تقلیل سطح مطالبات، موفقترین دستاورد تشکلهای صنفی دولتی!
هر دوره که انتخابات نظام پزشکی یا انجمنهای بزرگ (از نظر تعداد افراد تحت پوشش) برگزار می گردد، تجزیه و تحلیل شعارهای انتخاباتی کاندیداها، فرصت مناسبی فراهم می کند تا ما به برخی مسائل آگاه شویم. در انتخابات اخیر یکی از همین انجمن های علمی بزرگ، ما شاهد این بودیم که اغلب کاندیداها هدف اصلی خود را انجام «فعالیتهای رفاهی» برای اعضای صنف اعلام می کردند. گو اینکه در شلم شوربای صنفی پزشکان، تمام ۸۰ و اندی تشکل صنفی و شبه صنفی و علمی و... به همه چیز سرک می کشند و فلان انجمن علمی تنها کاری که نمی کند کار علمی است و بهمان انجمن صنفی، تنها تلاشی که نمی کند تلاش صنفی، اما اینهمه تندنسی و عطش برای فعالیت های رفاهی، به گونه ای که تبدیل به شعار و هدف انتخاباتی شود، کمی عجیب است...
خدمات رفاهی که سال ها توسط سازمان نظام پزشکی ارائه می شده، همواره در مظان این اتهام بوده که نه تنها حاوی آفر برای اعضای خود نبوده، که دردمندانه تردیدهای فراوانی وجود داشته که این فعالیت ها با تأمین برخی رانت ها برای مدیران و در عوض، قربانی کردن اعضاء، کارکرد معکوس داشته است! نگاهی به اعتماد از دست رفته اعضای سازمان به این خدمات و بی استفاده یا کم استفاده بودن «اغلب» خدمات رفاهی ارائه شده، موید این خدشه و رشد بی اعتمادی در جامعه پزشکی بوده که خود موجب تفرقه و پراکندگی اعضاء گشته است. لذا نگارنده بشدت در پی استفاده از خدمات رفاهی و فعالیت های جمعی با هدف بازگشت «اعتماد از دست رفته» در جامعه پزشکی بوده و آن را مقدمه بسیار مهمی برای همگرایی اعضای آن می دانستم. در روزهای اولی که در این مسیر گام برداشتیم، نکته بسیار دردناکی توجهمان را جلب کرد. آن هم این بود که بسیاری از افراد طرف قرارداد ما، بدون هیچ رودربایستی، مسئله «پورسانت» را به ما پیشنهاد می دادند! البته که به گواه تمام طرف های قرارداد ما، هرگز ریالی به عنوان پورسانت یا هر نام دیگری به جیب ما وارد نشد و اگر هم امکان پرداخت آن بود، به آفرهای قرارداد برای عموم اضافه شد. اما همین تجربیات به ما گفت که چرا برخی از افراد تا این حد برای به عهده گرفتن مسئولیت های رفاهی حریص و مشتاقند! ولی تا همین امروز که این چند خط را می نگارم، نتوانسته بودم این درد را بر زبان آورم...
✅ ما پزشکان، این روزها با موقعیت بسیار بسیار بدی روبرو هستیم. کمر معیشت ما خم شده و به شکستن آن چیزی نمانده. مطب ها، بخصوص در حیطه پزشکان عمومی، یکی یکی یا تعطیل می شوند، یا وارد فعالیت های اقماری و کم ارتباط با وظیفه «اصلی» این جامعه می گردند. بر هیچکس پوشیده نیست که:
«هم اکنون مسئله اصلی، مشکل اول، وسط و آخر و ریشه تمام گرفتاری های ما، چیزی به نام {تعرفه} است»!
اما در حالیکه انجمن های «علمی» باید از روش های علمی و محاسباتی و بر اساس اصول اقتصادی، راهکارهای اصلاح تعرفه را تدوین نموده و انجمن های صنفی باید بر اساس این داده ها، جنگ و چانه زنی با مسببین این اوضاع را پیش ببرند و بازستانی حقوق اعضا را هدف اصلی خود قرار دهند، شعار انتخاباتی کاندیداها، که اتفاقا همیشه داغ تر از واقعیات است، به سمت کارهای «رفاهی» می رود. چیزی که اغلب محدود به یک سری قرارداد با هتل و رستوران و فروشگاه و... و یا نهایتا تأسیس یک «تعاونی» خواهد بود، از جنس همان تعاونی هایی کارمندی و کارگری که امروز بعضا بعد از نیم قرن فعالیت، ورشکسته شده روی دست اعضایشان مانده اند!!!
✅ شخصا به تمام دوستانی که توانسته اند «مطالبات صنفی» جامعه پزشکی را نهایتا به حد تخفیف چند صد هزارتومانی فلان محصول و خدمات تقلیل دهند، تبریک عرض می کنم! این تبریک البته باید از طرف دولت و وزارت بهداشت و متولیان این انجمن ها باشد، که آب پاکی را روی دست همه ریختند تا دیگر حتی به فکر پیگیری مطالبات اصلی و مهم خود نباشند. تکرار می کنم؛ بسیار دردناک است که کاندیدای یک انجمن «علمی» بجای نشستن و طراحی راههای «علمی» برای اصلاح تعرفه، به دنبال ارائه مثلا 20% تخفیف فلان هتل باشد که خود من بهتر می دانم در طول یک سال، 50 تا پزشک هم از آن استفاده نمی کنند! این تخفیف ها مبارک جامعه پزشکی باشد.
نوش جانمان...
پایان پیام/
https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/FGse