بهبود تابآوری جسمی و روانی کارکنان سیستم درمانی!
«وزارت محترم بهداشت، برای کمک به بهبود تابآوری جسمی و روانی کارکنان سیستم درمانی، راهنمای کاربردی بهبود تابآوری جسمی روانی از منظر طب ایرانی برپایه مدل و تئوریهای زیستروانشناختی در حکمت بنیاد ایرانی و با نگاه به مدل دیاتز - استرس تهیه کرده است.»
وزارت دوست داشتنی بهداشت، ظاهرا به زبان مادربزرگ من دارد میگوید: «من پول خود را دور نمیریزم»! و به جای رسیدگی بیشتر به کادر درمانی و تامین و تضمین اقلام حفاظتی و در نظر گرفتن ساعتهای استراحت بیشتر و حمایت مادی و معنوی از کادر درمان، با تجویز «هویج پلو با زرشک» قصد افزایش «تاب آوری» این کادر بیپناه را دارد تا هم مالیاتش را بگیرد، هم انواع عوارضش را و هم با فریز کردن تعرفه هایشان، پز حمایت از مردم را بدهد!...
بچه که بودم، خیلی از خوانندگان این متن اصلا به دنیا نیامده بودند. شهر ما، جمعا 5 تا پزشک داشت و یک داروخانه! بیمار که میشدی، برای ویزیت پزشک باید گاهی سه چهار ساعت در نوبت میماندی و نهایتا سهمت از وقت پزشک، چند دقیقه کوتاه بود. گاهی هم مجبور بودی دردت را در حضور چند بیمار دیگر که همزمان وارد اتاق پزشک شده بودند بگویی!
«طب مدرن» هنوز جا نیفتاده بود، ولی اگر به آن اعتقاد داشتی، باید این مصیبتها را هم به جان میخریدی. پدر و مادر من هم این اعتقاد را داشتند و لذا من هم چنین صفهای طویل ویزیت و دارو را بارها تجربه کردم.
در همین دوران «گذار» از سنت به مدرنیسم، هنوز هم درمانهای قدیمی برای خود جایگاهی داشتند. مادربزرگها، معتادان محل را شناسایی میکردند و آن قوطی آبی رنگِ خالیِ پمادِ معروف «ویکس» با درب سبز رنگش را از طریق همسران این آقایان به دست معتادان گرامی میرساندند و آنها هم کرم میکردند و به اندازه یک لپه «سوخته» حاصل از تدخین خود را داخل قوطی ریخته و به مادربزرگهایمان میدادند. این میشد؛ درمان اسهال و تب و سرفه و... هزار درد بیدرمان دیگر نسل ما! خدا به دادمان میرسید اگر مادربزرگها مهمان ما بودند و یا برعکس و در همان زمان ما بیمار میشدیم... مگر پدر و مادرها جرأت داشتند نام «پزشک» را بیاورند؟ بلافاصله با این جمله اعتراضی روبرو میشدند: «مگر پول «مفت» دارید؟»
و سپس همان قوطی آبی رنگ ویکس از کیفشان خارج میشد... گمان نکنم هیچکدام از همنسلان من هرگز تلخی آن زهرماری را فراموش کنند...
***
نزدیک نیم قرن گذشت و کمکم مدرنیته در همه زمینهها، سنت را از گردونه خارج کرد... از جمله پزشکی! اما نمیدانم چه شد... البته میدانم و فعلا نمیگویم... که دوباره نام «طب سنتی» بر زبانها جاری شد! انواع سبزی و علوفه و ماحصل گوارش حیوانات محترمی چون الاغ ماده و ... سر از عطاریها و حتی داروخانهها در آورد! گسترش این موارد آنقدر سریع رخ داد که خودمان هم نفهمیدیم چگونه پای این مواد و علوم(!) مربوطه به وزارت بهداشت، درمان و «آموزش» پزشکی هم باز شد و تبدیل به «افتخار» این وزارت گرامی گشت!
کرونا که آمد، طب سنتی ما قیامتی به پا نمود و شبیه همان تجویزهای مادربزرگ را به صورت شربتهای چند میلیونی وارد بازار کرد!!! و...
و طب سنتی که در کنار طب اسلامی و... هنوز تعریف و چارچوب دقیقی هم درکشورمان ندارد، همچنان میتازد. فقط معلوم نیست چگونه شرکتهای دارویی معظم جهان غرب که بهواسطه قدرت و نفوذ مالی فراوانشان حتی دولت جابجا میکنند، پی به خواص این گیاهان و این روشها نبردهاند و آن را به تولید انبوه نرساندهاند... شرکت داروسازی اینقدر بیتوجه؟!! و معلوم نیست با «اینهمه» خاصیت و تأثیر و فایده، چرا «بیمهها» این داروها و این خدمات را زیر پوشش نمیبرند تا مردم ایران از «شر» ابلیس طب مدرن رها شوند! آدم شک میکند نکند اصلا به این دلیل دولت تبلیغ طب سنتی و اسلامی و... را میکند که خودش از شر پرداخت حق بیمه داروهای مدرن راحت شود! وگرنه اگر واقعا جوش سلامت مردم را میزنند، چرا از پوشش بیمهای خبری نیست؟!
***
گذشت و گذشت، تا این اطلاعیه را خواندیم:
«وزارت محترم بهداشت، برای کمک به بهبود تابآوری جسمی و روانی کارکنان سیستم درمانی، راهنمای کاربردی بهبود تابآوری جسمی روانی از منظر طب ایرانی برپایه مدل و تئوریهای زیستروانشناختی در حکمت بنیاد ایرانی و با نگاه به مدل دیاتز - استرس تهیه کرده است.»
وزارت دوست داشتنی بهداشت، ظاهرا به زبان مادربزرگ من دارد میگوید: «من پول خود را دور نمیریزم»! و به جای رسیدگی بیشتر به کادر درمانی و تأمین و تضمین اقلام حفاظتی و در نظر گرفتن ساعتهای استراحت بیشتر و حمایت مادی و معنوی از کادر درمان، با تجویز «هویج پلو با زرشک» قصد افزایش «تاب آوری» این کادر بیپناه را دارد تا هم مالیاتش را بگیرد، هم انواع عوارضش را و هم با فریز کردن تعرفه هایشان، پز حمایت از مردم را بدهد!
خب، از وزارت بهداشت کشوری که رییس قوه مجریهاش در یک جلسه علنی، صراحتا مردم را از طب مدرن و استفاده از داروهای شیمیایی نهی میکند و توصیه میکند «جوشانده» مصرف کنند، «اما» حاضر نیست حتی یک قلم از داروها و جوشاندهها را تقبل کند، شنیدن این حرفها عجیب نیست. بطور خلاصه:
هر چه میخواهید بکنید و بخورید، فقط از جیب خودتان!
99/7/6
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید