دانشجوی پزشکی «ولینعمت» است یا یک موجود «گزافهگو»؟
پزشکان و قانون: در گزارش قبلی به این مساله پرداختیم که مسئولان دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت در حالی اقدام به تدوین پیشنویس جدید آییننامه شورای صنفی دانشجویان علوم پزشکی کردند که از همان ابتدا با واکنش تدافعی فعالان دانشجویی روبرو شدند. منتقدان میگویند مسئولان در اصلاحیه این پیشنویس، قصد خاموش کردن صدای دانشجو و محدود کردن فعالیتهای آنها را دارند. این اعتراضات در چند روز اخیر به اشکال مختلف ازجمله استعفا، تدوین بیانیه، جمعآوری امضا در فضای مجازی و ... خود را نشان داده است. در ادامه این گزارش، پای صحبتهای چندتن دیگر از اعضای فعال شورای صنفی دانشجویان علوم پزشکی نشستیم که در ادامه میخوانید:
علت سکوت وزیر چیست؟
«چرا آقای وزیر بهداشت با تمام اتفاقاتی که میافتد، تا الان سکوت کردهاند؟» این سوال نخست دبیرکل شورای صنفی مرکزی دانشجویان وزارت بهداشت از وزیر بهداشت است: «ما علاوهبر اینکه با ایشان مکاتبه انجام دادیم، موضوع را رسانهای هم کردیم و همه از آن آگاه شدهاند. یعنی ایشان در جریان نیستند؟ اگر هستند چرا پاسخ نمیدهند؟ آیا به این معناست که دانشجو برای ایشان مهم نیست؟ در هر صورت ایشان دانشجو را نادیده گرفتهاند.»
«دکتر سیامک برزیده» در گفتوگو با «پزشکان و قانون» از رویکرد معاون فرهنگی و دانشجویی وزیر بهداشت نیز گلایه میکند و میگوید: «من نمیتوانم در سطح لفظ بگویم که دانشجو ولینعمت من است اما در سطح عمل، او را یک موجود زائد، گزافهگو، دغدغهمند و مطالبهگر بدانم. کمااینکه خود دکتر شیراوژن گفتند که مشکل اصلی من با شورای صنفی این است که مطالبهگر است و مارا تحت فشار قرار میدهد. مشکل اصلی ما در حال حاضر این است که ایشان جایگاه خود را نمیشناسند و به جای اینکه معاون دانشجویی و فرهنگی باشند، گویا نماینده نهادهای بالادستی در وزارت بهداشت هستند.»
وقتی با قانون، ظلم میکنند
وی میافزاید: «دکتر شیراوژن به جای اینکه بهعنوان وکیل دانشجویان در شورایعالی انقلاب فرهنگی و کمیتههای دانشگاه، دغدغه ما را بازگو کند، میگوید که یک ضابطه هفتبندی در سال ۸۷ و زمان راهاندازی شورای صنفی نوشته شده است و باید آن را اجرایی کنیم. بعد وقتی ما آنها را تحت فشار قرار میدهیم، میبینیم که اصلا مساله آنها ضابطهمند بودن نیست. در حال حاضر در نقطهای هستیم که نهایت درجه فساد این است که شما بخواهید با قانون ظلم کنید و این عین رفتار دکتر شیراوژن است. کمااینکه ایشان یک ضابطه هفتبندی را به هر شکلی که خواستند تفسیر کردند و از منویات رهبری برداشت شخصی انجام دادند و برخوردهای ایشان بسیار سلیقهمحور، خودسرانه و به دور از دوراندیشی است.»
دکتر برزیده ضمن یادآوری بازدیدهای ۳۰گانه معاون فرهنگی و دانشجویی وزیر بهداشت از فضاهای خوابگاههای دانشجویی، تصریح میکند: «ایشان باید اعلام کند که خروجی این بازدیدها، چه ارمغان و دستاوردی برای فضای دانشجویی داشته است؟ زمانی که ما از این دستاوردها سوال می پرسیم، تبدیل به دانشجوی گزافهگوی و فشارآور میشویم. خب این دانشجو چه کند؟ راه حل ایشان چه بوده است؟ ایشان اساسا ضابطه را دستاویز قرار داده که شورای صنفی را تضعیف و درنهایت حذف کند. چون عملکرد مدیریتی ضعیفی دارد و مجبور است در هر جلسه که مینشیند به یک سری سوالات پاسخ دهد که در نتیجه ترجیح میدهد صورت مساله را پاک کند. ما از ایشان برای گفتوگو دعوت کردیم و اگر غیر از این است، با ما مناظره بگذارند. ایشان به جز اتهامات کلی که در فضاهای خصوصی به بچههای صنفی وارد میکنند، آیا تا به حال شده که به صورت مصداقی یکی را مجرم کنند؟»
چرا شورای صنفی نباید فعالیت رسانهای کند؟
وی با اشاره به اینکه آییننامه در سال ۸۷ نوشته شده و اقتضائات رسانهای و شرایط دانشجویی از سال ۸۷ تا ۱۴۰۱ بسیار متفاوت شده است، خاطرنشان میکند: «ایشان از کجای آن هفت بند چنین استباط کرده که شورای صنفی حق فعالیت رسانهای ندارد؟ چه چیزی از فعالیت رسانهای شورای صنفی، ایشان را میترساند؟ میگویند شما مرکزیت نداشته باشید. چطور میتوان مرکزیت نداشت اما یک سیستم کلان کشوری را هدایت و کنترل کرد و مطالبات و دغدغههایی که فراتر از وظایف یک ستاد دانشگاهی است، به گوش وزیر رساند؟ یعنی از ۶۴ دانشگاه علوم پزشکی، ۶۴ نفر باید به شکل مستقیم با وزیر مکاتبه کنند؟ کجای این کار عقلانی است؟»
دکتر برزیده ادامه میدهد: «شما اگر بخواهید مطالبات صنفی دانشجویان را بهصورت ساختاری و واحد بشنوید، با چه کسی جلسه میگذارید که الان میگویید اینها شورای مرکزی نداشته باشند؟ در صورت نبود شورای مرکزی، اگر بخواهید مجمعی برگزار کنید، چطور میتوانید مجمع عمومی را هماهنگ کنید؟ کجای این داستان کارشناسی شده است؟ ایشان گفتند در آییننامه جدید، در بیمارستانها واحد صنفی راهاندازی کردیم. واحد صنفی را چطور تعریف کردند؟ دو سوم اعضای آن واحد صنفی مرکز بالینی یا درمانی یا بیمارستان را دانشجویان تخصص و فوق تخصص تشکیل میدهند و یک سوم را دانشجویان کارشناسی. مگر دانشجوی کارشناسی بیشتر از یک ماه در بیمارستان میماند؟ دانشجوی تخصص هم که در دو بیمارستان لاین دارد. شما چطور میخواهید یک شورای صنفی انتخاب کنید که بتواند در مورد آن مرکز بیمارستانی اطلاعات و اشراف کامل داشته باشد ومقیم آنجا باشد؟»
دبیرکل شورای صنفی مرکزی دانشجویان وزارت بهداشت خاطرنشان میکند: «آیا من بهعنوان خدمات گیرنده، نباید دغدغه صنفی در حوزه آموزش داشته باشم؟ در مورد مواد آییننامه آموزشی نباید صحبت داشته باشم؟ پس چطور میخواهید بدانید که کیفیت آموزش به نحو احسن انجام میشود یا نه؟ آن هم در آن بازه زمانی که رهبری گفتند شما به سمت شرکت دانشبنیان، علممحوری و ارتقای سطح آموزش و پژوهش دانشجویان حرکت کنید. اما ایشان به جای اینکه پژوهش را هم جزء دعدغههای مطالبهگری محسوب کند، آموزش را هم از شورای صنفی که بهعنوان بالاترین نهاد دانشجویی و برخاسته از تمام دانشجویان با هر گرایش سیاسی است، گرفته و به صراحت میگوید که من با مطالبهگری مشروع مشکل دارم.»
وی در پایان اضافه میکند: «مشکل ما با آییننامه بر سر این است که غیر کارشناسی است. کما اینکه ما آن را به صورت بند به بند از نظر حقوقی بررسی کردیم و گزارش دادیم اما ایشان نشنیدند. انتظار ما از دکتر شیراوژن این است که بهعنوان معاون دانشجویی و فرهنگی، وکیل ما در نهادهای بالادستی باشد نه اینکه خود را نماینده نهادهای بالادستی در وزارتخانه بداند.»
در سایر معاونتها نیز وضعیت همین است
«گویا ما با وزارت بهداشتی روبرو هستیم که در تمام حوزهها قصد دارد با تبر به جان شهر بیفتد.» این برداشت شخصی «دکتر محمدمهدی نوریه» در گفتوگو با «پزشکان و قانون» است که خود را یک پزشک جوان و تقریبا بیکار معرفی میکند: «متاسفانه در حوزه درمان اتفاقات این چنینی زیاد رخ میدهد. مثلا شربت متادون را از پزشکان درمانگر اعتیاد گرفته و در اختیار داروخانهها قرار داده میشود که این وحشتناک است. نمونه آن کشور آمریکا است که درگیر اعتیاد به قرصهای مسکن یا کدویین شدهاند. البته بنده قصد ندارم که همکاران داروساز را مقصر جلوه دهم. به هر حال آنها هم باید درآمد مکفی داشته باشند تا بتوانند دارخانه خود را بچرخانند. اما همانطور که الان داروهایی مثل پنیسیلین و ... که نیازمند تجویز نسخه هستند، به صورت OTC در اختیار مردم قرار میگیرد، حتما در مورد متادون هم اتفاق مشابهی میافتد و این وضعیت معاونت درمان است.»
وی میافزاید: «وضعیت معاونت آموزش نیز بهتر از این نیست، کمااینکه در موضوع آزمون دستیاری روی عدالت را سیاه کردند. در این موضوع خاص، من در وسط کارزار بودم و هر شب به بچهها روحیه میدادم. درواقع من همان پزشکی هستم که مقابل ساختمان دیوان کتک خورد. سوال اینجاست که چه مافیایی پشت این ماجرا بود؟ نهادهای نظارتی باید این مساله را بررسی کنند که چرا متولیان وزارت بهداشت به این تاریخ اصرار داشتند، چرا وضع امتحان اینگونه شد و چرا برخی سوالات تا این اندازه پایین آمده بود؟ این مسائل برای کشور ما خطرناک و به این معناست که قانون در کشور ما بیحیثیت است. من میتوانم قانون را براساس امیال شخصی و حال و روز شخصی خودم تغییر دهم و نقض کنم.»
برداشتهای سلیقهای از صحبتهای رهبری
دکتر نوریه با اشاره به اینکه در حوزه معاونت آموزشی و امور صنفی یک روند عجیب و خاص حاکم است، تصریح میکند: «اگرچه بنا بود معاونتهای وزارت بهداشت به شکل اتوبوسی جابه جا نشوند، اما این اتفاق افتاد که البته این موضوع بحث ما نیست. چون قطعا انسانهای شریفی هم میان آنها هستند. اما وقتی در یک جلسه دکتر شیراوژن میگویند منظور رهبری از این فرمایش که صنف باید مطالبهگر باشد، چیز دیگری بوده است، یعنی من مفسر حرفهای رهبری هستم بر حسب زمان و مکانی که الان در آن مدیریت میکنم. در حالی که رهبری بارها گفتند که حرفهای من نیاز به تفسیر و مفسر ندارد و مطالبهگری در همه عرصهها باید انجام شود.»
وی ضمن انتقاد از وضعیت خوابگاهها و شکل زیست دانشجویی، خاطرنشان میکند: «مگر میشود از یک دانشجویی که زیست خوبی ندارد، غذای خوبی نمیخورد و تحت فشارهای مختلف است، بخواهیم که مطالبه عدالت کند؟ کف هرم مازلوی یک دانشجو را به غیر از شورای صنفی، چه کسی باید پیگیری کند؟ اگر شما شورای صنفی را محدود کنید، چه چیزی از آن میماند؟ این مسائل که برای سایر تشکلها مهم نیست. من خودم تجربه حضور در تشکل دانشجویی دارم و میگویم که متاسفانه تشکلهای دانشجویی تبدیل به سکوی پرتاب یک عده خاص شدهاند. در صورتی که زمان ما این چنین نبود. ما نیازمند یک تشکل مطالبهگر هستیم که بتواند حرفهای کف دانشگاه را به گوش شما برساند که شما این را هم محدود میکنید. چه میشود؟»
دکتر نوریه اضافه میکند: «اینکه یک نهاد به اسم شورای صنفی محدود شود، آن را تبدیل به گردههای زیرزمینی و محفلی میکند. سوال این است که به این شکل سوءاستفاده بیشتری از آنها میشود یا اینکه فعالیتهای خود را از یک مسیر قانونمند به اسم شورای صنفی دانشجویی پیگیری کنند؟ چرا دوست دارید مردم به زیرزمین بروند؟ برای اینکه بگوییم سطح دانشگاهها خوب و عالی است؟ اما نمیدانید که در زیرزمین دانشگاه و در پس خوابگاههای دانشجویی چه اتفاقاتی میافتد. قصد دارید ظاهر را حفظ کنید، ولو اینکه داخل منفجر شود که این وضعیت، دردآور است.»
پزشکان رغبتی به طبابت ندارند
وی در پایان با بیان اینکه پزشکان دیگر رغبتی به انجام حرفه طبابت ندارند، میگوید: «دوستان من وامهای سنگین میگیرند و پولهای خود را روی هم میگذارند تا بتوانند در مناطقی مثل خیابان ستارخان و ... جای کوچکی را اجاره کنند و مغازه بقالی راه بیندازند. چون معتقد هستند که دیگر کار درمان فایدهای ندارد. متاسفانه مسئولین پای خود را روی حلقوم پزشکان جوان گذاشتهاند و کاری کردهاند که آنها به سمت طب سنتی و سایر امور حاشیهای کشیده شوند.»
این سلسله گزارش ادامه دارد...
پایان پیام/
محسن طاهرمیرزایی