اهداف اصلی دوره، آموزش و کار
«به طور خلاصه و مفید، یک سال آخر دوره پزشکی عمومی، دوره اینترنی یا کارورزی نامیده میشود.» این را یک اینترن به «پزشکان و قانون» میگوید: «دوره پزشکی عمومی در اغلب دانشگاههای ما معادل ۷ سال یا ۱۴ ترم است. دانشجویان ابتدا یک دوره ۵ ترمه یا دو و نیم ساله را تحت عنوان علوم پایه میگذرانند. دو ترم یا یک سال بعدی، فیزیوپات هستند که در این دوره فیزیوپاتولوژی بیماریها را میخوانند و از دایره علم محض بیرون میآیند و بیماریها را مطالعه میکنند. دو سال بعد را وارد دوره استیجری میشوند که در این مدت بهعنوان کارآموز با بالین سروکار دارند. دانشجویان در این دوره صرفا مشاهدهگر هستند و دخالتی در امور درمان ندارند. صرفا حضور دارند و پروندهها را میخوانند اما کوچکترین کاری در بیمارستان انجام نمیدهند. بعد از این دوره، آزمون پرانترنی برگزار میشود. در این امتحان از بیشتر مباحثی که بچهها در دوران فیزیوپات خواندند، سوال میآید و اگر بتوانند یک حداقل نمرهای را کسب کنند، وارد دوره بعدی میشوند که همان دوره کارورزی یا اینترنی است.»
وی با تاکیدبر اینکه اصلیترین اهداف دوره کارورزی، آموزش و کار است، توضیح میدهد: «طبق تعریفی که از وظایف کارورز انجام شده، تایم صبح تا ظهر مختص آموزش سایت صبح است که معمولا اساتید راند دارند و مریضها را معرفی میکنند. همزمان با ویزیت اساتید، ما هم با آنها همراه میشویم، مشاوره میکنیم، کارهای مریض را انجام میدهیم. اساتید نیز توضیحی در مورد مریضها میدهند. از طرفی در مورنینگی که صبحها برگزار میشود، ما کارورزان باید مریض را معرفی کنیم یا خوانده باشیم، چون از ما سوال میکنند. اینها مربوط به بخش آموزش کارورزان است.»
این کارورز در توضیح بخش دوم فلسفه دوره کارورزی، تصریح میکند: «در بخش دوم که همان بخش کار است، عملا کشیکهایی میدهیم که فاقد آموزش است. شیفت شبهایی که باید شب را تا صبح روز فردا در بیمارستان باشیم. اگر مریضی بیاید، او را بستری میکنیم، اوردر میگذاریم و کارهایش را انجام میدهیم.»
ما آموزش میخواهیم نه پادویی
وی مسائل معیشتی را مهمترین دغدغه کارورزان عنوان و خاطرنشان میکند: «یکی از خواستههای به حق کارورزان آموزش مناسب است. شرایط باید به گونهای باشد که وقتی کارورزان وارد بخشها میشوند، بیشتر از اینکه از آنها کار بکشند، به آنها آموزش دهند. به ازای کاری که در بیمارستان میکنند، مانند همه شغلهای دیگر یک رقم منطقی حقوق داشته باشند و حداقلهایی که در قانون کار رعایت میشود، در مورد کارورزان اعمال شود. ما مانند همه مشاغل دیگر کار میکنیم. کشیکها هیچ بار آموزشی ندارد و رقمی که ما دریافت میکنیم، نامش حقوق نیست، بلکه کمک هزینه است. وقتی اسم کمک هزینه روی آن میآید خیلی چیزها مثل حق بیمه و قوانین کار حذف میشود.»
نیروی کار رایگان
این کارورز ضمن انتقاد از اینکه از همکارانش در بیمارستان بهعنوان نیروی کار رایگان استفاده میشود، میگوید: «به هرحال عمری است که از ما میرود و این یک سال و نیم جزء آموزش ماست که باید عملا آموزش ببینیم نه اینکه مثلا چون کمک بهیار خوابیده است، از ما بخواهند که نمونه خون را به آزمایشگاه ببریم. این رخداد، چه بار آموزشی برای کارورز دارد؟ یا اینکه از ما میخواهند که تخت مریض را هل بدهیم و به بخش رادیولوژی ببریم. این یعنی استفاده از کارورز بهعنوان نیروی کار رایگان. خیلی وقتها از ما به این عنوان استفاده میکنند که تو در اتاق بنشین و تلفن جواب بده. آیا من برای اینکه پزشک خوب شوم، نیاز دارم که پاسخ دادن به تلفن یاد بگیرم؟ احتمالا بیمارستان نیازبه استخدام یک منشی دارد، اما نمی خواهند پول خرج کنند. به جای آن از منی که نیروی کار رایگان هستم، استفاده میکنند و صدای من به جایی نمیرسد. منی که باید آن تایم را وقت بگذارم و درس بخوانم، در مورنینگ و راند آموزشی شرکت کنم، مجبور به انجام کارهایی هستم که صرفا من را فرسوده میکند و هیچ آموزشی به من نمیدهد.»
کارورزان، خط اول مواجهه با بیماران کرونا
یک کارورز دیگر در گفتوگو با پایگاه خبری «پزشکان و قانون» درخصوص مصائب کارورزان در پاندمی کرونا، میگوید: «خط اول مواجهه با بیماران کرونا، کارورزان هستند. راه انتقال کرونا از طریق ترشحات بینی و دهان است. در بیمارستان، نمونههای ته حلق بیماران برای تستهای پیسیآر و کووید، از طریق کارورزان گرفته میشد. به این معنا که خطرناکترین و پر مواجههترین برخورد با مریض را به اینترنها داده بودند. اوایل خیلی از بیمارستانها دستکش و ماسک به اندازه کافی نداشتند و ماسکهای ان ۹۵ بسیار گران بود. من اینترنی را میشناختم که روزی ۴۵ هزار تومان برای خرید یک ماسک هزینه میکرد، چون بیمارستان دستکش و ماسک نمیداد.»
وی تصریح میکند: «یکی از مسائلی که باعث دلخوری کارورزان، پرستاران و کادر درمان است، این است که این بچهها در شرایط سخت کار کردند و همان موقع قرار شد معیشت آنها درقالب حق کرونا پرداخت شود. آنها در جاهایی خدمت میکردند که با لود بالای مریض مواجه و با بیماران خطرناک ناقل در ارتباط بودند. قرار بود حق کووید به میزان ۳ برابر کمک هزینه دریافتی بچهها پرداخت شود. اما اتفاقی که در نهایت افتاد این بود که صرفا یکی از بیمارستانها به نام فیروزآبادی آن هم به صورت رندوم برای اینترنها برخی مبالغ مثل ۸۰۰ و ۶۰۰ و ۴۰۰ هزار تومان پرداخت کرد، آن هم بعد از یک سال. یک سری از بچهها که در دوران کرونا خدمت میکردند، فارغالتحصیل شدند و هنوز این حق به آنها پرداخت نشده است.»
مجبور به اعتصاب شدیم
این اینترن دانشگاه ایران به اعتصاب هفت روزه کارورزان دانشگاه اشاره و در توضیح دلایل آن خاطرنشان میکند: «یکی از دلایل اعتصاب این بود که حق کرونا پرداخت نشده بود. بعضا ورودیهای سال ۹۳ که حدود ۳۰۰ نفر اینترن بودند، کار خود را کرده و فارغالتحصیل شده اما پول نگرفته بودند. از یک طرف دو بخشنامه از طرف وزیر ابلاغ شده بود، مبنیبر اینکه مطابق سخنرانی رهبر، از ابتدای مهر ۱۴۰۰ کمک هزینه باید ۲۰ درصد افزایش پیدا کند. بعد از آن، یک بخشنامه دیگر آمد که از ابتدای مهر ماه همان ۲۰ درصد افزایش یافته، دوباره ۲۵ درصد افزایش پیدا کند و همچنین از مهر ۱۴۰۱ شاهد افزایش ۲۰ درصدی باشیم. بسیاری از دانشگاهها مثل تبریز، همدان، شیراز، جیرفت و بندرعباس بدون جنگ و اعتصاب این افزایشها را اعمال کردند. البته دانشگاههای جیرفت و بندرعباس بعد از اعتصاب این افزایش را داشتند. در حال حاضر رقم افزایش یافته این حقوق، معادل یک میلیون و نهصد هزار تومان برای کارورز مجرد و دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای کارروز متاهل میشود که خیلی از دانشگاهها آن را پرداخت میکنند اما متاسفانه دانشگاه ایران هنوز مبلغ قدیمی یک میلیون و ۵۰۰ و دو میلیون و ۱۰۰ هزار تومانی را پرداخت میکند.»
وی ادامه میدهد: «خواسته اصلی کارورزان در این اعتصاب، عمل به قانون بود. کمااینکه ما هیچ درخواست خارج از قانون نداشتیم. این خواستهها چیزی بود که بخشنامه آن آمده و مطابق یک آییننامه کشوری است که خیلی از دانشگاهها آن را اجرا کردند و ما هم فقط میخواستیم که قانون اجرا شود. دانشگاه ایران بعد از ۷ روز اعتصاب، معوقات بچهها را پرداخت کرده اما آن مابه التفاوت یک و پانصد تا یک و نهصد هزار تومانی در این یک سال را، نصفه پرداخت کرده است. در یک بیمارستان پرداخت کرده و در یک بیمارستان دیگر نداده و هنوز قبول ندارد که حقوق پایه ما باید یک میلیون و ۹۰۰ و دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان باشد. همچنین حق کووید نیز هنوز کامل پرداخت نشده است.»
وی با یادآوری اینکه اینترنهای دانشگاه ایران به دو شکل پذیرش میشوند، میگوید: «یک سری از بچهها بهعنوان دانشجوی سراسری هستند که شهریه نمیدهند و رتبههای کنکور بهتری دارند. یک سری از بچهها بینالملل و پردیس هستند که ترمی حدود ۱۶ میلیون تومان شهریه میدهند و هر دوی این دانشجوها کشیک دارند. این کشیک کار محسوب میشود و جزء آموزش نیست. در حال حاضر نامه هیات امنا وجود دارد که از لحاظ پرداخت شهریه، هیچ تفاوتی بین دانشجوی سراسری و دانشجوی شهریه پرداز وجود ندارد. یعنی همان حقوقی که به من میدهند، همان را باید به دانشجوی شهریه پرداز بدهند که متاسفانه در دانشگاه ایران آن حقوق را نمیدهند. خیلی از دانشگاهها به این شکل عمل میکنند که آن حقوق را از شهریه دانشجویان کم میکنند. اما بعد از پیگیریهای زیاد، متاسفانه در دانشگاه ایران هنوز این اتفاق نیفتاده و قبول نکرده است.»
برخلاف میل باطنی، بخشها را خالی کردیم
یکی دیگر از اینترنهای دانشگاه ایران درخصوص علت و سابقه اعتصابهای اینترنهای این دانشگاه، به «پزشکان و قانون» میگوید: «شورایی تحت عنوان شورای صنفی در دانشگاه فعالیت میکند که نماینده قانونی دانشجویان به شمار میرود. اعضای این شورا درخصوص افزایش حقوق بچهها، بارها جلسه گذاشتند و نامهنگاری کردند اما متاسفانه هر کس کار را به نفر دیگر ارجاع میداد و برای انجام کار، تاریخ جدید اعلام میکرد که درنهایت انجام نمیشد. کار به جایی رسید که صبر بچهّها لبریز شد و در اسفند ماه نامهای نوشتند که اگر تا فلان تاریخ حقوقها و معوقات ما را نریزید، ما ترک بخش میکنیم. حقوقها واریز نشد و کارورزان در اسفند ماه دست به اعتصاب زدند و بخشهای بیمارستانی به جز اورژانس را خالی کردند.»
وی میافزاید: «کارورزان بیمارستان حضرت رسول سه روز اعتصاب کردند که نتیجه آن یک پیامک بود با این مضمون که «کارورز گرامی معوقات شما طی هفته آینده پرداخت خواهد شد. هر گونه ترک محل خدمت خلاف قانون و مقررات خواهد بود.» بعد از این پیامک، بخشی از مطالبات واریز شد که بچهها را امیدوار کرد و آنها وارد بخشها شدند. اما در ادامه ۴ ماه از این پیامک گذشت و بار دیگر همه چیز فراموش شد. در نتیجه بچهها دوباره تصمیم گرفتند که برخلاف میل قلبی بخشها را خالی کنند. چون به هر حال وقتی ما بخشها را ترک میکنیم، آموزش خودمان مختل میشود و آن تایمی را که باید باشیم، آموزش ببینیم و مریض ویزیت کنیم را از دست میدهیم. بخشی از علت اعتصاب مالی بود و بخشی دیگر توهینی بود که به ما شد و احساس کردیم که فریب خوردیم.»
این کارورز دانشگاه ایران تصریح میکند: «درنهایت بچهها با نهاد رهبری در دانشگاه یک جلسه گذاشتند. آنها قول پیگیری و مساعدت دادند که روند رسیدگی به خواستهها را تسریع میکنند. بخشی از معوقات واریز شد اما نگفتند که چرا این پول برای نصف بچهها واریز و برای نصف دیگر واریز نشده است. تصمیم کارورزها این بود که به احترام نهاد صبر کنند و اگر تا یک ماه دیگر کاری انجام نشد، احتمالا به فکر پیگیری از مرجع بالاتر میافتیم.»
کارورزان اگرچه در یک قدمی پایان دوره پزشکی هستند، اما بارها و بارها به آنها گوشزد میشود که در بخشهای درمانی بیمارستانها تنها دانشجو هستند و باید کار یاد بگیرند. دکترهای آینده با روپوشهای سفید و اتیکتهایی بر روی آن که دوره تحصیلی آنها را یادآوری میکند، وارد بخشها میشوند و کار روزانه خود را در کنار اساتید، پرستاران، بهیاران و نیروهای خدماتی آغاز میکنند. اینها اتیکت به روپوش سفید به عقبه و آینده خود افتخار میکنند اما گاهی تاب شرایط سخت تحصیل را نمیآورند.
پایان پیام/
محسن طاهرمیرزایی
نظر خود را بنویسید