حفظ پزشکان فعلی به جای افزایش ظرفیت دانشجو پزشکی
مدیر مسئول سرطان نیوز در نامهای به دبیر ستاد سلامت شورای عالی انقلاب فرهنگی راههای حفظ نیروهای متخصص پزشکی در کشور را برشمرد.
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، متن نامه دکتر پوریا عادلی به حسن ابوالقاسمی به این شرح است:
جناب آقای دکتر حسن ابوالقاسمی
دبیر محترم ستاد سلامت شورای عالی انقلاب فرهنگی
با سلام
احتراما پیرو بیانات کارشناسانه و شفاف دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص راهکارهای جلوگیری از مهاجرت پزشکان و عدم وجود زیرساختهای لازم برای افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در کشورباستحضار میرساند شاید سادهترین راهکار متبادر به ذهن برخی در این خصوص افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور باشد که با توجه به سرانه تعداد پزشک به بیمار در حال حاضر به یکی از مباحث چالش برانگیز میان جامعه پزشکی و سیاست گذاران تبدیل شده است.
آمارهای وزارت بهداشت نشان میدهد سرانه پزشک به بیمار در ایران بین ۷/۱ تا ۹/۱ در هر هزار بیمار است در حالی که استاندارد این عدد در جهان بین دو تا سه است و بدون تغییر در وضعیت ظرفیت پزشکی ایران تا سال ۱۴۰۴ سرانه تعداد پزشک به بیمار ایران به استاندارد جهانی خواهد رسید و اصرار بر افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی پیامدهای نامطلوب زیادی برای حوزهی پزشکی به همراه خواهد داشت و به سقوط جایگاه پزشکی ایران در سطح جهانی و فروپاشی دستاوردهایی خواهد انجامید که در چهل سال گذشته به سختی به دست آمده است.
همانطور که مستحضر هستید چهل سال پیش از این، تعداد زیادی از بیماران برای درمان به خارج از کشور اعزام میشدند، اما امروز نه تنها حتی یک مورد اعزام به خارج از کشور نداریم، بلکه در صورت ایجاد زیرساختهای لازم در سایر حوزهها پتانسیل تبدیل کشور به قطب درمانی منطقه وجود دارد.
با اجرای این تصمیم افراد فاقد استعداد و صلاحیتهای لازم وارد عرصه پزشکی خواهند شد و موجبات فروپاشی نظام سلامت و تهدید امنیت جانی جامعه فراهم خواهد گردید، از سوی دیگر افزایش ظرفیت نیازمند زیرساختهای لازم میباشد که هنوز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان متولی اصلی آموزش و درمان کشور فاقد این زیرساختها است.
علاوه بر این آمار نشان میدهد که تعداد پزشک در رشتههای مختلف تخصصی پزشکی در کشور به اندازه استاندارد جهانی یا بالاتر از آن میباشد، بنابراین هزینهای که در راستای افزایش ظرفیت تعداد پزشک صرف شود قطعا پاسخگوی مشکلات موجود نبوده و به نوعی اتلاف منابع موجود است، در حالی که اگر همین سرمایهگذاری برای استفاده بهینه از نیروهای متخصص فعلی انجام شود با نتایج چندین برابر بهتری همراه خواهد بود.
با توجه به موارد فوق باید به جای افزایش ظرفیت و صرف منابع کشور برای تربیت نیروهای بی کیفیت، به دنبال مشکلاتی باشیم که باعث بی انگیزگی و مهاجرت این قشر نخبه در جامعه شده است که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میشود:
۱- تورم و عدم همخوانی تعرفههای پزشکی با میزان نرخ تورم کشور و درآمد پایین جامعه پزشکی نسبت به تمام کشورهای جهان با در نظر گرفتن تمام پارامترهای اقتصادی.
۲- عدم امنیت شغلی و جانی جامعه پزشکی معضل مهمی که اخیرا در کشور بسیار شاهد آن هستیم و هر چند وقت یکبار از طریق رسانهها شاهد اخبار آسیب پزشکان توسط همراهان بیمار هستیم.
۳- بی انگیزگی به دلیل جایگاه اجتماعی و شغلی نامناسب در کشور و عدم توجه به نظرات کارشناسانه جامعه پزشکی در سیاست گذاریهای کلان کشور.
۴ وجود فرصتهای شغلی بیشتر و بهتر در خارج از کشور "شامل حقوق، شرایط کاری، پیشرفت شغلی و غیره".
لازم به ذکر است کشورهایی وجود دارند که به دلیل فقدان نخبه به دنبال جذب نخبهها از سایر کشورها از جمله ایران میباشند، بنابراین با پیشنهادها و ترفندهای هوسانگیز اقتصادی موجب جذب این قشر به کشورهای خود شده و برای ماندگاری آنها نیز از راهکارهایی جذاب استفاده میکنند.
بسیاری نخبگان وقتی درکشور خود امکان شکوفایی استعدادهای خود را نمییابند به منظور رشد استعدادهای خود اقدام به مهاجرت میکنند، بنابراین به نظرمیرسد با روند کاهش درآمد پزشکان و کاهش احساس قدردانی و پاداش مورد انتظار جامعه پزشکی طی سالهای اخیر تمایل به مهاجرت پزشکان خصوصا در سال ۱۴۰۲ روند افزایشی داشته است، بنابراین ضروری است سیاستگذاران به دنبال راهکارهایی برای کاهش تعداد مهاجرت پزشکان باشند از قبیل:
۱- رفع دغدغههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی.
۲- شفافیت در انتشار آمار واقعی مهاجرت نخبگان کشور و سیاست گذاری لازم در این زمینه.
۳- ثبات در زمینه قانون گذاری و سیاستگذاری تعرفههای پزشکی و نظارت بر حوزه سلامت.
۴- رعایت ساعات استاندارد کار برای پزشکان و جامعه پزشکی با ایجاد تناسب میان تواناییهای حرفهای و شغلی.
۵- ایجاد رقابت سالم در صنف پزشکی برای کسب درآمد و جلوگیری از روشهای غیرحرفهای و خلاف سوگندنامه پزشکی.
۶- کاهش تخصص گرایی و اجرای یکپارچه برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع همگام با کشورهای توسعه یافته با ایجاد ساختار استاندارد برای ارائه خدمات.
۷- سیاست گذاری در خصوص رفع نابرابری اجتماعی و بیعدالتی شغلی و ارزش علمی در کشور.
۸- حمایت کافی سازمان نظام پزشکی از جامعه پزشکی کشور و بازگشت این سازمان به جایگاه واقعی خود در سیاست گذاریهای کلان کشور.
۹- نقش حمایتی رسانهها از جامعه پزشکی و پیشگیری از نشر اخبار دلسردکننده و اصلاح جو ضد پزشک ایجاد شده.
۱۰-ایجاد و تسهیل شرایط لازم برای انجام پژوهشهای علمی نخبگان پزشکی کشور. سرطان نیوز
دبیر محترم ستاد سلامت شورای عالی انقلاب فرهنگی
با سلام
احتراما پیرو بیانات کارشناسانه و شفاف دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص راهکارهای جلوگیری از مهاجرت پزشکان و عدم وجود زیرساختهای لازم برای افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در کشورباستحضار میرساند شاید سادهترین راهکار متبادر به ذهن برخی در این خصوص افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور باشد که با توجه به سرانه تعداد پزشک به بیمار در حال حاضر به یکی از مباحث چالش برانگیز میان جامعه پزشکی و سیاست گذاران تبدیل شده است.
آمارهای وزارت بهداشت نشان میدهد سرانه پزشک به بیمار در ایران بین ۷/۱ تا ۹/۱ در هر هزار بیمار است در حالی که استاندارد این عدد در جهان بین دو تا سه است و بدون تغییر در وضعیت ظرفیت پزشکی ایران تا سال ۱۴۰۴ سرانه تعداد پزشک به بیمار ایران به استاندارد جهانی خواهد رسید و اصرار بر افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی پیامدهای نامطلوب زیادی برای حوزهی پزشکی به همراه خواهد داشت و به سقوط جایگاه پزشکی ایران در سطح جهانی و فروپاشی دستاوردهایی خواهد انجامید که در چهل سال گذشته به سختی به دست آمده است.
همانطور که مستحضر هستید چهل سال پیش از این، تعداد زیادی از بیماران برای درمان به خارج از کشور اعزام میشدند، اما امروز نه تنها حتی یک مورد اعزام به خارج از کشور نداریم، بلکه در صورت ایجاد زیرساختهای لازم در سایر حوزهها پتانسیل تبدیل کشور به قطب درمانی منطقه وجود دارد.
با اجرای این تصمیم افراد فاقد استعداد و صلاحیتهای لازم وارد عرصه پزشکی خواهند شد و موجبات فروپاشی نظام سلامت و تهدید امنیت جانی جامعه فراهم خواهد گردید، از سوی دیگر افزایش ظرفیت نیازمند زیرساختهای لازم میباشد که هنوز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان متولی اصلی آموزش و درمان کشور فاقد این زیرساختها است.
علاوه بر این آمار نشان میدهد که تعداد پزشک در رشتههای مختلف تخصصی پزشکی در کشور به اندازه استاندارد جهانی یا بالاتر از آن میباشد، بنابراین هزینهای که در راستای افزایش ظرفیت تعداد پزشک صرف شود قطعا پاسخگوی مشکلات موجود نبوده و به نوعی اتلاف منابع موجود است، در حالی که اگر همین سرمایهگذاری برای استفاده بهینه از نیروهای متخصص فعلی انجام شود با نتایج چندین برابر بهتری همراه خواهد بود.
با توجه به موارد فوق باید به جای افزایش ظرفیت و صرف منابع کشور برای تربیت نیروهای بی کیفیت، به دنبال مشکلاتی باشیم که باعث بی انگیزگی و مهاجرت این قشر نخبه در جامعه شده است که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میشود:
۱- تورم و عدم همخوانی تعرفههای پزشکی با میزان نرخ تورم کشور و درآمد پایین جامعه پزشکی نسبت به تمام کشورهای جهان با در نظر گرفتن تمام پارامترهای اقتصادی.
۲- عدم امنیت شغلی و جانی جامعه پزشکی معضل مهمی که اخیرا در کشور بسیار شاهد آن هستیم و هر چند وقت یکبار از طریق رسانهها شاهد اخبار آسیب پزشکان توسط همراهان بیمار هستیم.
۳- بی انگیزگی به دلیل جایگاه اجتماعی و شغلی نامناسب در کشور و عدم توجه به نظرات کارشناسانه جامعه پزشکی در سیاست گذاریهای کلان کشور.
۴ وجود فرصتهای شغلی بیشتر و بهتر در خارج از کشور "شامل حقوق، شرایط کاری، پیشرفت شغلی و غیره".
لازم به ذکر است کشورهایی وجود دارند که به دلیل فقدان نخبه به دنبال جذب نخبهها از سایر کشورها از جمله ایران میباشند، بنابراین با پیشنهادها و ترفندهای هوسانگیز اقتصادی موجب جذب این قشر به کشورهای خود شده و برای ماندگاری آنها نیز از راهکارهایی جذاب استفاده میکنند.
بسیاری نخبگان وقتی درکشور خود امکان شکوفایی استعدادهای خود را نمییابند به منظور رشد استعدادهای خود اقدام به مهاجرت میکنند، بنابراین به نظرمیرسد با روند کاهش درآمد پزشکان و کاهش احساس قدردانی و پاداش مورد انتظار جامعه پزشکی طی سالهای اخیر تمایل به مهاجرت پزشکان خصوصا در سال ۱۴۰۲ روند افزایشی داشته است، بنابراین ضروری است سیاستگذاران به دنبال راهکارهایی برای کاهش تعداد مهاجرت پزشکان باشند از قبیل:
۱- رفع دغدغههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی.
۲- شفافیت در انتشار آمار واقعی مهاجرت نخبگان کشور و سیاست گذاری لازم در این زمینه.
۳- ثبات در زمینه قانون گذاری و سیاستگذاری تعرفههای پزشکی و نظارت بر حوزه سلامت.
۴- رعایت ساعات استاندارد کار برای پزشکان و جامعه پزشکی با ایجاد تناسب میان تواناییهای حرفهای و شغلی.
۵- ایجاد رقابت سالم در صنف پزشکی برای کسب درآمد و جلوگیری از روشهای غیرحرفهای و خلاف سوگندنامه پزشکی.
۶- کاهش تخصص گرایی و اجرای یکپارچه برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع همگام با کشورهای توسعه یافته با ایجاد ساختار استاندارد برای ارائه خدمات.
۷- سیاست گذاری در خصوص رفع نابرابری اجتماعی و بیعدالتی شغلی و ارزش علمی در کشور.
۸- حمایت کافی سازمان نظام پزشکی از جامعه پزشکی کشور و بازگشت این سازمان به جایگاه واقعی خود در سیاست گذاریهای کلان کشور.
۹- نقش حمایتی رسانهها از جامعه پزشکی و پیشگیری از نشر اخبار دلسردکننده و اصلاح جو ضد پزشک ایجاد شده.
۱۰-ایجاد و تسهیل شرایط لازم برای انجام پژوهشهای علمی نخبگان پزشکی کشور. سرطان نیوز
پایان پیام/
https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/KkCf