ابتدا، بعنوان کسی که اندکی با شعر و ادبیات فاخر کشور آشناست،آرزو دارم این روزها، فارغ از هرچه هست، دوباره و چندباره حافظ و سعدی و مولانا بخوانید که پند و کلام بزرگان شعر و ادب آرامش بخش روح و روان و روشن کننده ذهن و راهنمای طریق است. 

و در ادامه نمونه ای از ابیات آن مفاخر به حضورتان ارائه می شود باشد که از این راه بتوان کمکی در حد بضاعت به حفظ سلامت اجتماع عرضه نمود:

آنجا که حضرت حافظ می فرماید:

تا بیاد بیاورید که چندبار تاکنون در سطوح پایین تر از مدیران کل با کارشناسان صف و ستاد جلسه داشته اید و چه کسانی تاکنون به شما مشاوره داده اند در همه زمینه ها، ازجمله پیشگیری و درمان و کاهش آسیبهای اجتماعی اعتیاد و ؛ صادقانه بگویید بعنوان مسئول اول تولیت سلامت از موارد مذکور و کارشناسی آنها چه میدانید و راهکارشما بعنوان ارشدترین مقام سلامت دولت برای کاستن از مشکلات مبتلابه کشور در این زمینه چیست؟ چندبار با اساتید مطرح همچون دکتر مکری و فرهودیان و نوروزی و روشن پژوه و... و همچنین کارشناسان مبرز این حوزه به گپ و گفت نشسته اید و ماحصل آن نشستها چه بوده است؟ 

نگارنده از برنامه های اداری شما بیخبر است اما از عملکرد و نامه ها و نوع مدیریتتان رجا واثق دارد که تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است. برای اینکه مگر ممکن است زبانم لال دلسوزان و اساتید یک حوزه به جنابتان بعنوان وزیر سلامت، علمی ترین و مستندترین نتایج تحقیقات دنیا درخصوص تبعات اجرای یک طرح مضر به حال سلامت و امنیت اجتماعی ملت را هشدار و تنذیر دهند و شما به گوش جان نشنوید و برای ملت بد بخواهید؟ مگر می شود سخن اهالی دل اعم از اساتید فن، انجمنهای علمی روانپزشکی و پزشکان عمومی و کانون درمانگران و سازمان نظام پزشکی و پس از آن نمایندگان مجلس و ستاد مبارزه با مواد مخدر را بشنوید و بگویید که خطاست؟؟

این تعارض رفتاری در عالیترین جایگاه تولیت سلامت را چگونه می توان ترجمه کرد جز با این بهانه که شما ابدا نشستی با کارشناسان و اساتید حوزه درمان اعتیاد نداشته اید؟ و اگر داشته اید گزارش و نتیجه آن نشست چگونه تدوین و ثبت شده که عملکردتان با سخن اهل دل تا این حد در تناقض است؟؟ 

و نگارنده از بی پاسخی به این تناقض ناگزیر اعتراف می کند که:

 

یا سعدی علیه الرحمه پند میدهد که:

 

مگر می شود وزیر اهل ذوق و شعر و متشرعی چون شما این ابیات را مطالعه کند و خود بهتر از همگان نداند که امام حسین ع در شب عاشورا بیعت از کسانی که حق الناس برذمه داشتند برداشت تا به پیروانش بیاموزد کسی که حق الناس بر ذمه دارد آن حق حتی با شهادت در رکاب ثارالله از ذمه اش ساقط نمی شود و سالار شهیدان از همراه بردن این جان نثاران به معرکه کربلا هم احتیاط می کند؟ 

آنوقت مگر می شود پذیرفت که عالیترین مقام سلامت کشور، بجای شنیدن صدای دلسوزان و عالمان حوزه درمان اعتیاد و توجه به نتایج تحقیقات متقن بین المللی، دستوری خلاف مصلحت مردم از حوزه تحت امرش صادر شود و او در مقابل نه تنها آن دستور را لغو نکند، که با آن همراهی نماید؟ مگر می شود پذیرفت وزیر محترم محترم پند سعدی را فراموش کند که:

 

یا وقتی مولانا تاکید می کند

مگر می شود باور کرد وزیری چون شما آشنا با شعر، مفهوم گروه صالحان را درنیابد و نداند که صالحان در حوزه درمان و کاهش آسیب اعتیاد، اساتید نام آشنای آن حوزه و انجمنهای علمی مرتبط یعنی روانپزشکان و پزشکان عمومی هستند؟ مگر می شود پذیرفت که شما با آن صالحان نشست برگزار کرده باشید و هشدارهای علمی لازم و تبعات محتوم و مستند اجرای یک طرح بدون پشتوانه کارشناسی و بدون پایلوت و غیرموجه و مضر به حال جامعه و ملت را بطور مستدل و مستند به نتایج تحقیقات بین المللی ارائه داده باشند و شما بعنوان عالیترین مقام مسئول سلامت در وزارت اجازه بدهید که دستورالعملهای صنفی نگر آنهم فقط و فقط به نفع منافع تعداد معدودی از هم مدرکان جنابتان به بهای متلاشی کردن ساختار درمان اعتیادکشور و ریزش و لغزش محتوم تعداد زیادی از بیماران تحت پوشش(به گواه نظر اساتید) از جانب شما و معاونتان صادر شود؟ حاشا و کلا که شما را دشمن سلامت ملت و یا قانون شکن فرض کنیم اما آن دستورات صنفی به گواه قوانین و آیین نامه های جاری کشور و نیز تاکیدات عالمان فن و اساتبد حوزه اعتیاد، هم خلاف رویه قانونی و حقوقی صادر شده و هم با مصلحت ملت در تنافر است و گواهمان هم این است که معاون غذا وداروی شما و مدیران زیر مجموعه ایشان هیچ کلام متقن یا حقوقی را برنمی تابند و بجای بحث علمی و حقوقی صرفا مغلطه های کلامی در رسانه ها می پراکنند و وجاهت نهادهای بالادستی همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام و ستاد مبارزه با مواد مخدر را زیر سوال می برند و ناگزیر کلام مولانارا با بیت زیر میتوان ختم کرد که:

 

جناب دکتر نمکی، وزیر محترم

در نهایت، بعنوان یک کارشناس کهتر حوزه درمان و مبارزه با اعتیاد، از آنجا که کلیه سوالات مهم  مطروحه ما از سوی شما و معاون غذا دارویتان تا کنون بی پاسخ مانده و زورمان به پاسخگو کردن شما و معاونتان نمیرسد، امیدوارم این نوشتار به دست شما برسد و نگارنده را امر به احضار فرمایید و درباب مطالب مطروحه توضیح بخواهید و پاسخ بفرمایید، اما حتی در صورت تداوم عدم پاسخگویی شما و مدیران غذا و دارو، نگارنده صرفا جهت ثبت در تاریخ معروض میدارد 

حتی اگر به زور جایگاه حاکمیتی اعطا شده به شما و سازمان غذا و دارو، توان علم و تحقیق و تجربه بین المللی و نظر اساتید و پزشکان را درهم بشکنید و مثل وزیر سابق به حرف دلسوزان گوش نکنید و طرح صنفی نگر وزارت را برای تامین منافع چند صد نفر اجرایی نمایید، ما درپیشگاه حق و ملت رو سفیدیم که بقدر وسع کوشیدیم؛ اما ننگ ابدی فروپاشی اقتصادی بزرگترین شبکه درمان سومصرف مواد در خاورمیانه با جمع حدود ۷۵ هزار سال تجربه(۷۵۰۰مرکز با متوسط ۱۰ سال سابقه فعالیت) و ۵۰ هزار نفر آموزش دیده و تبعات محتوم امنیتی و آسیب زای این اقدام بر سلامت و امنیت اجتماعی و بیماران و خانواده ها و مردم ، در سایه سکوت نهادهای ناظر و سیاستگزار، تا ابد بر تارک شما و زیرمجموعه غذا دارویتان خواهد ماند.

همچنانکه وزیر سابق فاجعه طرح تحول را با بستن دهان منتقدان آغاز کرد و حرف عقلا را ناشنیده گرفت و از قدرت جایگاه حاکمیتی خود برای له کردن منتقدان بهره برد و نتیجه آن اضمحلال و فروپاشی قریب الوقوع سیستم درمان خصوصی و بیمارستانی کشور شده است.

امید که شما برسیاق سلف خود نباشید و قبل از بروز فاجعه علاج واقعه نمایید.

نگارنده معتقد است هیچکس نمیتواند امید را از مصلحان بگیرد

و امیدوار است این نوشتار به دستتان برسد و فارغ هرگونه قضاوت یا تکدر خاطر آنرا ملاحظه و بررسی فرمایید.

بفرمایش جناب خیام: