آموزش
تحویل آموزش به بخش خصوصی میتواند سلامت را تا مرز فاجعه ببرد و مصیبت دیگری بیافریند و آن هم همان مصیبت قدیمی عادت به به بحران و فاجعه است . وزارتی که قادر به نظارت کیفی بر بیمارستانهایی که خود اداره میکرد نبود چگونه میتواند بر بیمارستانهای خصوصی نظارت کند؟ از آموزش گذشته، آیا تحت تاثیر برخی سنتهای ناپسند بیمارستانهای آموزشی، امر درمان هم در بیمارستانهای خصوصی به خطر نخواهد افتاد؟
پایگاه خبری پزشکان و قانون؛
معاون محترم آموزشی وزارت بهداشت اخیراً در فراخوانی، خواهان نظردهی جامعه پزشكی در مورد سپردن آموزش پزشكی به بخش خصوصی شده است؛ از این رو نامهای بر این سری نامهها افزودم. (واقعا جای آموزش در این نامهها خالی بود.)
معاون محترم آموزشی وزارت بهداشت اخیراً در فراخوانی، خواهان نظردهی جامعه پزشكی در مورد سپردن آموزش پزشكی به بخش خصوصی شده است؛ از این رو نامهای بر این سری نامهها افزودم. (واقعا جای آموزش در این نامهها خالی بود.)
آموزش پزشكی بخشی از جوهره ذاتی اخلاقیات پزشكی است. داستان فورسپسی (ابزاری در مامائی) كه تنها بعد از مرگ آن متخصصِ زایمانِ موفق، در وسایلش كشف شد، مثال تاریخی رفتار غیراخلاقی در این زمینه است. از سوی دیگر در كشور ما در بسیاری از قسمتها بخش خصوصی پیشگام و مدل بوده است و قطعا دارای امكاناتی است كه میتواند باعث تعمیق تجارب دانشجویان و دستیاران شود. اما وقتی صحبت تایید آموزش پزشكی در طب خصوصی توسط دولت در كشور ما پیش میآید باید به نكات دیگری نیز توجه كرد.
مهمترین مسئله این است كه در سالهای گذشته دولت در آموزش پزشكی مدل موفقی ارائه نکرده است و آموزش در طب خصوصی هم قطعا از مدل موجود الگو برداری خواهد كرد. مدلی كه در آن:
- نسبت دستیار به استاد درست برعكس این نسبت در تمام دنیاست. تنوع و تكثری در استادان وجود ندارد. استادان معدود هر بخش همه تنها از یك تخصص بالینی هستند. وقتی برای آموزش پزشكی در ازای بیست عضو هیات علمی، شامل بالینی، علوم پایه و تحقیقاتی ٥-٦ دستیار تخصصی باید وجود داشته باشد، در بخشهای ما گاه تا بیست رزیدنت، تنها 5-٦ استاد، آن هم تنها از یك تخصص بالینی دارند. آن هم اساتیدی كه نیمی از آنها -قدیمیترها- در عمل نیمهوقت یا بسیار كمتر از نیمهوقت هستند! جوانانِ تمام وقت هم تمام وقتِ درمانی هستند و در ساعات اضافه تمام وقتشان نه تنها دستیاران حضور ندارند بلكه حضورشان قباحت هم دارد! همانقدر كه افزایش دستیار سهل و آسان است استخدام هیئت علمی پر پیچ و خم و دشوار است. معلوم نیست دانش پزشكی روزبهروز در حال تحول را چه كسانی باید آموزش دهند، اصلا مگر نه آنكه آموزش+درمان متخصصین بیشتری نیاز دارد تا آموزش یا درمان هركدام به تنهایی؟ همچنین گردش و چرخش فراگیران در بخشهای مختلف دنیا بهدنبال آخرین دانش روز هم وجود ندارد، بماند که حتی در داخل كشور هم با موانع بسیار همراه است.
- بر اثر مرور ایام و عادتدیدگان به امری غیر منطقی، دستیار تخصصی، این نیروی كاری رایگان و مجبور، بهعنوان راه حلی طلایی برای مشكلات ساختاری اقتصاد سلامت نمود پیدا كرد. حتی با همان حقوق اندك هیئت علمی هم توان بهكارگیری تمام نیروهایی كه كار دانشگاهی را بر كار خصوصی ترجیح میدادند وجود نداشت. همه فراموش كردند كه روز روشن و شب تاریك است و همه بیماران را باید متخصصین ویزیت كنند، حتی در نیمهشب و دستیار تنها باید دستیاری كند حتی در نیمه شب. وقتی امكان استخدام متخصص كافی برای پوشش تمام وقت مراكز وجود ندارد پذیرش دستیار حلال همه مشكلات است.
بهعلاوه، فضای آموزشی كافی هم فراهم نشد، مفهوم مكتب و سنت در دانشكدهها جا نیفتاد بیمارستانهای متعدد حتی در شهرهای دور به صرف وجود متخصصین برای آنكه استاد باشند و دستیاران برای آنكه كار كنند پیش از آنكه سنتهای آموزشی جا افتادهای پیدا كنند دانشگاه شدند.
ارتباط و روتیشن بینالمللی تقریباً بهطور كامل قطع شد و آموزش پزشكی به رشد و تكاملی ایزوله ادامه داد تا حدی كه جداً نمیدانیم در راهیم یا در بیراه؟ و اگر این بیراه است با راه چه نسبتی دارد؟
در چنین شرایطی است كه تحویل آموزش به بخش خصوصی میتواند سلامت را تا مرز فاجعه ببرد و مصیبت دیگری بیافریند و آن هم همان مصيبت قديمي عادت به به بحران و فاجعه است . وزارتی كه قادر به نظارت كيفي بر بیمارستانهایی كه خود اداره میكرد نبود چگونه میتواند بر بیمارستانهای خصوصی نظارت كند؟ از آموزش گذشته، آیا تحت تاثیر برخی سنتهای ناپسند بیمارستانهای آموزشی، امر درمان هم در بیمارستانهای خصوصی به خطر نخواهد افتاد؟ سنتهایی مثل لیز خوردن وظایف از اتند به دستیار و از دستیار سال بالا به دستیار سال پایین و بعد انترن و صحنههايي مثل صف كشیدن چند بیمار در یك اتاق درمانگاه در كنار هم و ویزیت بیماران در حضور یكدیگر؟! رفتارهایی كه در طب خصوصی هنوز قبحشان نریخته و اینجا دیگر هركدام معانی اقتصادی هم خواهند داشت.
آموزش، وظیفه ذاتی هر طبیبی است؛ پزشكان در اساس كاری جز آموزش ندارند اما لطفا انتقال آموزش رسمی پزشكی به طب خصوصی را تا تبلور آموزش پزشكی در بخش دولتی، هر چند سال كه طول بكشد، به تعویق بیندازید.
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید