حرکت به سوی همهگیری گلهای
ورود ویروس کرونا به کشور باعث به چالش کشیدن دولت و مردم در بسیاری از زمینهها شد. یکی از بارزترین این چالشها، حمیت و تلاش مردم و دولت برای کنترل بیماری بود. آنچه شاهد بودیم جلو افتادن مردم از دولت در تلاش برای کنترل همهگیری بود. گروههای فعال صنفی پزشکی با تشکیل گروهها و اطلاعرسانی سعی در آگاهسازی عمومی از وخامت وضعیت پیشآمده کردند...
عده بسیاری اگرچه متوجه بحرانی بودن شرایط شده بودند ولی چشم به اقدامات و تصمیمات دولتی داشتند تا جدی بودن رعایتها را بیشتر درک کنند. اینچنین است که در ابتدای تعطیلات نوروز میبینیم که سفرهای نوروزی بسیار کم میشود ولی باز عده ای از مسافرت چشمپوشی نمیکنند.
دیر کارافتادن گیرندههای دولتی تا حدود زیادی منجر به سردرگمی مردم شد و ویروس کرونا تا توانست قربانی گرفت.
بالاخره دولت و مردم تا حدی همسو شدند، به گونهای شیب نمودار همهگیری و قربانی از آن تند و تیزی هفتههای ابتدایی کمی ملایمتر شد.
در ادامه از میانههای اردیبهشت، مجدد دولتیان در رفتار و گفتار باب، تناقض را گشوده و مردمان را به سردرگمی هدایت کردند. بازگشاییها از میانه اردیبهشت شروع شد. به نحوی که تا پایان هفته اول خرداد قرار است ادارات، بانکها و ساعات کار به روال قبل بازگردد، زیارتگاهها و اماکن متبرکه باز خواهند شد و سینماها و رستورانها هم به سرویس دهی خود باز خواهند گشت.
تجربه بازگشاییهای قبل و عدم رعایت موازین مشاهده شده در آنها، نظیر مترو، هواپیما و اتوبوسهای درون و بیرون شهری و عدم اهتمام دولت در پیگیری اجرای صحیح پروتکلهای فاصلهگذاری در فاز جدید بازگشاییها نگرانی را دوچندان میکند. اولا حجم بازگشاییها بسیار وسیعتر است، دیگر آنکه برخوردهای نزدیک (Close contact) در این بازگشاییها بیشتر خواهد بود. ضمن اینکه امکان پیگیری رعایت پروتکلها بهویژه در اماکن زیارتی و متبرکه با توجه به حجم استقبال افراد از بازگشایی، بسیار کم است.
دولت برای هر کدام از بازگشاییها دلیل خاص خود را میآورد که عمدتا اقتصادی و بر پایه لزوم سرپا ماندن کسب و کارهای خرد است. در نگاه اول شاید این نگرش درست باشد ولی نگاهی عمیقتر نشان میدهد در این میان دولت نمیخواهد هزینه بدهد. تا امروز این کسب و کارها تعطیل بودند، از امروز بیایند با رعایت پروتکل به کار خود ادامه دهند. در این میان چیزی که بدان پرداخته نشد، سلامت افراد است. اینکه اگر فردی در مراجعه به این مکانها درگیر بیماری شد و خانوادهای را درگیر کرد، چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
موضوع در مورد اماکن زیارتی و متبرکه از این هم پیچیدهتر است و بازگشایی آنها در این شرایط با هیچ استانداردی همخوانی ندارد. وقتی امکان رعایت پروتکل نداریم، چه اصراری هست به بازگشایی؟
توجه داشته باشیم که بخشی از رفتارهای پیشگیرانه مردم همواره بازخوردی از نگاه دولت است. وقتی دولت اقدام به بازگشایی میکند، عده از مردم نگرانیهای سابق را وامینهند و روابط و رفتارهای غیرتحدیدی را از سر میگیرند. مثال واضح این مطلب شلوغی جادهها و افزایش سفرهای برون شهری در پایان ماه رمضان است.
از مجموعه رفتارهای دولت میتوان اینطور نتیجه گرفت که علیرغم شعارها و توصیهها به رعایت فاصلهگذاری اعم از اجتماعی و هوشمند (؟) و نشر پروتکلهای بهداشتی، نگاه به همهگیری عمومی (گلهای) هست، تا با این روش گیرایی ویروس کم شده و در عین حال هزینه اقتصادی و اجتماعی بیشتری بر دولت وارد نشود.
حال این سوال مطرح میشود که این عادیسازی روابط و کنشهای اجتماعی و اداری در ماههای آینده، بدون رعایت موازین بهداشتی، چه اتفاقی را برای ما رقم خواهد زد؟ دولت در صورت بروز بحران چه خواهد کرد؟ آیا سیستم خسته بهداشت و درمان، مجدد توان رویارویی با یک بحران جدید را خواهد داشت؟
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید