زنده‌یاد دکتر محمدپور خودش می‌دانست که مقصر بوده است
پالنا:
خانم دکتر اولا پیشاپیش بخاطر حضورتان در این گفت‌وگو و شفاف‌سازی برخی مسائل که شاید بتواند منجر به انجام برخی اصلاحات و عملکرد بهتر همه مجموعه نظام سلامت کشورمان شود، از شما تشکر می‌کنم.
پس از فوت تلخ و غم‌انگیز زنده‌یاد دکتر نرگس محمدپور، ابعاد تازه‌ای از پرونده نوزادی که در آذرماه ۱۴۰۲ با اختلال فلج مغزی موسوم به CP به دنیا آمد توسط صاحب‌نظران مورد بررسی قرار گرفت. لطفا برای شروع این گفت‌وگو، روایت خودتان را از این ماجرا بفرمایید.

دکتر عباسعلی‌زاده:

یک رزیدنت رشته زنان در طول ۴ سالی که آموزش می‌بیند، یک سری مهارت‌هایی کسب می‌کند که طبیعتا بسته به اینکه رزیدنت درحال گذراندن سال چندم از دوره رزیدنتی است، این مهارت‌ها متفاوت خواهد بود. مهارت کنترل و انجام زایمان طبیعی، اولین مهارتی است که دستیاران رشته زنان و زایمان در سال اول دوره آموزشی کسب می‌کنند.
براساس این آموزش‌ها در دوره تخصص، سلسله‌مراتبی وجود دارد. رزیدنت سال اول در سه‌چهار ماه اول، صرفا درحال آموزش است و مسئولیت درمانی ندارد و فقط از دستیاران سال بالاتر، کنترل و ویزیت بیماران را یاد می‌گیرد. اگر بعد از اتمام دوره آموزشی موردی را مشاهده کند، لازم است به سال بالاتر از خودش اطلاع بدهد. رزیدنت‌های سال ۲ و سال ۳ هم به همین ترتیب در مواقع لزوم، باید به سال بالاتر از خودشان اطلاع بدهند و درنهایت چیف رزیدنت هم اگر مشکلی پیدا کند، به استاد اطلاع می‌دهد. البته در درمانگاه‌هایی که صبح‌ها فعال هستند، ممکن است استاد به همراه رزیدنت‌های سال‌های اول و دوم و سوم در درمانگاه همه مریض‌ها را ببیند ولی در کشیک‌ها معمولا به همان صورت است که عرض کردم. در بیمارستان‌ها، سوپروایزرهای کشیک هم حضور دارند که درحقیقت جانشین رئیس بیمارستان هستند و اگر احساس کنند که هرکدام از رده‌ها کار خودشان را به درستی انجام نداده‌اند، می‌توانند مستقیما به استاد اطلاع بدهند و بخواهند که بیمار توسط استاد ویزیت شود. در بیمارستان طالقانی تبریز هم هر روز یک متخصص زنان درمانی یا یک هیات علمی به عنوان استاد مقیم حضور دارد.
اتفاق آن روز به این ترتیب بوده است که رزیدنت سال 2 افت ضربان قلب جنین را با یک مقدار تاخیر به رزیدنت سال ۳ که زنده‌یاد خانم دکتر محمدپور بودند اطلاع می‌دهد درصورتی‌که قاعدتا باید تسریع می‌شد چون بافت مغزی جنین نمی‌تواند بدون اینکه آسیبی ببیند، بیشتر از چند دقیقه کمبود اکسیژن را تحمل کند. خانم دکتر محمدپور هم وقتی بالای سر مریض می‌رسد، حدود ۱۵ دقیقه برای زایمان طبیعی صبر می‌کند و وقتی متوجه می‌شود که زایمان اتفاق نمی‌افتد، مساله را به رده بالاتر از خودش که چیف هست اطلاع می‌دهد. چیف هم مریض را به اتاق عمل می‌برد و آنجا بود که به من به عنوان استاد مقیم اطلاع دادند که این مریض مساله‌دار است. این درحالی است که خود چیف می‌تواند و به این مهارت رسیده است که تشخیص سزارین را بگذارد و عمل سزارین را مستقیما انجام دهد و اگر احساس نیاز کند، کسی به او ایراد نمی‌گیرد که چرا بدون اطلاع دادن به استاد سزارین را انجام دادی.

پالنا:
یعنی این در شرح اختیارات و وظایف چیف وجود دارد؟

دکتر عباسعلی‌زاده:

بله همینطور است. خود همین چیف‌ها یک ماه از سال آخر دوره آموزشی خودشان را به طرح یک‌ماهه می‌روند و در آن طرح، تنها متخصصی هستند که کنترل و مراقبت از بیماران را انجام می‌دهند یعنی مهارت‌های لازم را به حد کافی کسب کرده‌اند.

پالنا:
در برخی گفت‌وگوهایی که در این روزها صورت گرفت، به این نکته اشاره شد که در اکثر مراکز آموزشی، رزیدنت‌های سال چهارم حضور فیزیکی آنچنانی ندارند و به مطالعات خود برای آزمون دانشیاری می‌پردازند. آیا در آن شب حادثه، رزیدنت سال ۴ در بیمارستان حضور داشته است؟

دکتر عباسعلی‌زاده:

رزیدنت سال ۴ معمولا تا اواسط یا اواخر فروردین در بیمارستان حضور دارد و بعد از آن برای آمادگی امتحانات گواهینامه و دانشیاری تخصصی مشغول مطالعات و آموزش می‌شود. همانطور که در مطالب قبلی خود شما هم آمده، این حادثه در دهم آذرماه اتفاق افتاده است. آذرماه زمانی است که رزیدنت سال یک هنوز در مراحل اولیه آموزش است و معمولا هیچ مسئولیت درمانی ندارد. رزیدنت سال ۲ که یک سال از آموزشش گذشته، مثل رزیدنت سال یک همه بیماران را کنترل و ویزیت می‌کند. رزیدنت سال ۳ باوجود آنکه درحال سپری کردن سال سوم است اما درواقع آموزش‌هایش هنوز در حد پایان سال ۲ است. یعنی حتی مرحومه خانم دکتر محمدپور هم در آذر سال ۱۴۰۲ رزیدنت سال 3 بودند اما درواقع ۲ سال از آموزش خود را تکمیل کرده بودند و دو سه ماه هم بود که وارد سال سوم شده بودند. در این میان چیف ما هم رزیدنتی بود که سال سوم را تکمیل کرده بود و دو سه ماه بود که وارد سال چهارم شده بود و بنابراین هنوز در بیمارستان حضور داشت.

پالنا:
خود شما آن شب در بیمارستان مقیم بودید؟

دکتر عباسعلی‌زاده:

بله من در بیمارستان کشیک مقیم بودم و ساعت ۷ صبح بود که در جریان وضعیت بیمار قرار گرفتم که آن زمان، دقایقی از برادیکاردی (کاهش ضربان قلب) جنین گذشته بود. وقتی رزیدنت سال ۲ به رده بالاتر خودش که خانم دکتر محمدپور بود، اطلاع می‌دهد، ایشان به هر علتی احساس کرده بود که این مادر می‌تواند زایمان طبیعی داشته باشد و از این رو دیرتر به سال بالاتر از خودش اطلاع داده بود.

پالنا:
خانم دکتر محمدپور چه ساعتی اپیزیوتومی (انجام برش برای بازکردن دهانه رحم هنگام زایمان طبیعی) را انجام داده بودند؟

دکتر عباسعلی‌زاده:

من نمی‌خواهم تا این حد وارد جزئیات پرونده یک بیمار بشویم شاید ازنظر قانونی هم این کار صحیح نباشد.

پالنا:
بسیار خوب از این سوال عبور می‌کنم. اما هدفم از طرح پرسش درباره ساعت انجام اپیزیوتومی این بود که قاعدتا بعد از اپی، یک بازه زمانی را باید صبر کنند تا نتیجه‌اش را در زایمان واژینال ببینند. ازطرفی شما هم اشاره کردید که خانم دکتر محمدپور با حدود ۱۵ دقیقه تاخیر چیف را درجریان می‌گذارد، می‌خواستم ببینم این ۱۵ دقیقه همان زمانی است که بعد از اپی گذشته؟

دکتر عباسعلی‌زاده:

بله. من توضیح دادم که بالاخره بافت مغز جنین تا یک حدی می‌تواند کمبود اکسیژن را تحمل کند و همه ما اهمیت سرعت عمل در اطلاع‌رسانی را می‌دانیم. همانطور که گفتم من نمی‌خواهم تا این حد وارد جزئیات پرونده شوم چون شاید بعدا از نظر قانونی هم به من بگویند چرا این جزئیات را در اختیار رسانه‌ها قرار دادید.

پالنا:
این اطلاعات را پیش از این دادستان انتظامی تبریز هم در اختیار پالنا گذاشته بود.

دکتر عباسعلی‌زاده:

بله من هم آن مصاحبه را خواندم و نمی‌دانم خود ایشان این اختیار را داشته‌اند که تا این حد جزئیات را بیان کنند یا نه. اما به نظر من صحیح نبود چون حتی خود ایشان هم احاطه کامل به ابعاد ماجرا نداشتند. مثلا بیمار ساعت ۶ عصر بستری شده بود اما ایشان گفته بودند ۵ عصر. بعدا اندیکاسیون القای زایمان پیدا کرده بود و ادامه مراحل.

پالنا:
خود شما چه ساعتی برای اولین بار مریض را ویزیت کردید؟

دکتر عباسعلی‌زاده:

من یک بار ساعت ۸ شب مریض را ویزیت کردم، بار دوم بین ساعت ۱۱ تا ۱۲ شب مجددا مریض را دیدم و سزارین هم که ساعت ۷ صبح بود.

پالنا:
یعنی شما پیش از سزارین در ساعت ۷ صبح هم مریض را دیده بودید؟


دکتر عباسعلی‌زاده:
بله من دو بار تا آن موقع مریض را ویزیت کرده بودم. یک بار پس از بستری و یک بار هم ساعت یازده دوازده شب. معمولا هم روال اینطور نیست که استاد دم به دم برود مریض را ویزیت کند. استاد در کشیک حضور دارد و هر مشکلی که به‌وجود بیاید به او اطلاع داده می‌شود و اگر اطلاعی داده نشود، معمولا مقصر نیست. یعنی رزیدنت‌ها باید این توانمندی را کسب کرده باشند که بدانند چه زمانی باید به رده بالاتر یا استاد اطلاع بدهند. با اینحال روال ما اینطور است که ما قبل از ساعت ۱۲ شب یک بار همه مریض‌ها را ویزیت می‌کنیم و اگر هر اقدامی لازم باشد انجام می‌دهیم و همانطور که گفتم بیمار مدنظر ما هم یک بار ساعت شش و هفت شب ویزیت شده بود که اندیکاسیون ختم بارداری گذاشته شده بود و یک بار هم ساعت یازده دوازده شب توسط خود من ویزیت شد. چیف هم باید به صورت اتوماتیک هر چند ساعت یک‌بار برود همه بیماران را ببیند. این برای رده‌های پایین‌تر هم صدق می‌کند. مثلا سال ۳ باید هر دو ساعت یک‌بار ببیند. اما برای استاد اینطور نیست که لازم باشد هر چند ساعت یک بار برود همه مریض‌ها را ببیند. فقط مریض‌هایی که به او اطلاع می‌دهند را می‌رود می‌بیند. البته اگر خودش مایل باشد هم هر ساعتی که بخواهد می‌تواند مریض‌ها را ویزیت کند.

پالنا:
خانم دکتر همان ساعت یازده دوازده شب که شما مریض را معاینه کردید خبری از برادی‌کاردی (کاهش ضربان قلب) نبود؟

دکتر عباسعلی‌زاده:

نه اصلا. آن زمان کنترل مریض کاملا نرمال بود و برادی‌کاردی مربوط به شش و نیم صبح به بعد است.
من یک نکته دیگر را هم بگویم. اینکه بیمارستان طالقانی که زایمان در آن انجام شد، اخیرا خیلی هم خلوت شده است به دلیل اینکه بخاطر یک سری سیاست‌هایی که در اعتباربخشی بیمارستان‌ها درنظر گرفته شده است، اکثر مراکز درمانی خصوصی تبریز، زایمان‌های بچه اول را به رایگان انجام می‌دهند. یعنی هیچ پولی از بیمار دریافت نمی‌کنند و به همین دلیل مریض‌ها به بیمارستان‌های خصوصی مراجعه می‌کنند و بیمارستان‌های دولتی خلوت شده‌اند. در همان کشیکی هم که آن اتفاق افتاد، در کل ۲۴ ساعت دو سه زایمان بیشتر نبود. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم که کشیک شلوغی هم بوده و رزیدنت‌ها نمی‌توانستند کنترل کافی بر مریض‌ها داشته باشند. به‌هرصورت این اطلاع دیر داده می‌شود و چیف هم وقتی مریض را به اتاق عمل می‌برد، خودش می‌توانسته عمل سزارین را انجام دهد ولی به‌هر علتی احساس می‌کند که بهتر است به استاد هم اطلاع داده شود. بنابراین ساعت ۷ صبح به من اطلاع داده شد که مریض در اتاق عمل است و برای زایمانش مشکل دارد. من هم بلافاصله بعد از ورود به اتاق عمل، متوجه شدم که این زایمان بدون آسیب به مادر یا بچه نمی‌تواند انجام شود. بنابراین سریعا اقدام به سزارین کردم و ساعت ۷:۱۷ صبح نوزاد به دنیا آمد. یعنی ساعت ۷ صبح که من در اتاق خودم در بیمارستان بودم، به من اطلاع داده شد. آمدم مریض را دیدم، بیهوشی القایی انجام شد، مریض شست‌وشو داده شد، وسایل استریل روی مریض پهن شد، خود من دست شستم و باتوجه به اهمیت افت ضربان قلب جنین، خودم شخصا سزارین را انجام دادم و بچه را خیلی سریع بیرون آوردم ولی با توجه به تاخیری که در اطلاع‌رسانی در رده‌های قبلی به‌وجود آمده بود، متاسفانه جنین دچار آسیب مغزی شد.

پالنا: خانم دکتر بعد از اینکه رای هیات بدوی صادر و درصدهای قصور مشخص شد، شما تقاضای تجدیدنظر کردید که منجر به تغییراتی در میزان قصور رزیدنت‌ها ازجمله افزایش درصد قصور دکتر محمدپور شد. لطفا در این باره هم توضیح بفرمایید.

دکتر عباسعلی‌زاده:

ببینید. هرکسی به اندازه‌ قصوری که انجام می‌دهد محکوم به پرداخت دیه می‌شود نه صرفا براساس مسئولیتی که دارد. درست است که اتند بالاترین مسئولیت را دارد ولی تا وقتی به او اطلاع‌رسانی نشده است، قصوری متوجه او نیست.

پالنا:
خانم دکتر شما از برادی‌کاردی اطلاع داشتید؟ چون ظاهرا در جریان رسیدگی به پرونده یک اختلاف نظری وجود داشته که به شما اطلاع داده شده است یا خیر.

دکتر عباسعلی زاده:

خیر من اطلاع نداشتم.

پالنا:
تا کی اطلاع نداشتید؟ در زمان انجام سزارین می‌دانستید؟

دکتر عباسعلی‌زاده:

حتی آن زمان هم که با من تماس گرفتند، به من گفته شد که مریض برای انجام زایمان مشکل دارد. چیزی درباره برادی‌کاردی نگفتند. من بعد از اینکه به اتاق عمل رفتم و از چیف پرسیدم که شرایط مریض چگونه است، گفت برادی‌کارد است. حتی من نمی‌دانستم که از مدت‌ها قبل برادی‌کارد بوده است و تصور می‌کردم همین اخیرا که به اتاق عمل آمده برادی‌کارد شده است. بعد از زایمان، وقتی دیدم حال نوزاد خوب نیست، پرس وجو کردم و تازه آنجا بود که فهمیدم مدتی از برادی‌کاردی جنین گذشته است.

پالنا:
اعتراض شما نسبت به رای صادره چه بود؟


دکتر عباسعلی‌زاده:
هم در هیات بدوی نظام پزشکی و هم در تجدیدنظر، همکاران باتجربه‌ای حضور دارند. در هیات بدوی برای من به اندازه ۵ درصد قصور تشخیص داده شد. ضمن اینکه برای رزیدنت سال یک هم درصد قصور زده بودند درصورتی‌که رزیدنت سال یک هنوز در ابتدای آموزش بود و مسئولیت درمانی نداشت. این درحالی است که برای چیف هیچ درصدی تعیین نشده بود. به همین علت من اعتراض کردم. چون اگر قرار باشد من مقصر باشم، قاعدتا رده پایین‌تر از من هم مقصر خواهد بود به دلیل اینکه اطلاع‌رسانی دیر انجام شده است. از طرفی چیف هم مریض را دیده بود و نگه داشته بود و اقدام به زایمان طبیعی کرده بود، بنابراین ایشان هم یک قصوری خواهد داشت ولی چون برای رده‌های یک، ۲ و ۳ قصور زده شده بود و چیف را تبرئه کرده بودند و برای من هم قصور زده بودند، من از این جهت اعتراض کردم. بعد که پرونده برای تجدیدنظر رفت، من هیچ توضیح اضافه‌تری ندادم و همین توضیحات را آنجا هم نوشتم و هیات تجدیدنظر هم متوجه شد که رزیدنت سال یک هیچ مسئولیتی ندارد و حتی مهر هم ندارد و فقط جنبه آموزشی دارد، بنابراین درصد قصور یک را حذف کردند و قصور را برای چیف زدند. آن هم نه به اندازه رزیدنت‌های سال ۲ و ۳ که هرکدام ده پانزده دقیقه اقدام به زایمان طبیعی کرده بودند. قصور چیف کمتر بود ولی به نوبه خودش او هم مقصر بود. درصد خود من هم که در تجدیدنظر هیچ تغییری نکرد و همان ۵ درصد باقی ماند.

پالنا:
ولی درصد قصور زنده‌یاد دکتر محمدپور افزایش پیدا کرد.

دکتر عباسعلی‌زاده:

بله. خود دکتر محمدپور در توضیحاتی که در پرونده داده‌ بود، به صراحت اقرار کرده بود که من ده پانزده دقیقه مریض را نگه داشتم و فکر می‌کردم که می‌تواند زایمان را انجام دهد. به‌هرحال ایشان این مهارت را کسب کرده بود که متوجه شود این جنین نمی‌توانسته افت ضربان قلب را بیش از این تحمل کند بدون اینکه آسیب مغزی به او وارد شود. و چون علی‌رغم کسب این مهارت در اطلاع‌رسانی به سال بالاتر از خودش تاخیر داشته، کاملا مقصر است و خود ایشان هم کاملا اطلاع داشت. بنابر این من به رای تجدیدنظر ایرادی وارد نمی‌دانم و به نظرم میزان قصور را کاملا علمی و صحیح تعیین کرده بودند هرچند باتوجه به سرعت عملی که من به خرج دادم، نسبت به درصدی که برای خود من زده بودند، اعتراض داشتم و می‌توانم بگویم من هیچ قصوری نداشتم. وقتی از لحظه اطلاع دادن تا خروج نوزاد شانزده هفده دقیقه طول کشیده، یعنی سرعت عمل من بالا بوده است. اما باتوجه به زیاد بودن دیه برای پرونده‌های cp، اعتراض من زیاد برای درصد قصور خودم نبود چون فکر می‌کردم اگر درصد قصور من کمتر شود، به درصد رزیدنت‌ها اضافه می‌شود و این افزایش باعث می‌شود که از سقف بیمه آنها بیشتر شود. بنابراین اعتراض اصلی من به رای هیات بدوی بیشتر به این جهت بود که به جای تعیین درصد قصور برای چیف، برای رزیدنت سال یک درصد مشخص شده بود.

پالنا:
به‌هرحال اتفاق تلخی بود. خانم دکتر عباسعلی‌زاده! چقدر سیاست‌های جمعیتی نظیر دستورالعمل‌های زایمان طبیعی و امثال اینها می‌تواند در بروز چنین وقایعی نقش داشته باشد؟ یعنی آیا این سیاست‌ها باعث می‌شود که دست متخصصین در انجام عمل سزارین بلرزد و گاهی منجر به از دست رفتن زمان‌های طلایی شود؟

دکتر عباسعلی‌زاده:

نه. این سیاست‌ها در این مورد هیچ تاثیری ندارد. ما در بیمارستان‌های آموزشی چنین مشکلی نداریم. درست است که فشارهایی وارد می‌شود و مسئولین بیمارستان‌ها می‌گویند که باید آمارها را حفظ کنیم ولی در بیمارستان‌های آموزشی این مساله تاثیری نداشته و ما هروقت که احساس کنیم لازم است یک مریض سزارین شود، بدون توجه به سیاست‌های وزارتخانه این کار را انجام می‌دهیم.

پالنا:
آیا سن و سال کم مادر در سختی زایمان طبیعی او نقشی داشته است؟

دکتر عباسعلی‌زاده:

ببینید این مادر قبل از زایمان، چندین مرتبه هم توسط متخصص زایمان و هم توسط رزیدنت چیف معاینه شده و از نظر مناسب بودن لگن برای انجام زایمان طبیعی ارزیابی شده بود. البته سن مناسب برای بارداری و زایمان ۱۸ تا ۳۵ سالگی است درصورتی‌که این مادر ۱۶ سال داشته است. پدر بچه هم ۱۹ ساله بوده است. بالاخره عدم آگاهی درمورد همکاری‌هایی که یک مادر باید حین زایمان داشته باشد می‌تواند در نتیجه بارداری و زایمان تاثیرگذار باشد اما این موارد برای این مادر کمتر مطرح است.

پالنا:
خانم دکتر خیلی از شما متشکرم که با من گفت‌وگو کردید. اگر نکته‌ای را لازم می‌دانید در پایان اضافه کنید.


دکتر عباسعلی‌زاده:
بعد از مطرح شدن این پرونده، هجمه‌های زیادی نسبت به من وارد شد. من از سال ۷۳ وارد دوران رزیدنتی شدم و حدود سی سال است که به عنوان متخصص زنان و زایمان مشغول کار هستم. همه تلاشم هم این بوده که ضمن اینکه به مادران و نوزادان سرزمینم خدمت می‌کنم، دانسته‌های خودم را هم در اختیار نسل جدید متخصصین و دستیاران قرار بدهم و این را وظیفه خودم می‌دانم. اما این برخوردها و هجمه‌ها باعث تاثیر منفی بر ذهنیت متخصصین زنان و زایمان نسبت به انجام خدمت‌رسانی صحیح می‌شود و از این نظر من کسانی که مغرضانه هجمه ایجاد کردند را نخواهم بخشید.
از شما بخاطر انجام این مصاحبه تشکر می‌کنم.

پایان پیام/

شعیب شاه‌زمانی گفت‌وگو: شعیب شاه‌زمانی | اینستاگرام

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.