شخصیتهای ضد اجتماعی چه رفتارهایی دارند؟
روانشناس و روان درمانگر گفت: اشخاص دارای اختلال ضد اجتماعی در حوزه احساسات مشکلات اساسی دارند و برای رسیدن به پول و مقام در کوتاهترین زمان مخاطبان خود را به بازی می گیرند.
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون، فربد فدایی گفت: هر فردی که دارای اختلال ضد اجتماعی باشد را نمی توان ضد قانون و تبهکار نامید. سالها است که این اختلال را به عنوان «جنون اخلاقی» می شناسند که به نوعی ریشه در بلوغ اخلاقی افراد دارد. از طرفی این نوع اختلال را نمی توان به معنای تبهکاری برشمرد چرا که تبهکاری یک واژه قانونی است و هر فرد با خصوصیات ضد اجتماعی لزوما تبهکار نیست.
فدایی افزود: اختلالات ضد اجتماعی بیشتر در بین مردان شایع است. این افراد عموما برخی مواقع خوش اخلاق، خوش برخورد و دارای جذابیت ظاهری هستند و هوش اجتماعی آنها گاهی دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد.
وی ادامه داد: توانایی همدلی در افراد دارای اختلال ضد اجتماعی بسیار پایین است و نمی توانند از منظر دیگری مشکلات را بررسی کنند. تلاش زیادی برای متقاعد کردن دیگران برای رسیدن به پول و مقام در کوتاهترین زمان می کنند و به نوعی مخاطب خود را به بازی می گیرند.
عضو انجمن علمی روانشناسان گفت: در این دسته افراد سه نوع خشونت و پرخاش می توان مشاهده کرد. پرخاش آشکار، پرخاشگری پنهان از قبیل دزدی و دروغگویی متعدد، جنگ و عدم سازگاری با صاحبان قدرت در محیط کار یا محل زندگی، از بارزترین مشخصه افراد ضد اجتماعی است.
وی تصریح کرد: مصرف مواد مخدر و الکل در افراد ضد اجتماعی بسیار شایع و دور انتظار نیست. افراد ضد اجتماعی رفتارهای غیرمسئولانه و شتابزده دارند، عواقب دراز مدت رفتارهای خود را به دور از پاداش سریع نمی توانند تصور کنند. در صورت بروز مشکل دیگران را مقصر می دانند و بابت اعمال و رفتار خود نسبت به دیگران اظهار ندامت و پشیمانی نمی کنند.
فدایی اضافه کرد: در شمار قابل توجهی از این افراد سابقه بیماری سلوک اعم از آزار و اذیت، پرخاشگری، تخریب اموال و نافرمانی و حتی بی قانونی در دوران کودکی مشاهده می شود.
این روان درمانگر تاکید کرد: مشکل اساسی در درمان این افراد (همچون بسیاری دیگر از افراد دچار اختلال شخصیت) این است که آنها خود را بیمار نمی دانند و عموما علائم خود را انکار می کنند. علت مراجعه این افراد برای مشاوره یا روانپزشک برای درمان، در بسیاری از مواقع بنابر پافشاری اطرافیان یا ارجاع از سوی دادگاه و محاکم قضایی است، بسیاری از این افراد در برقراری رابطه صمیمی مشکل دارند و از این رو رابطه درمانی می تواند اولین تجربه رابطه معنادار در محیط امن باشد. درمانهای تحلیلی در این افراد عموما پیچیده و با محدودیت همراه است.
وی خاطرنشان کرد: رفتار درمانی با هدف ترک یا کاهش مصرف الکل، مواد محرک و اعتیادآور، کنترل حملات پرخاشگری و افزایش مهارت های زندگی در این افراد سودمند است و با درمان های شناختی به تدریج فرد متوجه عواقب دراز مدت اعمال خود می شود.
عضو انجمن علمی روانشناسان اظهار کرد: گروه درمانی نیز شکل دیگری از درمانهای این افراد است چرا که فیدبک (بازخورد) از همتایان می تواند تأثیر به سزایی داشته باشد.
فدایی یادآور شد: با توجه به احساسات متناقض خانواده ها در مورد علت رفتارهای ضد اجتماعی و فقدان تمایل این افراد به درمان (از قبیل احساس گناه، خشم، درماندگی ...)، خانواده درمانی باعث فهم و همکاری موثرتر اعضای خانواده می شود.
به گزارش ایرنا وی در پایان افزود: درمان دارویی نیز برای کنترل شرایط از قبیل پرخاشگری و اختلال خلق می تواند مؤثر باشد.
فدایی افزود: اختلالات ضد اجتماعی بیشتر در بین مردان شایع است. این افراد عموما برخی مواقع خوش اخلاق، خوش برخورد و دارای جذابیت ظاهری هستند و هوش اجتماعی آنها گاهی دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد.
وی ادامه داد: توانایی همدلی در افراد دارای اختلال ضد اجتماعی بسیار پایین است و نمی توانند از منظر دیگری مشکلات را بررسی کنند. تلاش زیادی برای متقاعد کردن دیگران برای رسیدن به پول و مقام در کوتاهترین زمان می کنند و به نوعی مخاطب خود را به بازی می گیرند.
عضو انجمن علمی روانشناسان گفت: در این دسته افراد سه نوع خشونت و پرخاش می توان مشاهده کرد. پرخاش آشکار، پرخاشگری پنهان از قبیل دزدی و دروغگویی متعدد، جنگ و عدم سازگاری با صاحبان قدرت در محیط کار یا محل زندگی، از بارزترین مشخصه افراد ضد اجتماعی است.
وی تصریح کرد: مصرف مواد مخدر و الکل در افراد ضد اجتماعی بسیار شایع و دور انتظار نیست. افراد ضد اجتماعی رفتارهای غیرمسئولانه و شتابزده دارند، عواقب دراز مدت رفتارهای خود را به دور از پاداش سریع نمی توانند تصور کنند. در صورت بروز مشکل دیگران را مقصر می دانند و بابت اعمال و رفتار خود نسبت به دیگران اظهار ندامت و پشیمانی نمی کنند.
فدایی اضافه کرد: در شمار قابل توجهی از این افراد سابقه بیماری سلوک اعم از آزار و اذیت، پرخاشگری، تخریب اموال و نافرمانی و حتی بی قانونی در دوران کودکی مشاهده می شود.
این روان درمانگر تاکید کرد: مشکل اساسی در درمان این افراد (همچون بسیاری دیگر از افراد دچار اختلال شخصیت) این است که آنها خود را بیمار نمی دانند و عموما علائم خود را انکار می کنند. علت مراجعه این افراد برای مشاوره یا روانپزشک برای درمان، در بسیاری از مواقع بنابر پافشاری اطرافیان یا ارجاع از سوی دادگاه و محاکم قضایی است، بسیاری از این افراد در برقراری رابطه صمیمی مشکل دارند و از این رو رابطه درمانی می تواند اولین تجربه رابطه معنادار در محیط امن باشد. درمانهای تحلیلی در این افراد عموما پیچیده و با محدودیت همراه است.
وی خاطرنشان کرد: رفتار درمانی با هدف ترک یا کاهش مصرف الکل، مواد محرک و اعتیادآور، کنترل حملات پرخاشگری و افزایش مهارت های زندگی در این افراد سودمند است و با درمان های شناختی به تدریج فرد متوجه عواقب دراز مدت اعمال خود می شود.
عضو انجمن علمی روانشناسان اظهار کرد: گروه درمانی نیز شکل دیگری از درمانهای این افراد است چرا که فیدبک (بازخورد) از همتایان می تواند تأثیر به سزایی داشته باشد.
فدایی یادآور شد: با توجه به احساسات متناقض خانواده ها در مورد علت رفتارهای ضد اجتماعی و فقدان تمایل این افراد به درمان (از قبیل احساس گناه، خشم، درماندگی ...)، خانواده درمانی باعث فهم و همکاری موثرتر اعضای خانواده می شود.
به گزارش ایرنا وی در پایان افزود: درمان دارویی نیز برای کنترل شرایط از قبیل پرخاشگری و اختلال خلق می تواند مؤثر باشد.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید