این کمبودها را جبران کرد، غیرت و همت نیروهای حوزه سلامت اعم از بهداشت و درمان بود که در کمتر کشوری از جهان دیده شد. بسیار دیدیم که نیروهایی در حوزه سلامت بدون لوازم کافی محافظتهای فردی، در خدمت به بیماران بسیار خوب عمل کردند و جلب رحمت الهی برای توفیقات نمودند و حتی در این راه از جان گذشتند، خداوند رحمتشان کند.
اتفاق مهم دیگری که پیش آمده، نهضت تولیدات علمی در پاسخگویی به نیاز های حوزه سلامت است. تحریم های بینالمللی چهرهنمایی کرد و دست دروغگویان جهانی بیش از پیش رو شد که دارو و تجهیزات پزشکی را تحریم کرده بودند و میگفتند نکردهایم و نمیکنیم. اما این تحریمها موجب تخریب نشد بلکه نهضتی بزرگ را راه انداخت که ایران را از کشورهای وارد کننده خدمات مورد نیاز، به صادر کننده بعضی از این ملزومات تبدیل کرد. در این زمینه هم همان انسجام سیاسی، اقتصادی و مدیریتی کشور بسیار کمککننده بود.
7_ علم پاسخگو: منظور از این علم، علم به روز در پاسخگویی به نیازهای بیماران کرونایی نیست، زیرا این علم بحمدالله تا حدود زیادی در کشور موجود است و امروزه انتقال بخش مهمی از این علوم در لحظه قابل حصول است و تجربه یک کشور یا یک انسان به دیگران منتقل میشود. منظور نبود دو علم متمایز «سلولی-مولکولی» و «دیجیتال» است. این دو علم مبنای توسعهی اجتماعی و اقتصادی جهان هستند و شما کشوری را نمیبینید که پیشرفته تلقی شود و از این دو علم بهره کافی نبرده باشد.
همه گیری جهانی کرونا این موضوع را بیش از پیش عیان ساخت و معلوم شد که برای نجات انسان، نیازمند دو علم سلولی مولکولی و دیجیتال هستیم. تمام کشورهایی که توفیق مقابله مناسب با کرونا را پیدا کردند از این دو علم بهره بالایی بردهاند. سنگاپور، ژاپن، چین، هنگکنگ و کره جنوبی در مالکیت این دو علم مثالزدنی بودند؛ تقریبا با بهرهگیری از علم دیجیتال تمامی مردم این کشورها تحت پوشش مراقبتی قرار گرفتهاند و بسیار آسانتر و بهتر از دیگران توانستند ویروس را کنترل کنند.
کره جنوبی آزمایشگاهی به نام مگالب دارد که در علم سلولی و مولکولی اعجابآور است؛ کشور چین تنها در شنزن به اندازه یک سوم جهان دستگاههای مرتبط با علم سلولی مولکولی اعم از ژنتیک و پروتئومیکس و غیره دارد و با انسانهای فرهیختهای از آنها بهرهبرداری میکند. این دو علم زیرساخت هستند و عامل توسعه در غالب امور، که در این پاندمی هم نمایان شد.
در کشور ما وضعیت متفاوت است، علم سلولی مولکولی در حال پیشرفت است، اگرچه نقصانهای اصولی داریم، اما توانستیم تا حدود زیادی به نیازها پاسخ بدهیم. بعنوان مثال کیت را ساختیم، برای تهیه آنتیبادیها اقدام کردیم، برای ساخت واکسن، حداقل قرارداد بستیم، اما باید در این زمینه بسیار کار کنیم. ایران هنوز بانک ملی ژنتیک ندارد و در دنیای امروز این امر عقب افتادگی تلقی میشود و آثار سلامتی، اقتصادی، امنیتی و توسعهای دارد. به هرحال آنچه باید مورد عنایت سیاستمداران و مجریان ملی قرار گیرد و پشتیبانی حاکمیت را نیز جلب کند توسعه علم سلولی مولکولی است که امید داریم این اتفاق حسنه تحقق کامل یابد.
اما در مورد علم دیجیتال وضعیت در کشور ما طور دیگری است. امروز دنیا، علم دیجیتال را در همه ابعاد زندگی دخالت داده است. کسی حرکت نمیکند، موتوری نمیچرخد و هیچ دادهای منتقل نمیشود مگر با علم دیجیتال؛ به قولی زندگی بدون دیجیتال بسیار مشکل و یا غیرممکن است. اما ما هنوز در این زمینه در ابتدای راه هستیم و باید جهشهای معنیداری در این زمینه انجام دهیم.
هنوز پیامرسانی در اختیار نداریم که بتوانیم بار انتقال داده را به آن بسپاریم واز نظر امنیتی هم خیالمان راحت باشد. هنوز کلاسهای درسی ما بعضا باید با نرم افزارها و رسانههای بینالمللی برگزار شود؛ مجلس محترم شورای اسلامی مجبور است حضورا جلسه برگزار کند؛ اینها مصادیق کوچکی است که نشان میدهد خیلی راه مانده و امیدواریم این مهم نیز مورد عنایت کافی دستاندرکاران مدیریت ملی قرار گیرد.
8_ زمان کنترل، مهار و ریشهکنی با شاخصهای مشخص و مطمئن موضوع دیگری است که محل بحث میباشد و باید مورد توجه قرار گیرد.
9_ اقتصاد کشورها: نکته دیگر، توجه به اقتصاد کرونایی است. امروز و فردا کشوری موفق خواهد بود که قدرت حفظ مردمانش را در میدان تولید با وضعیت کرونایی داشته باشد و این امر با روال عادی تصمیمگیریهای اقتصادی متفاوت خواهد بود و تدابیر خاص میطلبد.
موارد نُهگانه فوقالذکر، برخی از متغیرهای مهم و عوامل موثر در امر ارزیابی عملکرد کشورها در مقابله با پاندمی کرونا است و باید برای قضاوت حتما مورد عنایت قرار گیرند. هر کدام از این موارد، وزن خاصی دارند و باید با تعیین میزان وزن و ارزش آنها ارزیابی شوند.
در خاتمه توصیه ما زندگی با این مهمان ناخوانده است نه بیرون کردن فرضی و یا تبلیغاتی آن؛ قرائن حاکی از حضور طولانی مدت ویروس است که با نوع رفتار فردی و اجتماعی ما افول و بروز میکند؛ عاقل نیز همیشه جانب احتیاط را رعایت میکند و از تجربههای کاریاش درس میگیرد.
امید که توفیق تبیین علمی موضوع را به صورت بیطرفانه و غیرسیاستزده داشته باشیم که یقیناً موجب رشد ما نیز خواهد شد، ان شاا... تعالی. فارس
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید