پایگاه خبری پزشکان و قانون | پالنا
کمتر از ۲۰ سال آینده جمعیت سالمندی ما ۲ برابر می‌شود
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، در هفته ملی جمعیت قرار داریم.جمعیت و جوانی آن از اهمیت بسیار بالایی در هر کشور برخوردار است به طوری که جمعیت زیاد داشتن هر کشوری به معنای داشتن مولفه قدرت در سطح ملی و بین‌المللی است. جوانی جمعیت و جوان بودن سن افراد هر کشوری یعنی داشتن نیروی فعال و با نشاط جوانی برای رسیدن به اهداف توسعه‌ای در بخش‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ...است.

اکنون وضعیت جهان به سوی سالمند شدن بیشتر و پیری در جریان است. ایران نیز به مانند بسیاری از کشورها در لبه تیز قرار گرفتن در گردونه کشورهای پیر و سالمند قرار دارد و هرگونه سهل انگاری و بی تدبیری در ایجاد زیر ساختهای جوانی جمعیت کشورمان را با مشکلات زیادی روبرو خواهد کرد، ایران در حالی به سرعت به سمت پیر شدن در حال حرکت است که به گفته استاد سالمندشناسی دانشگاه علوم پزشکی ایران اکنون 10 درصد جمعیت کشور سالمند هستند و افزایش 2 برابری جمعیت سالمندی در کمتر از 20 سال آینده در ایران اتفاق خواهد افتاد.

برای آشنایی با موضوع سالمندی و زیاد شدن افراد سالمند و همچنین مسائل مختلف مربوط به دوره سالمندی و...با سیده صالحه مرتضوی عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران و متخصص سالمند شناسی به گفت‌وگو نشستیم.

_ خانم دکتر! در ابتدای گفت‌وگو توضیح دهید سالمند چه تعریفی دارد؟

سالمندی را می‌توان از ابعاد مختلف تعریف کرد. یکی از این ابعاد، تعریف بر اساس سن تقویمی است. براساس تعریفی که سازمان بهداشت جهانی ارائه داده است در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، سن 60 سال به بالا و در کشورهای توسعه یافته سن 65 سال به بالا را سالمند می‌گویند. اگر چه استفاده از سن راحت ترین راه بیان تعریف سالمندی است، ولی برای ارائه تعریف کامل باید این پدیده را از ابعاد و جنبه‌های گوناگون مورد توجه قرار داد. به طور مثال: از بعد اجتماعی، سالمندی دورانی از زنـدگی اسـت کـه در نقش‌ها و ارتباطات فرد تغییر ایجاد می‌شود و از بعد قانونی، سالمندی دوران معاف شدن بالطبع یا بالاجبار از انجام وظائف مـنظم قـانونی است "بازنشـستگی".

نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که ما یک سالمندی فردی داریم و یک سالمندی جمعیت. سالمندی فردی تغییرات فیزیکی-روانشناختی است که با گذر زمان از تولد تا مرگ اتفاق می‌افتد و گریزی هم از آن نیست. سالخوردگی جمعیت، افزایش تعداد سالمندان به نسبت کل جمعیت است "سهم سالمندان از کل جمعیت".

سالخورده شدن جمعیت بیش از هر چیز معلول دو عامل جمعیت‌شناختی و تغییرات آن است: اول کاهش باروری و تداوم آن در یک دوره نسبتاً طولانی‌مدت و دوم کاهش مرگ و میر یا افزایش امید زندگی. در کنار این دو عامل، مؤلفه سوم جمعیتی یعنی مهاجرت نیز در سالخوردگی جمعیت به ویژه در سطح منطقه‌ای و نواحی مختلف یک کشور می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشد.

_ خانم دکتر! در کشور آخرین وضعیت سالمندی چگونه است؟

بر اساس آخرین سرشماری سال 95 معادل 9.28 درصد جمعیت سالمند هستند، یعنی حدود 10 درصد که این میزان اکنون زیادتر شده است؛ البته بحث بسیار مهم این است که این 10 درصد نسبت به 40 سال قبل دو برابر شده و مسئله‌ای که باید به آن توجه کرد این است که آن بیش‌زایی دهه 60 ما در حدود 1420 به سن سالمندی می‌رسند؛ یعنی کمتر از 20 سال آینده جمعیت سالمندی ما 2 برابر می‌شود و در سال 1420 انفجار جمعیت سالمندی را در کشور خواهیم داشت. مسئله مهم دیگر اینکه در کشورهای توسعه  یافته زمانی که طول کشید تا درصد جمعیت سالمند آنها 2 برابر شود چیزی حدود 100 تا 150 سال بود بنابراین ما علاوه بر اینکه منابع محدودتری به نسبت کشورهای توسعه یافته داریم زمان محدودتری هم داریم که این مساله نشان دهنده اهمیت برنامه ریزی و اقدام در این خصوص است.

جمعیت جوان و پویا به نوعی سرمایه یک کشور است و این موضوع روی موارد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تأثیر دارد؛ بنابراین همه جوامع از سالخوردگی جمعیت هراس دارند. ما نیز به عنوان کشوری که سال‌ها جمعیت جوان داشته و الان به سرعت به سمت جمعیت سالخورده می‌رود، این چالش را تجربه می کنیم و به همین دلیل است که بحث های مرتبط با جوانی جمعیت مورد توجه قرار گرفته است.

_ خانم دکتر! سالمندان چه نیازی‌هایی دارند؟ به عبارتی آیا نیازهای سالمندان با سایر گروه‌های سنی متفاوت است؟

دوره سالمندی ویژگی‌هایی دارد که آن را از سایر دوران‌های زندگی متمایز می‌کند. در سالمندی به دلیل اینکه به نوعی ارگان‌ها و ساختارهای بدن دچار ضعف می‌شوند توانایی‌های فرد تا حدودی کم می‌شود. بنابراین از نظر فیزیولوژیک اتفاقاتی بروز می‌کند که نیازهای خاصی برای فرد ایجاد می‌کند. اگرچه سالمندی را مترادف بیماری نمی‌دانیم، اما برخی بیماری‌ها در دوران سالمندی شیوع بالاتری دارند. وقتی بیماری‌ها و به خصوص بیماری‌های مزمن بیشتر باشند، نیاز به مراقبت و همچنین خدمات عمومی و تخصصی مطرح می‌شود. بار اقتصادی این مساله هم برای فرد و خانواده، هم برای جامعه و سیستم سلامت نباید نادیده گرفته شود.  

از نظر اجتماعی نیز تغییراتی رخ می‌دهد؛ به عنوان مثال فرد دیگر امکان ایفای نقش‌های اجتماعی قبلی خود را ندارد. اغلب افراد در این دوران بازنشسته می‌شوند؛ بنابراین، فردی که در اجتماع فعال بوده و نقش‌های مختلفی را ایفا می‌کرده، به یک باره با شرایطی مواجه می‌شود که باید در خانه باشد و ارتباطات و فعالیت‌هایش کمتر می‌شود و این مسئله ممکن است باعث ‌شود فرد نشاط قبلی را نداشته باشد. برای مواجهه صحیح با بازنشستگی باید قبل از ورود به آن، افراد آموزش‌هایی دریافت کنند و آماده باشند. مثلاً برای اوقات فراغت خود برنامه‌هایی را در نظر بگیرند و ...

همچنین بحث تنهایی، آشیانه خالی و سوگ از جملات مشکلاتی است که در دوران سالمندی بیشتر مطرح است. فرزندان ازدواج می‌کنند و یا به هر دلیلی خانه والدین را ترک می‌کنند و پدر و مادری که قبلاً وقت قابل توجهی را صرف مراقبت از فرزندان می‌کردند، باید جای خالی آنها را در شرایطی که به بیماری‌ها و ناتوانی‌های مختلفی مبتلا شده‌اند تحمل کنند. این مشکلات وقتی فرد شریک زندگی، همتایان و هم‌سالان خود را از دست می‌دهد، پررنگ‌تر می‌شود.

_ خانم دکتر! چه بیماری‌هایی در دوره سالمندی شیوع بیشتری دارد؟ 

همانطور که قبلا هم اشاره کردم سالمندی لزوما با بیماری همراه نیست و همه تلاش تیم‌های سلامت در جوامع این است که افراد سالمندی توام با سلامتی را طی کنند، ولی بعضی از بیماری‌ها مانند بیماری‌های قلبی – عروقی، فشار خون، دیابت، سرطان‌ها، آرتریت و اختلالات روان پزشکی، با افزایش سن شایع‌تر است. مشکل عمده‌ای که در این دوران بسیاری از افراد با آن مواجه هستند، هم ابتلایی به این بیماری‌هاست. به طور مثال، ابتلا هم زمان به بیماری های قلبی – عروقی و دیابت که این مساله مدیریت بیماری‌ها را سخت‌تر می‌کند.

علاوه بر این مشکلات دیگری هم در دوره سالمندی بیشتر دیده می‌شود که مجموعه‌ای از علائم است و به سندرم‌های سالمندی معروف است. مانند زمین خوردن، که عوارض و عواقب زیادی برای سالمندان به دنبال دارد. خیلی اوقات سالمندی که به صورت مستقل زندگی می‌کند با یک زمین خوردن زندگی‌اش مختل می‌شود و دیگر نمی‌تواند مستقل زندگی کند. اختلالات خواب، بی‌اختیاری ادرار و سرگیجه هم از جمله این سندرم‌ها هستند.

_ چه بیماری‌های روانی را در سالمندان شاهد هستیم و چه عواملی تشدید کننده این بیماری‌ها بوده و خانواده‌‌ها در این خصوص چه وظایفی دارند؟

افسردگی یکی از مشکلاتی است که همه سنین را درگیر می‌کند و در سالمندی نیز با آن روبه‌رو هستیم. از جمله عوامل زمینه ساز این بیماری در دوره سالمندی می‌توان به تنهایی و آشیانه خالی، فوت شریک زندگی یا دوستان و هم‌سالان، درد و بیماری‌های مزمن، ناتوانایی‌های جسمی، تغییرات عمده در زندگی و مصرف داروهای خاص اشاره کرد، اضطراب یکی دیگر از مشکلات شایع در میان افراد مسن است. البته خیلی از اوقات چون افراد سالمند بیشتر به علائم جسمی اشاره می‌کنند این مشکل کمتر تشخیص داده می‌شود. احساس یأس و ناامیدی و اینکه فرد سالمند احساس می‌کند آن اثرگذاری قبلی را دیگر ندارد. همچنین گوشه‌گیر شدن نیز در دوره سالمندی بیشتر مشاهده می‌شود.

خیلی از افراد سالمند در این دوره مشکلات خواب، بی‌خوابی، دیر به خواب رفتن و دیر بیدار شدن را دارند. همچنین، به دلیل ترس از زمین‌گیر شدن و از دست دادن عزیزان و استقلال فردی که سالمندان آن را تجربه می‌کنند، تجربه استرس از دیگر مشکلات دوره سالمندی است، تمام فعالیت‌های شناختی مانند حافظه، توانایی تصمیم‌گیری و توانایی یادگیری با افزایش سن دچار افت می‌شوند. این افت طبیعی با بیماری‌هایی نظیر آلزایمر متفاوت است. بر خلاف بیماری آلزایمر، تغییرات طبیعی مغز با افزایش سن اختلال شدیدی در زندگی روزمره فرد ایجاد نمی‌کند و نکته مهم دیگر این که افت حافظه و توانایی‌های شناختی در آلزایمر شدید و پیش رونده است.

در برخورد با این مشکلات نکته مهم این است که خود سالمندان عزیز و خانواده‌های آنها همه مشکلات را به افزایش سن و کهولت سن نسبت ندهند و در کوتاه‌ترین زمان ممکن بررسی‌های لازم و به دنبال آن اقدامات لازم با مشورت تخصصی انجام شود. داشتن زندگی فعال و از آن مهم‌تر ورزش و فعالیت بدنی منظم، فعال ماندن از لحاظ اجتماعی، تداوم یادگیری و توجه به داشتن خواب منظم و کافی و تغذیه مناسب، از دیگر توصیه‌های کلی است که می‌توان به سالمندان عزیز و خانواده‌های این عزیزان در این زمینه و برای پیشگیری از مشکلات آتی، مطرح نمود.

_ خانواده در برخورد با سالمند به چه نکاتی باید توجه داشته باشد؟

یکی از مسائل مهمی که در ارتباط با سالمندان بسیار مهم است، بحث تکریم این عزیزان است. ما در دین مبین اسلام نیز توصیه‌های موکدی در خصوص احترام به پدر و مادر و پیران و سالخوردگان جامعه داریم. سالمندان گنجینه‌های گرانبهایی هستند از تجاربی که یک عمر در مدرسه زندگى کسب کردند. در رفتار با آنها باید مراقب باشیم که حرمت و شأن آنها حفظ شود و احساس سرباری بر دیگران نداشته باشند. اگرچه، به دلیل کاهش توانایی‌ها و بعضا ابتلا به بیماری‌ها ناتوان شده باشند. افراد خانواده باید سعی کنند به سالمندان سر بزنند تا آنها احساس تنهایی نکنند.

_ خانم دکتر! موضوعی که در خانواده‌ها وجود دارد این است که برای نمونه فرد سالمندی شغل دارد اما در اثر کهولت سن بنا به تشخیص خانواده باید در خانه بماند و دیگر فعالیتی نداشته باشد. در این حال خانواده با اعتراض سالمند روبه‌رو می‌شود. حال این تقابل خانواده با سالمند باید چطور باشد؟

خانواده‌ها باید بپذیرند اگرچه فرد سالمند به دلیل تغییراتی که در بدن ایجاد می‌شود توانش نسبت به قبل کمتر شده، اما به این معنی نیست که دیگر نمی‌تواند کارهای خود را انجام دهد؛ یعنی تا آنجا که امکان دارد باید فرد سالمند کارهای شخصی خودش را انجام دهد. به عبارتی کاری که ما باید انجام دهیم این است که فضا را به گونه‌ای مهیا کنیم تا سالمند کارهای‌ خود را تا آنجا که می‌تواند خود مدیریت کند و ما فقط شرایط را تسهیل کنیم. این واقعاً اشتباه است که ما سالمند را محدود کنیم.گاهی اوقات فرزندان فکر می‌کنند با این کار به سالمند احترام می‌‌گذارند. اما این در واقع حس ناتوانی را به او منتقل می‌کند.

باید به فعال ماندن سالمندان عزیز با توجه به توانایی که دارند کمک کنیم. گاهی لازم است او را به ورزش کردن، پیاده روی کردن تشویق کنیم و یا حتی برای انجام این کار او را همراهی کنیم. برای سالمندی که بیمار است و امکان خروج از منزل را ندارد امکان جابجایی و فعالیت در منزل را فراهم می‌کنیم. اگر توان آشپری کردن دارد ولی نمی‌تواند وسایل مورد نیاز را خرید کند، در انجام خرید به او کمک کنیم و اجازه بدیم آشپزی را خود انجام دهد. اگر در خانه پله وجود دارد برای همین نمی‌تواند از حیاط استفاده کند، این مشکل را اصلاح کنیم. بنابراین، به طور خلاصه هر کاری را که کمک کنه سالمند فعال باقی بماند زمینه اش را فراهم کنیم.

البته سالمندان عزیز نیز گاهی تمایل ندارند که کارهای قبلی را انجام دهند و می‌گویند از ما دیگر گذشته است؛ در حالی که باید این فکر را حذف کنیم و یک سالمند باید بگوید تا زمانی که من زنده و پویا هستم باید فعالیت داشته باشم. حتی کارهای جدید و مهارت‌های جدید یاد بگیرند؛ این بسیار کمک کننده است. هم ذهن را فعال می‌کند و هم احساس فعال بودن و کارا بودن به فرد می‌دهد.

_ با توضیحاتی که دادید مهم‌ترین نیاز یک سالمند و انتظار آن از خانواده و فرزندان چیست؟

تکریم، احترام و حمایت، مهم‌ترین چیزی که خانواده در قبال سالمند باید داشته باشد. همین خدماتی که در دوره کودکی پدران و مادران ما بدون چشم‌داشت به فرزندان خود ارائه کردند اکنون بخش کوچکی از آن را انجام می‌دهیم. به گونه‌ای رفتار کنیم که سالمند احساس نکند تنها است یا خدایی نکرده سربار است. این بهترین چیزی است که فرزندان می‌توانند برای پدران و مادران سالمند خود انجام دهند.

البته جامعه نیز رسالت‌های مختلفی در برابر سالمندان که کوهی از تجربه هستند و سال‌ها خدمت کرده‌اند، دارد. باید شرایطی فراهم شود که سالمندان دوران بازنشستگی خوبی را طی کنند. در دنیا خدمات متعددی برای سالمندان وجود دارد. از پوشش‌های بیمه‌ای گرفته تا خدمات درمانی و توانبخشی در منزل که متاسفانه هنوز در کشور ما خدمات مناسب برای این عزیزان را نداریم و با روند رو به رشدی که در سالمندی داریم اگر برنامه ریزی و اقدامات مناسبی صورت نگیرد، قطعا با بحران شدید مواجه خواهیم شد. فارس

پایان پیام/

لینک کوتاه:

https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/LNGR