پزشکی ایران به کدام سو؟
بیانیه "مجمع انجمنهای علمی گروه پزشکی ایران پیرامون تحدید گسترده اعضای هیئت علمی" بیش از آن اهمیت دارد که بخواهد فقط در حد خبر باقی بماند. بدون شک وضعیت پزشکی کشور به دلیل سیاستهای نادرست در حال افول است. نهفقط از حیث دارو و امکانات بهداشتی و درمانی بلکه از نظر نیروی پزشکی نیز چنین است.
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، نیروی پزشکی در چند سطح تحت فشار قرار دارد. پزشکان تازهکار از نظر مادی با بحران جدی مواجه هستند. حرفه پزشکی که یکی از مطلوبترین رشتههای دانشگاهی بوده است و در سالهای اخیر به علت تکمیل ظرفیت مهندسی این مطلوبیت بیشتر هم شده است، اکنون پزشکان جدید از نظر درآمدی در وضعیت به نسبت بدی قرار دارند، این همه تحصیل و کنکور دادن و سپس سالها پزشکی خواندن موجب میشود که انتظارات از درآمد این شغل بهطور طبیعی بالاتر از سایر مشاغل باشد ولی در سالهای اخیر و با رویکردهای محدودکننده وزارت بهداشت، پزشکان تازهکار را در شرایط غیرقابل قبولی قرار داده است.
از سوی متخصصان پزشکی نیز بیانیه مزبور گویاست و در حال حذف پزشکان حاذقی هستند که دولت از نظر سیاسی یا اجتماعی آنان را نمیپسندد. حذف آنان از بوردهای تخصصی از عجایب است. اینها بالاترین سرمایههای علمی کشور هستند که از ستونهای اصلی این علم گرانقیمت اخراج میشوند. در سطح میانی نیز پزشکان از طریق فشار مالیاتی، کاهش تعرفهها "به قیمت ثابت" و دیگر محدودیتها و بالا بردن استانداردهای درمانی تحت فشار هستند، درحالیکه استانداردهای مدیریتی وزارتخانه آنان و نیز دولت در حال نزول است.
این مجموعه به یأس و ناامیدی تعداد زیادی از آنان منجر شده و مهاجرت بهویژه در کشورهای منطقه برایشان جذاب گردیده است. برخی نیز دل و دماغ کار کردن را از دست دادهاند، اختلال و بروز تقلب در نظام درمانی نیز محصول این وضعیت است. کافی است که یک بررسی فوری شود که تا چه اندازه گرایش به تغییر شغل و مهاجرت یا رواج تقلب در درمان افزایش یافته است؟ نظام بهداشت و درمان کشور یکی از نقاط قوت زیرساختی ایران بوده است که در چند دهه گذشته میتوانست گردشگری درمانی خوبی داشته باشد که نه فقط از حیث درآمد بلکه اعتباری فراموشنشدنی برای ایران باشد، ولی اکنون داریم به جایی میرسیم که احتمالاً به قطب طب سنتی تبدیل شویم و با حمایتی که ضمنی برخی از اصحاب سیاست از شبهعلم و خرافات انجام میدهند، دیر یا زود باید به جای شیمی درمانی و جراحی قلب و... شاهد تجویز روغن بنفشه و فضولات حیوانی باشیم.
کسانی که نقشی در تولید این ثروت بزرگ یا همان سرمایه درمانی کشور نداشتهاند، قدر آن را نیز نمیدانند و دیر یا زود برای درمان خود یا فرزندانشان باید راهی خارج، نه فرنگ که کشورهای همسایهای شوند که پزشکان ایرانی در آنجا طبابت میکنند. آثار این وضع را دیر یا زود در بیماریها و میزان مرگ و میر خواهید دید. روزنامه هم میهن
از سوی متخصصان پزشکی نیز بیانیه مزبور گویاست و در حال حذف پزشکان حاذقی هستند که دولت از نظر سیاسی یا اجتماعی آنان را نمیپسندد. حذف آنان از بوردهای تخصصی از عجایب است. اینها بالاترین سرمایههای علمی کشور هستند که از ستونهای اصلی این علم گرانقیمت اخراج میشوند. در سطح میانی نیز پزشکان از طریق فشار مالیاتی، کاهش تعرفهها "به قیمت ثابت" و دیگر محدودیتها و بالا بردن استانداردهای درمانی تحت فشار هستند، درحالیکه استانداردهای مدیریتی وزارتخانه آنان و نیز دولت در حال نزول است.
این مجموعه به یأس و ناامیدی تعداد زیادی از آنان منجر شده و مهاجرت بهویژه در کشورهای منطقه برایشان جذاب گردیده است. برخی نیز دل و دماغ کار کردن را از دست دادهاند، اختلال و بروز تقلب در نظام درمانی نیز محصول این وضعیت است. کافی است که یک بررسی فوری شود که تا چه اندازه گرایش به تغییر شغل و مهاجرت یا رواج تقلب در درمان افزایش یافته است؟ نظام بهداشت و درمان کشور یکی از نقاط قوت زیرساختی ایران بوده است که در چند دهه گذشته میتوانست گردشگری درمانی خوبی داشته باشد که نه فقط از حیث درآمد بلکه اعتباری فراموشنشدنی برای ایران باشد، ولی اکنون داریم به جایی میرسیم که احتمالاً به قطب طب سنتی تبدیل شویم و با حمایتی که ضمنی برخی از اصحاب سیاست از شبهعلم و خرافات انجام میدهند، دیر یا زود باید به جای شیمی درمانی و جراحی قلب و... شاهد تجویز روغن بنفشه و فضولات حیوانی باشیم.
کسانی که نقشی در تولید این ثروت بزرگ یا همان سرمایه درمانی کشور نداشتهاند، قدر آن را نیز نمیدانند و دیر یا زود برای درمان خود یا فرزندانشان باید راهی خارج، نه فرنگ که کشورهای همسایهای شوند که پزشکان ایرانی در آنجا طبابت میکنند. آثار این وضع را دیر یا زود در بیماریها و میزان مرگ و میر خواهید دید. روزنامه هم میهن
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید