سایه کمبود متخصصان بر اتاقهای عمل؛ وقتی بیهوشی بیدستیار میماند
پزشکان و قانون: پر نشدن ظرفیت برخی رشتههای دستیاری پزشکی، بهویژه در تخصصهای پایهای مانند بیهوشی، اطفال و داخلی، به معضلی جدی در نظام سلامت کشور تبدیل شده است. این روند که سالهاست ادامه دارد، در صورت تداوم میتواند کیفیت خدمات درمانی را بهشدت تحت تاثیر قرار دهد. مسئولان وزارت بهداشت در تلاشاند با ایجاد مشوقها و تغییر آییننامهها این روند را اصلاح کنند، اما آیا این اقدامات کافی خواهد بود؟
تحلیل یک بحران؛ چرا رشتههای پایه پزشکی متقاضی ندارند؟
یکی از چالشهای عمده در حوزه دستیاری پزشکی، کاهش استقبال پزشکان عمومی از ورود به برخی رشتههای تخصصی است. این موضوع، که ابتدا تنها به چند رشته محدود میشد، اکنون به شش رشته تخصصی گسترش یافته است. دکتر سید جلیل حسینی، معاون آموزشی وزیر بهداشت، در گفتوگو با خبرنگار پالنا تأکید میکند که وزارت بهداشت در تلاش است با تغییر ضوابط و آییننامهها انگیزه پزشکان را افزایش دهد.
وی از تشکیل کمیسیونهای تخصصی برای بررسی وضعیت این رشتهها خبر داده و میگوید: "یکی از مهمترین این کمیسیونها مربوط به رشته بیهوشی است که اهمیت بسیار بالایی دارد، زیرا در آینده نزدیک، کمبود متخصص بیهوشی میتواند انجام اعمال جراحی را در بسیاری از بیمارستانهای کشور با مشکل مواجه کند." کمیتههای مشابهی برای سایر رشتههای کممتقاضی مانند اطفال نیز در حال شکلگیری هستند.
بررسیها نشان میدهد که یکی از دلایل اصلی کاهش علاقه پزشکان به این رشتهها، فشار کاری بالا و درآمد نسبتاً کم در مقایسه با سایر تخصصها است. متخصصان داخلی، بیهوشی و اطفال معمولاً حجم کاری سنگینی دارند و با توجه به تعرفههای پایین، میزان درآمد آنها نسبت به میزان زحمتی که میکشند قابلقبول نیست. به همین دلیل، بسیاری از پزشکان عمومی ترجیح میدهند به رشتههایی مانند پوست، رادیولوژی یا جراحی روی آورند که هم درآمد بالاتری دارند و هم فشار کاری کمتری بر آنها تحمیل میشود.
مشکلات فراتر از آموزش؛ سیاستهای کلان عامل اصلی بحران
دکتر شهریار نفیسی، مشاور دبیر شورای آموزش پزشکی و تخصصی وزارت بهداشت، در این خصوص نگاه عمیقتری به عوامل مؤثر در این روند دارد. وی معتقد است که مشکل تنها به حوزه آموزش محدود نمیشود و سیاستگذاریهای کلان کشور در حوزه درمان و توسعه خدمات پزشکی تأثیر مستقیم بر کاهش استقبال از برخی رشتهها دارد.
وی با اشاره به جلسات برگزارشده با انجمنهای علمی، اساتید گروههای تخصصی و معاونین وزارت بهداشت میگوید: "یکی از راهکارهای موردبحث، ارائه بورسیه به داوطلبان این رشتههاست که علاوه بر ایجاد امنیت شغلی، موجب افزایش پرداختیهای دوران دستیاری نیز خواهد شد. همچنین، موضوعاتی مانند کارانه، تعرفه خدمات و پرداختی پزشکان متخصص نیز در دست بررسی است تا جذابیت این رشتهها افزایش یابد."
