با حجاب یا بی حجاب مسئله این نیست
افکار سنجیها نشان میدهد نسبت قابل توجهی از مردم با دخالت حکومت در امر حجاب مخالفند (۱). پس از مرگ خانم مهسا امینی، مخالفت مردم با حجاب اجباری جدی تر شد. از سوی دیگر، فقها، حقوق دانان و اندیشمندان علوم اجتماعی و فقهی و فلسفی را بر آن داشت تا به غیر شرعی، غیر عقلانی بودن و نامشروع بودن این قانون بپردازند. بی¬توجهی به افکار عمومی و نظر اندیشمندان، فراهم نیاوردن فضای اعتراض به عنوان حق مسلم و مصرح مردم در قانون اساسی کشور باعث دامنه دار شدن گستره اعتراضات شد و متاسفانه جامعه را به سمت دو قطبی شدن سوق داد.
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، حوزه خدمات پزشکی از تحولات اجتماعی اخیر بی تاثیر نماند. یکی از این تاثیرات خبرهایی است که جسته و گریخته در خصوص ارائه خدمات به افراد بی حجاب می¬خوانیم و می¬شنویم. چندی پیش در خبری آمده بود یکی از پزشکان از ارائه خدمات به یک دختر بچه که به تذکر حجاب وی توجه نکرده بود، امتناع کرد. در شهری دیگر یک پزشک به دنبال تذکر یک فرد محجه به یک فرد بی حجاب در اتاق انتظار مطبش، از ارائه خدمت به فرد محجبه امتناع کرد و مطبش پلمپ شد. در خبر دیگری دیدیم در یک مرکز درمانی تامین اجتماعی، بنر عدم ارائه خدمات به افراد بی حجاب نصب شده است. از نظر تعهد حرفه¬ای پزشکی، سوالات زیر مطرح می¬شود:
1) آیا پزشکان حق انتخاب ارائه یا عدم ارائه خدمت به بیماران بر اساس پایبندی به عقاید مذهبی یا نوع پوشش بیمار را دارند؟
2) آیا پزشکان اخلاقا مجاز به امتناع از درمان هستند؟
3) آیا حکمرانان مجازند به پزشکان و مراکز درمانی امر کنند که گروهی را به دلیل نوع پوشش از دریافت خدمات محروم سازند؟
یکی از تعهدات حرفه پزشکی، تعهد به بهبود دسترسی به خدمات است (2). طبق این وظیفه، پزشکان و سیستم سلامت باید مراقب باشند برخود و نحوه ارائه خدماتشان باعث تشدید انگهای اجتماعی و محرومیت گروهی از افراد از دسترسی به خدمات با کیفیت نشود. به علاوه در این موضوع دو اصل عدالت و خیررسانی مطرح است. اصل عدالت در خدمات پزشکی، عدم تبعیض در ارائه خدمات یا دسترسی به خدمات بر اساس جنس، نژاد، قومیت، باورهای شخصی و یا رفتارهای بهداشتی را ایجاب می¬کند. بند دوم کد اخلاق پزشکی انجمن بین المللی پزشکی بیان می¬دارد: «پزشک باید به طور منصفانه و عادلانه طبابت کند و بر اساس نیازهای بهداشتی بیمار بدون جانبداری یا انجام رفتار تبعیض آمیز بر اساس سن، بیماری یا ناتوانی، عقیده، منشاء قومی، جنسیت، ملیت، وابستگی سیاسی، نژاد، فرهنگ، گرایش جنسی، موقعیت اجتماعی یا هر عامل دیگری، مراقبت خود را ارائه دهد» (3). همچنین بند 48 راهنمای اخلاق حرفه¬ای شاغلین حرف پزشکی ذکر می¬کند: «لازم است شاغلان حرف پزشکی و وابسته میان همه بیماران و مراجعه کنندگان مختلف، انصاف و عدالت را رعایت کنند و آن را پاس دارند» (4). اصل خیررسانی، لزوم نوع دوستی و رسیدگی به بیماران در جهت تامین سلامتی آنها را مطرح می¬کند. البته این حق مطلق نیست و پزشکان را موظف به ایثار و گذشت از حقوق انسانی خود نمی¬کند. کاربست این اصل در موضوع این نوشتار، وظیفه حرفه¬ای پزشکان و کادر درمان به پذیرش بیماران اورژانس است. بر اساس این اصل در موارد اورژانس، پزشک حق انتخاب بیمار را ندارد.
این اصول به معنی نقض تمام آزادیهای شخصی پزشک نیست و پزشکان می¬توانند در برخی موارد، از ارائه خدمت امتناع کنند. از جمله مواردی که پزشکان اخلاقا مجاز به عدم ارائه خدمت یا پذیرش خواست بیمار هستند میتوان به این موارد اشاره کرد: بیماری که وضعیت سلامتی اش خارج از توان دانش و حوزه صلاحیت پزشک مورد نظر است، پزشک امکانات ارائه ایمن مراقبت را ندارد، هنگامی که پذیرش بیماران (غیر اورژانسی) بعدی باعث عدم امکان ارائه مطلوب مراقبت به بیماران قبلی شود، بیمار خواستار درمانهایی باشد که اندیکاسیون پزشکی ندارد و یا غیر علمی است، بیمار خواستار اقداماتی باشد که آن اقدامات(مانند سقط جنین) حیاتی نبوده و با باورهای پزشک در تعارض است، و نیز در مورد بیماری که رفتار مشکل ساز و برهم زننده یا تهدید کننده برای پزشک و یا سایر افراد دارد.
پزشک حق انتخاب رابطه پزشک- بیمار را مشروط و محدود به موارد و معیارهایی دارد که منجر به تبعیض یا محدودیت دسترسی به خدمات برای گروهی از بیماران نشود. به عنوان مثال بیمار امکان دسترسی به پزشک یا مرکز درمانی دیگری دارد که به او خدمات ارائه دهند. بطور خلاصه میتوان گفت: مواردی که بیمار در وضعیت اورژانس حیاتی است پزشک حق انتخاب بیمار خود را ندارد، همچنین رد درمان بیماران در مواردی که باعث تبعیض در دسترسی به خدمات میشود، مجاز نیست. به عنوان مثال: پزشک حاذق دیگری در دسترس بیمار وجود نداشته باشد، و مواردی که انتخاب بیمار مبتنی بر معیارهای انگ گذارانه باشد و یا تمایل اغلب پزشکان بر عدم پذیرش چنین بیمارانی باشد (به عنوان مثال افرادی که آلودگی عفونی خطرناکی دارند) و این احتمال وجود دارد که در عمل این افراد مورد رد گروه بزرگی از پزشکان قرار گیرند.
در پاسخ به سوالات طرح شده در ابتدای این نوشتار، در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش بیمار بر اساس حجاب، باید به چند نکته توجه کرد:
1) عقاید مذهبی و نوع پوشش بیمار دلیل قابل دفاعی برای انتخاب قبول یا رد مراقبت ایشان نیستند. حتی اگر پزشکان یا حرفه¬مندان واجد صلاحیت دیگری برای ارائه خدمت به آنها در دسترس باشد، این معیار بخصوص در شرایط اجتماعی امروز انگ گذارانه است. همیشه این احتمال را باید وارسی کنیم که آیا ممکن است گروه وسیعی از حرفه مندان چنین معیاری را برای خود انتخاب کنند و به شکل جمعی موجب محدودیت دسترسی این گروه به خدمات شویم. در بند 28 راهنمای عمومی اخلاق حرفه¬ای حرف پزشکی آمده است: «...عدم پذیرش بیماران، تنها به دلیل وجود محدودیتهای موجه (نظیر کمبود وقت و امکانات مناسب یا عدم توانایی فنی و علمی کافی) قابل قبول است» (4). در فضای پر التهاب جامعه که بیش از پیش دو قطبی شده است، امتناع از ارائه خدمت به افراد بر اساس نوع پوشش (چه محجبه، چه بی حجاب، چه با کراوات، چه با عمامه و ...) اخلاقا پذیرفته نیست و اعتماد عمومی به اجتناب از تبعیض در خدمات سلامت را مخدوش خواهد کرد.
2) موضوع دیگری که در این وقایع شایان رسیدگی است، این است که آیا امتناع پزشک صرفا به دلیل محجبه بودن یا بی حجاب بودن فرد بوده یا آنکه سوای از این موضوع، رفتار فرد مشکل ساز و برهم زننده یا توهین آمیز بوده و مانع برخورداری سایر بیماران شده اند یا با رفتار خود نظم واحد خدماتی را برهم زده اند. برخورد غیر محترمانه و مشکل ساز بیمار یا تهدید کننده ایمنی پزشک و همکاران، تا حد امکان باید با متانت و احترام اصلاح شود ولی در موارد شدید این حق را برای پزشک فراهم می¬آورد تا در خدمات غیر اورژانس، از برقراری ارتباط مراقبتی با بیمار، امتناع کرده و ارائه خدمت را به فرد یا مرکز دیگری بسپارد.
3) حمایت طلبی و رفع موانع دسترسی به خدمات سلامت، وظیفه اجتماعی پزشکان است. در راهنمای اخلاق پزشکی انجمن جهانی پزشکی، ذکر شده است: «پزشک باید از ارائه منصفانه و دسترسی عادلانه به مراقبت های بهداشتی حمایت کند. این شامل رسیدگی به نابرابری¬ها در بهداشت و درمان، عوامل تعیین کننده نابرابری¬ها، و همچنین نقض حقوق بیماران و متخصصان سلامت است» (3) و همینطور طبق تبصره ماده یک راهنمای عمومی اخلاق حرفه¬ای پزشکی، در مواردی که حرفه¬مندان قانون یا مقرراتی را غیرمنصفانه میدانند، لازم است تغییر آن قانون یا مقررات را از راههای قانونی، پیگیری کنند (4). به این لحاظ وظیفه جمعی پزشکان و بخصوص نظام پزشکی است که با هر گونه مقرراتی که موجب محرومیت گروهی از افراد از خدمات سلامت، به دلیل پوشش¬شان می¬شود، مخالفت کنند. متاسفانه این روزها شاهد مقررات و دستورات برخی مقامات مبنی بر محرومیت شهروندان بی حجاب از خدمات اجتماعی هستیم که به خلاف قانون بودن این مقررات، مکرر از سوی حقوق دانان بیان شده و در حوصله این مقاله نیست. اعمال این ممنوعیتها غیر از آنکه خلاف قانون است، منجر به تخریب سرمایه اجتماعی و تشدید جو دو قطبی جامعه می¬شود. از سوی دیگر مرجع رسیدگی به تخلفات حرفه¬ای نظام پزشکی است و نه مرجع دیگر. نمیدانم پلمپ مطب یا داروخانه به دلیل عدم خدمت به فرد محجبه یا روحانی، مستند به کدام قانون بوده است. این موضوع نه مربوط به قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی است و نه جزو جرایم پزشکی در قانون مجازات اسلامی است بلکه از تخلفات انتظامی حرفه ای است و مرجع آن در صلاحیت نظام پزشکی است. پیشنهاد می¬کنم نظام پزشکی برای حفظ اعتماد عمومی به حرفه پزشکی، حفظ نظم در ارائه خدمات و رعایت حقوق حرفه مندان سلامت، و نیز بهبود دسترسی به خدمات سلامت برای عموم مردم، از مجاری قانونی از مداخله و قانون¬گذاری نهادهای غیر مرتبط در این حوزه جلوگیری نماید.
منابع
1) گزارشي-درباره-وضعیت-حجاب-ایران، بهار نیوز. بهمن 1396. URL: https://www.baharnews.ir/news/142763/
2) The International Code of Medical Ethics of the World Medical Association. the 73rd WMA General Assembly, Berlin, Germany, October 2022.
3) Project of the ABIM Foundation, ACP–ASIM Foundation, and European Federation of Internal Medicine. Medical professionalism in the new millennium: a physician charter. Annals of Internal Medicine. 2002 Feb 5;136(3):243-6.
4) راهنمای عمومی اخلاق حرفه ای شاغلین حرف پزشکی و وابسته سازمان نظام پزشکی، شورای عالی سازمان نظام پزشکی، ۱۳۹۷.
URL: https://irimc.org/%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA/agenttype/view/propertyid/147
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید
5 نظر
خدیجه
۱۶ فروردین ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۹
از یک استاد دانشگاه انتظار میرفت از جملات علمی در مقدمه خود استفاده کنند. منظور نویسنده محترم کدام قانون است؟ باید در منابع آورده می شد که مخاطبین بدانند قانونی که غیرشرعی و غیرعقلانی است کدام است!!! توصیه می کنم کتب متعدد موجود از جمله مسئله حجاب استاد شهید مطهری را بخوانیم تا حجاب را غیرعقلانی ندانیم. متاسفانه این بحث اخلاقی، به شکلی غیراخلاقی و تحت تاثیر هیجانات سیاسی نوشته شده است.
ناشناس
۲۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۶
سلام تحلیل بسیار دقیق و مستدلی ارائه شده است که امیدوارم مورد توجه حاکمیت یرار گیرد
ناشناس
۲۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۲:۳۲
خلاصه ی نظرات بنده : حکایت میخ آهن و سنگ است
ناشناس
۲۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۵
احسنت بر شما خانم دکتر نازنین جامعه پزشکی باید به خاطر داشتن چون شمایی بر خودش ببالد
ناشناس
۲۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۶
سلام و عرض احترام و تشکر از ارائه موضوع مهم و مبتلا به امروز جلوگیری از دسترسی افراد جامعه از خدمات درمانی و پزشکی کاملا غیر قانونی و غیر شرعی است. ولی مقدمهی این نوشتار عنوان میکند که حجاب اجباری( درست تر باید بگوییم قانون حجاب) ، غیر شرعی و غیر عقلی و غیر قانونی است! جسارتا استاد محترم قانون حجاب را مطالعه کرده اند؟ همینطور به راحتی به یک قانون بگوییم غیر شرعی و غیر عقلی و غیر قانونی؟! افکارسنجی ها در مشروعیت و عقلانی بودن و عقلانی بودن قوانین نقش دارند؟!