آیندهسازی با عبور از گذشته
اینکه بدون نقد گذشته نمیشود به آینده کم اشتباه رسید، پیام همان فلسفهای ست که ملتی را که تاریخ نمیخواند، محکوم به تکرار آن میداند. اگر ما در سیر تکاملی طرح تحول سلامت بدون نقد گذشته، به ادامه با قوت آن تن بدهیم، در پیشگاه تاریخ به یک سوال پاسخ ندادهایم: اگر این مسیر درست بود، چرا به اینجا رسیدیم؟
از این سؤال به بعد ما دو دسته اصلی میشویم؛ کسانی که معتقدند اینجایی که هستیم، پسرفت است وکسانی که به پیشرفت معتقدند، اما اصلاحات ساختار را لازمه قطعی ادامه مسیر میدانند، اگر جزو گروه مخالف بنیادی حرکت باشیم، تنها تجویز، ترک این مسیر است.
این موقع یک پرسش مهمتر پیش رو خواهد بود؛ این ترک مسیر اصلا امکانپذیر است؟ آیا با این شیوه طرح تحول سلامت که ۶ سال است پیاده شده، ما وارد مسیر بیبازگشت شدهایم؟
اگر مخالفین این شیوه طرح تحول سلامت از بنیاد، هم قائل به ترک هستند، هم ترک مسیر را غیرممکن میدانند که به آچمز رسیدن نیازی به تعقل و تفکر ندارد و باید پذیرفت در آچمز همیشه انتحار مهره به مهره حداقل یک گشایش میدهد.
اگر به مسیر انتقاد داریم و آن را قابل اصلاح میدانیم، اینجا پروژه اصلاحات طرح بحث میشود. کسی که از اصلاح حرف میزند، بر خطا معترف است و هم امکان برونرفت از بحران را واقعی میبیند. اما اصلاح بدون نقد گذشته ممکن نیست.
من مهمترین ایراد طرح تحول سلامت را حرام اعلام کردن جلسات پرسش و پاسخ علنی و عام با شرکت چهرههای متنفذ، منتقد و متفکر دارای رزومه مناظراتی، مباحثاتی و عملیاتی در حوزه سلامت میدانم. دعوت نکردن از کسانی که این سالها در بستر طرح تحول سلامت کار عملیاتی کرده باشند. من از تئوریسینهایی که یک روز در محیط درمانی کار نکردهاند، حرف نمیزنم. لذا قبل از مدح گذشته و ثناگویی از مسیر پراشتباهی که آمدهایم، ابتدا باید فرهنگ ادبیات این جبهه را تغییر بدهیم.
در گام اول اعلام کنیم، طرح تحول سلامت را فقط در صورت اصلاحات ساختاری لازم ادامه میدهیم و برای فهم این خطاها فیالفور بار عام میدهیم. ما همین امروز منتقدین و متفکرین حوزه را به کنگره صمیمی آسیبشناسی خطاهای طرح تحول سلامت دعوت میکنیم و این معصومیت توهمی بسته حلقه خودی را به سیاست درهای باز تغییر میدهیم.
نمیشود بدون بحث و مناظره علمی و مبتنی بر شواهد با شعار و تابو اعلام کردن موشکافی وقوع شکست در سیاست یک عملکرد، آن را اصلاح کرد. شکست خورده یا پیروز اعلام کردن یک طرح، قدم اول به انتحار و انهدام است. باید تمام راهها و علل رسیدن به نتایج غلط را بررسی و اصلاح کرد و در قدم اول از افتخار کردن شعاری پرهیز کرد. تأکید به صحت عملکرد، فرار از نقد است و تا وقتی صاحب و عامل یک طرح نتواند از طرح در برابر منتقد با ادله دفاع کند، رونمایی از محاسن تک بعدی یک حرکت، نوعی نمایش استتار موقت خواهد شد.
بیاییم با تشکیل جلسات، مناظراتی در ملاء عام بگذاریم، معصوم بودن کابینه مجری ما به بوته نقد گذاشته شود و بعد از عبور از تونل انتقاد، حداقل دستاورد، اعتماد خواهد بود. اینکه یک خط در میان، در بیانیهها به مدح قدیم و راه قویم بپردازیم، حاکی از آن است که واقعا قصد اصلاح نداریم و تا کسی بینش بیمار را ترمیم نکند، جنبش به اصلاح درمان نخواهد رسید.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید