وزیر محترم، کل نظام پزشکی تقدیم شما!
نه اینکه سازمان عریض و طویل نظام پزشکی، آش دهان سوزی برای اعضای خود باشد! اصولا نگارنده چند سالیست از این سازمان و انجمنهای علمی برای پیشبرد مطالبات «صنفی» قطع امید کرده است. اما حرص و ولع وزارت برای تبدیل آن به یک تابلوی نمادین و بی خاصیت، غیر قابل هضم است. وزارتی که چند سال پیش متولی آن گردن کشید و با افتخار گفت: «من وزیر مردم هستم، نه پزشکان!»
بنده خدا به این نیندیشید که پدر من، حتی اگر به پزشکان به عنوان گماشته و کارگر زرخرید خود نگاه می کنی، آنها ابزار تو برای خدمت به همان مردمی هستند که شعارش را می دادی و تو بخاطر همان مردم مجبوری پزشکانت را تر و خشک کنی! افسوس که مملکت پر شده از شاعران بی مایه...
اصولا وزارتخانه ما معلوم نیست چه خط مشیی دارد. می خواهد «پزشکی» را تبدیل به «حکیم باشی گری» کند و داروسازی را به اسطبل الاغهای ماده و علفزارهای باشکوه منتقل نماید، یا می خواهد خود را همپای پزشکی مدرن حفظ کند و همچون سالیان نه چندان دور، در دنیا سرافراز باشد؟
می دانید چرا اینها را گفتم؟ چون چند سالیست که تعدادی علاقمند به پزشکی که اشتباها در جایگاه معنویت دیگری جلوس کرده اند، «هوس» نموده اند کمی هم در عالم پزشکی سرک بکشند. همانگونه که من پزشک ممکن است در امور ساخت و ساز فضولی کنم. به هر حال این فرهنگ مملکت ماست که خیلی ها آن چیزی نمی شوند که دوست دارند. لذا معنویون علاقمند به پزشکی، بجای اینکه لباس عوض کنند و چندین سال مرارت بکشند و پزشک شوند، یک شبه قد علم کردند و بعد از مراسم کتاب سوزانی که دانید و دانیم، سندروم های ژنتیک حاد را درمان کردند و بیماری های صعب العلاج را ریشهکن کردند و... کم کم آنقدر اعتماد به نفسشان بالا رفت که به پزشکان واقعی مملکت توصیه کردند از درمان بیماری های صعب العلاج دست بردارند و اجازه دهند این معنویون چنین وظیفه ای بر عهده بگیرند (نقل به مضمون)! بعد هم که دیدند از وزارت «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» هیچ صدایی در دفاع از جامعه پزشکی و طب مدرن در نمی آید، یک مقام معنوی بزرگتر، خود وزیر را هدف قرار داد که «شما توان پیشگیری از بیماری ها را ندارید و بهتر است آن را به طلاب بسپارید» (نقل به مضمون)!
شخصا و اصلا از این پیشنهاد یکه نخوردم. چنین وزارتخانه با شکوه و چنین وزیر با ابهتی، قطعا سزاوار چنین خلع ید رسانه ای هست. اما چرا حتی یک کلمه در دفاع از خود چیزی منتشر نمی کند؟!! خیلی عجیب است! نگارنده گمان می کند، وزیر محترم، این مسئولیت ها را با طیب خاطر به بزرگواران طب سنتی– ایرانی– اسلامی– گیاهی و... می سپارد، چون هنوز هم می تواند از کوچکوارهای پزشکی تحت تملکش چیزهایی بکند و جای از دست داده هایش را پر کند! مثلا همین صدور پروانه و اینجور چیزها که همه ما می دانستیم درآمدهای ناشی از آن، باعث گسترش بریز و بپاش های سازمان عریض و طویل نظام پزشکی شده و خواهان اصلاح روند بودیم، اما هرگز گمان نمی کردیم وزارتی که خود را از ما نمی داند، اینقدر به فکر ما باشد که بیاید و همین چهار تا مسئولیت درآمدزا که موجب آبروی تنها تشکیلات شبه صنفی پزشکان هست را از آنها بستاند!
نگارنده از این همه مسئولیت پذیری وزیر محترم در قبال «مردم» در عجب است و نمی داند بین دم خروس و قسم ایشان کدام را باور کند. کمبود دارو؟ افزایش شدید قیمت دارو؟ ورشکستگی مراکز تشخیصی و درمانی؟ اوضاع خراب بیمه ها و عدم تقبل هزینه مردم؟ و...
البته، شخصا معتقدم سازمان مفخم نظام پزشکی هم سزاوار چنین سرکوب ها و سرکوفت هایی هست... از بس به عشق ادامه دریافت حق عضویت و صدور پروانه، در همه جا مقابل وزیر و هرچه تشکیلات دولتیست، عقب نشینی کرد. درست مثل عقب نشینی های وزارت در مقابل مدعیان شبه طب، که آخر گریبان خودش را گرفت!
ان شاءالله که با خلع ید سازمان نظام پزشکی، وزارت محترم بهداشت مشت محکمی بر دهان تمام طرفداران پزشکی مدرن می کوبد! اصلا کل نظام پزشکی تقدیم به شما و... و مبارک باشد
اصولا وزارتخانه ما معلوم نیست چه خط مشیی دارد. می خواهد «پزشکی» را تبدیل به «حکیم باشی گری» کند و داروسازی را به اسطبل الاغهای ماده و علفزارهای باشکوه منتقل نماید، یا می خواهد خود را همپای پزشکی مدرن حفظ کند و همچون سالیان نه چندان دور، در دنیا سرافراز باشد؟
می دانید چرا اینها را گفتم؟ چون چند سالیست که تعدادی علاقمند به پزشکی که اشتباها در جایگاه معنویت دیگری جلوس کرده اند، «هوس» نموده اند کمی هم در عالم پزشکی سرک بکشند. همانگونه که من پزشک ممکن است در امور ساخت و ساز فضولی کنم. به هر حال این فرهنگ مملکت ماست که خیلی ها آن چیزی نمی شوند که دوست دارند. لذا معنویون علاقمند به پزشکی، بجای اینکه لباس عوض کنند و چندین سال مرارت بکشند و پزشک شوند، یک شبه قد علم کردند و بعد از مراسم کتاب سوزانی که دانید و دانیم، سندروم های ژنتیک حاد را درمان کردند و بیماری های صعب العلاج را ریشهکن کردند و... کم کم آنقدر اعتماد به نفسشان بالا رفت که به پزشکان واقعی مملکت توصیه کردند از درمان بیماری های صعب العلاج دست بردارند و اجازه دهند این معنویون چنین وظیفه ای بر عهده بگیرند (نقل به مضمون)! بعد هم که دیدند از وزارت «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» هیچ صدایی در دفاع از جامعه پزشکی و طب مدرن در نمی آید، یک مقام معنوی بزرگتر، خود وزیر را هدف قرار داد که «شما توان پیشگیری از بیماری ها را ندارید و بهتر است آن را به طلاب بسپارید» (نقل به مضمون)!
شخصا و اصلا از این پیشنهاد یکه نخوردم. چنین وزارتخانه با شکوه و چنین وزیر با ابهتی، قطعا سزاوار چنین خلع ید رسانه ای هست. اما چرا حتی یک کلمه در دفاع از خود چیزی منتشر نمی کند؟!! خیلی عجیب است! نگارنده گمان می کند، وزیر محترم، این مسئولیت ها را با طیب خاطر به بزرگواران طب سنتی– ایرانی– اسلامی– گیاهی و... می سپارد، چون هنوز هم می تواند از کوچکوارهای پزشکی تحت تملکش چیزهایی بکند و جای از دست داده هایش را پر کند! مثلا همین صدور پروانه و اینجور چیزها که همه ما می دانستیم درآمدهای ناشی از آن، باعث گسترش بریز و بپاش های سازمان عریض و طویل نظام پزشکی شده و خواهان اصلاح روند بودیم، اما هرگز گمان نمی کردیم وزارتی که خود را از ما نمی داند، اینقدر به فکر ما باشد که بیاید و همین چهار تا مسئولیت درآمدزا که موجب آبروی تنها تشکیلات شبه صنفی پزشکان هست را از آنها بستاند!
نگارنده از این همه مسئولیت پذیری وزیر محترم در قبال «مردم» در عجب است و نمی داند بین دم خروس و قسم ایشان کدام را باور کند. کمبود دارو؟ افزایش شدید قیمت دارو؟ ورشکستگی مراکز تشخیصی و درمانی؟ اوضاع خراب بیمه ها و عدم تقبل هزینه مردم؟ و...
البته، شخصا معتقدم سازمان مفخم نظام پزشکی هم سزاوار چنین سرکوب ها و سرکوفت هایی هست... از بس به عشق ادامه دریافت حق عضویت و صدور پروانه، در همه جا مقابل وزیر و هرچه تشکیلات دولتیست، عقب نشینی کرد. درست مثل عقب نشینی های وزارت در مقابل مدعیان شبه طب، که آخر گریبان خودش را گرفت!
ان شاءالله که با خلع ید سازمان نظام پزشکی، وزارت محترم بهداشت مشت محکمی بر دهان تمام طرفداران پزشکی مدرن می کوبد! اصلا کل نظام پزشکی تقدیم به شما و... و مبارک باشد
پایان پیام/
https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/Bky1