علاوه بر این، یکی از موضوعات مهمی که موردبحث قرار گرفته، توزیع نامتناسب متخصصان در سطح کشور است. بسیاری از پزشکان پس از فارغالتحصیلی تمایلی به فعالیت در شهرهای کوچک و مناطق محروم ندارند، چرا که علاوه بر نبود امکانات مناسب، میزان درآمد در این مناطق پایینتر است. به همین دلیل، بسیاری از رشتههای کممتقاضی در مناطق محروم با بحران جدی کمبود متخصص مواجه هستند. برای حل این مشکل، پیشنهاد شده است که نظام پرداخت پزشکان در این مناطق بازنگری شده و مشوقهای بیشتری برای فعالیت آنها در مناطق کمتر برخوردار در نظر گرفته شود.
راهکارهای پیشنهادی؛ آیا سیاستهای جدید کارساز خواهد بود؟
در کنار پیشنهاداتی مانند اصلاح تعرفهها و افزایش مشوقهای مالی، برخی اقدامات اجرایی نیز در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفته است. برای مثال، تسهیل ورود پزشکان به دورههای تخصصی از طریق "برنامه ورود مستقیم از کارورزی به دستیاری"، که امسال برای دومین سال اجرا شده، ازجمله این اقدامات است. این برنامه به پزشکان اجازه میدهد بدون فاصله زمانی وارد دوره تخصص شوند.
علاوه بر این، برای جبران کمبود نیروی متخصص در برخی رشتههای فوقتخصصی، از سال گذشته پذیرش مستقیم از دوره دستیاری در رشتههایی مانند جراحی قلب و جراحی توراکس اجرایی شده است. به گفته دکتر نفیسی، بازنگری در کوریکولوم آموزشی و گسترش دورههای فلوشیپ نیز در حال انجام است تا این رشتهها جذابیت بیشتری برای پزشکان عمومی پیدا کنند.
از سوی دیگر، برخی کارشناسان پیشنهاد میکنند که افزایش ظرفیت دانشگاههای علوم پزشکی برای پذیرش دستیار در رشتههای پرمتقاضی، در کنار ارائه تسهیلات برای متقاضیان رشتههای کمتقاضا، میتواند به تعدیل توزیع نیروهای متخصص کمک کند. اجرای این پیشنهادات، البته نیازمند تأمین منابع مالی کافی از سوی دولت است و باید دید که آیا چنین منابعی فراهم خواهد شد یا نه.
آیندهای مبهم برای سلامت کشور
تداوم بحران کمبود متخصص در رشتههای پایه میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای نظام سلامت کشور به همراه داشته باشد. کاهش کیفیت درمان، افزایش فشار کاری بر متخصصان فعلی و افزایش هزینههای درمانی برای بیماران تنها بخشی از تبعات این بحران است. درحالیکه وزارت بهداشت تلاش دارد با ارائه مشوقهای مالی و اصلاح آییننامهها این روند را تغییر دهد، موفقیت این اقدامات در گرو اجرای مؤثر و تأمین منابع مالی کافی خواهد بود. در غیر این صورت، ممکن است نظام سلامت کشور با کمبود جدی متخصص در حوزههای حیاتی مواجه شود، که این امر زنگ خطری برای آینده درمان در کشور محسوب میشود.
در نهایت، مسئله مهمی که نباید از نظر دور داشت، نقش سیاستهای کلان اقتصادی در این بحران است. بسیاری از پزشکان جوان به دلیل شرایط اقتصادی نامساعد، تمایلی به ادامه تحصیل در رشتههای دستیاری ندارند و بهدنبال گزینههایی با درآمد بهتر و فشار کاری کمتر هستند. تا زمانی که سیاستگذاریهای کلان در جهت بهبود شرایط اقتصادی پزشکان و نظام درمانی کشور تغییر نکند، نمیتوان انتظار داشت که اقدامات مقطعی مانند ارائه بورسیه یا تغییرات کوریکولوم آموزشی، بهتنهایی این بحران را حل کند.
پایان پیام/
محسن طاهرمیرزایی
نظر خود را بنویسید