وظیفه تعیین مالیات قطعی با کیست؟
جناب غلامحسین دوانی افاضاتی فرمودهاند که نه فقط برای جامعه پزشکی، بلکه برای همصنفان خودشان نیز افترا محسوب میگردد.
https://t.me/taxpress/20779
فرمودهاند که: «ظرفیت مالیاتی پزشکان کشور نزدیک هزار میلیارد تومان است اما بیشترین مالیاتی که سازمان امور مالیاتی از پزشکان گرفته ۱۵۰ میلیارد تومان است. ۸۵۰ میلیارد تومان شکاف مالیاتی وجود دارد!»
https://t.me/taxpress/20779
فرمودهاند که: «ظرفیت مالیاتی پزشکان کشور نزدیک هزار میلیارد تومان است اما بیشترین مالیاتی که سازمان امور مالیاتی از پزشکان گرفته ۱۵۰ میلیارد تومان است. ۸۵۰ میلیارد تومان شکاف مالیاتی وجود دارد!»
فرض میکنم که فرمایش ایشان صحیح باشد و مالیات پزشکان باید ۱۰۰۰ میلیارد تومان باشد.
به گواهی سازمان امور مالیاتی پزشکان خوش حسابترین اصناف هستند و کمترین بدهی به سازمان امور مالیاتی را دارند.
مفهوم متناظر خوش حسابی صنف پزشکی این است که مالیات نهایی و قطعی که به تائید سازمان امور مالیاتی رسیده, همان ۱۵۰ میلیونی است که پرداخت شده!
این مالیات قطعی به امضاء چه کسی رسیده است؟
من پزشک یا ممیز مالیاتی؟!
ممیز مالیاتی به چه قیمتی و چرا ۸۵۰ میلیون تومان حق بودجه کشور را به من پزشک بخشیده و مالیات نهایی من را ۱۵۰ میلیون تومان تائید کرده است؟!
اینکه در جامعه ما و با وجود نامشخص بودن محل هزینه کرد مالیاتها، هر ایرانی تمایل به پرداخت کمتر مالیات دارد، از بدیهیات و از حقوق همه افراد و از جمله پزشکان است؛ اما ممیز مالیاتی چگونه مالیات نهایی را امضاء کرده است؟!
همه از جمله پزشکان موظفیم مالیات بپردازیم و وظیفه ممیز مالیاتی محاسبه عادلانه و واقعی مالیات است، نه محاسبه مالیات و درآمد تخیلی و نه بذل و بخششهای غیرمسئولانه.
از دو حالت خارج نیست:
یا جامعه پزشکی و ممیزین شریف سازمان امور مالیاتی حق داریم و مالیات واقعی بنده و هم صنفانم همان ۱۵۰ میلیارد تومان است که به عنوان مالیات قطعی اعلام و پرداخت شده که در این صورت جناب دوانی دچار تخیلات شدهاند و به پزشکان و به صورت مستتر به ممیزین مالیاتی تهمت فرار مالیاتی و تبانی زدهاند که لازم است عذرخواهی کنند.
یا ایشان حق دارند و مالیات جامعه پزشکی به مبلغ ۸۵۰ میلیارد تومان کم محاسبه شده که در این صورت ممیزین مالیاتی باید در قبال چگونگی این محاسبه پاسخگو باشند.
مسئول فرار مالیاتی در هر صنفی، ممیز مالیاتی تائید کننده مالیات قطعی است.
ایشان همچنین نامه نظامپزشکی درباره لزوم آموزش به پزشکان برای استفاده از دستگاه کارتخوان را شرمآور عنوان کرده و گفتهاند: «چطور یک بقال در یک روستای دورافتاده میتواند دستگاه کارتخوان در بقالیاش نصب کند اما پزشکان نمیتوانند و خواهان آموزش هستند. نظامپزشکی دنبال بهانه بهتری باشد.»
این کارشناس محترم و سایر طنازان را دعوت میکنم که ابتدا مطلب را بخوانند و بعد اظهار فضل نمایند. کارشناسان سازمان امور مالیاتی بعد از گذشت پنج ماه از سال سامانهای تدارک دیدهاند که تقریبا شماره هیچ کارتخوانی را ثبت نمیکند و نظام پزشکی نیاز به آموزش ثبت کارتخوان در این سامانه محیرالعقول را درخواست کرده، نه آموزش کارکرد کارتخوان را.
بیش از ۸۰ درصد جامعه پزشکی کارتخوان دارند و از آن استفاده میکنند؛ اما شما و دوستانتان مقرر کردهاید که پزشکان اولین صنفی باشند که کارتخوان را در سامانهای ثبت کنند که هنوز کار نمیکند و قرار است به سازمان امور مالیاتی متصل شود.
کاش اول سامانه را کامل طراحی کنید و بعد منار را . . .
شفافیت خوب است, به شرطی که برای همه باشد.
سایر اظهارات ایشان در ارتباط با اهمیت جایگاه پزشک در جامعه سخیفتر از آن هستند که پاسخ به آن در شان نویسنده باشد و فقط خدمتشان عرض میکنم که عرضه سیمرغ جایگاه هر کسی نیست.
اول شهریور ۹۸
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید