پزشکان تراکنش صوری بکشند تا کارتخوان را جمع نکنیم
فراگیر شدن استفاده از دستگاه کارتخوان، اتفاق خوبی بود که موجب سروسامان دادن به حساب و کتاب دخل و خرج صاحبان مشاغل شد و البته رضایت مراجعهکنندگان را هم بیشتر کرد. اما از روزی که دولت اعلام کرد قصد دارد از وابستگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی بکاهد و توجه خود را روی درآمدهای مالیاتی متمرکز کند، بررسی تراکنشهای بانکی جدیتر شد.
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون، همین موضوع باعث شد تا برخی اقشار پردرآمد تلاش کنند با حذف دستگاههای کارتخوان، از زیر بار پرداخت مالیات واقعی شانه خالی کنند. از روزی که رییس سازمان امور مالیاتی کشور آهنفروشان، طلافروشان و پزشکان را بزرگترین فرارکنندگان مالیات نامید، بدبینی نسبت به قشر پزشکان در جامعه افزایش یافت. تا جایی که نبود دستگاه کارتخوان در بعضی از مطبها، به خیانت بزرگ نسبت به ملت تعبیر شد.
در ادامه معاون حقوق بشر و امور بینالملل وزیر دادگستری حذف دستگاه کارتخوان در مطب برخی پزشکان را توهین به مردم و بیماران دانست و گفت که این حرکت نشان میدهد که آن پزشک، فرد متخلفی است و حتماً بهعنوان تخلف انتظامی قابل تعقیب کیفری است.
و اینچنین بود که بعد از آن، بعضیها به راحتی آب خوردن، پزشکان کشور را به دو گروه تقسیم کردند: «پزشکان خوب» و «پزشکان بدون کارتخوان». آنها معتقد بودند که نبود کارتخوان در مطب برخی از پزشکان، به این دلیل است که درآمدهای افسانهای آنها از چشم دولت و ماموران مالیات پنهان بماند.
اما آیا واقعا چنین است؟ اول اینکه آیا استفاده از کارتخوان برای پزشکان الزام قانونی دارد؟ دوم اینکه اگر کسی از کارتخوان استفاده نکرد، به این معناست که قطعا از پرداخت مالیات طفره رفته است؟ و سوم اینکه آیا همه پزشکان درآمدها و تراکنشهای مالی افسانهای دارند که با زیربار کارتخوان نرفتن، میخواهند آنها را از دید ماموران دولت پنهان کنند؟
بعید است کسی منکر این باشد که حتی در میان جامعه فرهیخته پزشکی هم متخلف وجود دارد کما اینکه هیچکدام از اقشار و اصناف و گروههای کشور، از این قاعده مستثنی نیستند ولی وقتی چنین موضوعی طوری به یک گروه خاص منتسب میشود که انگار همه یا اکثریت افراد آن گروه را دربرمیگیرد، قطعا یک رسالت مهم برای رسانهها ایجاد میشود تا کشف حقیقت را در دستور کار خود قرار دهند. ما هم به عنوان یک رسانه تخصصی، برخود لازم میدانیم که درباره تکتک این سوالات که حالا دیگر بین تعداد قابل توجهی از مردم مشترک هستند، تحقیق کنیم و پاسخ آنها را بیابیم. البته هرکدام از این موضوعات، مجال مستقلی میطلبد و این گزارش، مدعی پاسخگویی به همه آنها نیست؛ اما چرایی «نبود کارتخوان» در بعضی مطبها، از یک زاویه دیگر هم قابل بررسی است که شاید تا به امروز کمتر به آن توجه شده باشد.
بانکهایی که اقدام به جمعآوری کارتخوان از مطبها میکنند
خانم دکتر منصوری پزشک زنان و زایمان است که در فلکه دوم صادقیه مطب دارد. وی پیش از شروع این جنجالها، اقدام به تهیه دستگاه کارتخوان برای مطب خود کرده بود، اما بعدا با یک صحنه غیرحرفهای مواجه شد. خودش ماجرا را برای پزشکان و قانون، اینگونه نقل میکند: «مدتها پیش برای مطب، سفارش دستگاه کارتخوان از بانک پارسیان داده بودم و از آن استفاده میکردم. یک روز یک نفر از طرف بانک به مطب مراجعه کرد و در حضور بیماران، دستگاه کارتخوان را جمع کرد، داخل کیسه انداخت و با خود برد. من از قبل هیچ تذکری نگرفته بودم و آن آقا هم هیچ توضیحی به من نداد. به همین دلیل تصور کردم که شاید برای به روزرسانی سیستم این کار را کردند. اما وقتی کاغذی را که به منشی داده بود، مطالعه کردم، در آن عبارت «فسخ قرارداد» قید شده بود.»
سبزیفروشها تراکنش بالاتری از پزشکان دارند
وی ادامه میدهد: «به بانک مراجعه کردم و آنجا مسئول بانک به من توضیح داد که به دلیل تراکنش پایین، این اتفاق افتاده است. من توضیح دادم که تعداد بیماران من کم است و سوال کردم که مثلا یک وکیل که ممکن است در طول ماه تنها ۲ پرونده داشته باشد، چه باید بکند؟ با هزار منت و اینکه قبلا از این بانک وام گرفته بودم و خوشحساب بودم، یک فرصت دیگر به من دادند و البته گفتند که باید ۳ هفته بگذرد و بعد به من دستگاه دادند. حتی سوال کردم که چطور به یک سبزیفروش به راحتی دستگاه کارتخوان میدهید اما به من نمیدهید؟ گفتند سبزیفروشها تراکنش بالایی دارند. به هر صورت من چند هفته کارتخوان نداشتم و باید جواب ارباب رجوع را میدادم. الان کارتخوان دادند اما خود بانک گفته که اگر تعداد تراکنشهای شما کمتر از ۱۰۰ عدد در ماه باشد، کارتخوان را جمع میکنیم.»
هر روز چند تراکنش صوری هزار تومانی انجام میدهم
دکتر زمانی متخصص اطفال است که در خیابان کارگر شمالی مطب دارد و همین اتفاق را تجربه کرده است. او به پزشکان و قانون میگوید: «هر کاری هم که میکنم، تعداد تراکنشهای واقعی من در ماه کمتر از آن عددی است که بانک انتظار دارد، به همین دلیل هر روز خودم چند تراکنش به شکل صوری انجام میدهم تا به مشکل نخورم. مثلا روزی ۳ بار به مبلغ هزار تومان و ۲ هزار تومان کارت میکشم. این ترفند را خانم کارمند بانک به من یاد داد و به همین دلیل است که الان مدتی است که به دنبال من نیامدهاند.»
وی یادآور میشود: «قرارداد بانک به این شکل است که یا باید در ماه مبلغ ۲۰ میلیون تومان گردش مالی داشته باشم یا تعداد تراکنشهای من ۱۰۰ عدد باشد. من که معاملهگر نیستم که در ماه ۲۰ میلیون تومان گردش مالی داشته باشم. از طرفی بحث اداره مالیات وجود دارد. اگر من به شکل صوری با کارتخوان ۲۰ میلیون تومان جابهجا کنم، میگویند این مبلغ را از چه کسی گرفتهای؟ الان هم دلهره دارم که نکند پیدایشان شود و کارتخوان را جمع کنند.»
دکتر زمانی ضمن انتقاد از انفعال سازمان نظام پزشکی در این زمینه میگوید: «نماینگان مجلس هم که هیچوقت دلسوز پزشکان نبودهاند. من با هزار بدبختی مطب راهاندازی کردم و جرمم این است که چرا تراکنش من پایین است؟»
دکتر آزاده مهدیان متخصص زنان نیز این تجربه تلخ را داشته است. او به پزشکان و قانون میگوید: «من کارتخوان بانک ملت داشتم و تقریبا به مدت یک سال و نیم از آن استفاده میکردم. در تمام این مدت هم کارمند بانک به شکل مرتب مراجعه و از تعداد پایین تراکنشها گلایه میکرد و میگفت آن مبلغی که ما انتظار داریم، واریز نمیشود. یا خودتان به شکل صوری کارت بکشید یا اینکه اگر نمیخواهید، بگویید تا ما دستگاه را جمع کنیم. چند بار که این مساله را تکرار کردند، حوصله من سر رفت و گفتم دستگاه نمیخواهم. آنها هم آمدند و آن را بردند.»
وی ادامه میدهد: «رئیس بانک تجارت با من آشنا بود و من در آن بانک حساب داشتم. به همین خاطر به سراغ این بانک رفتم و دستگاه گرفتم، با این حال هنوز هم به من ایراد میگیرند. من ۳ سال است که هفتهای ۳ روز در مطب تهران هستم اما تعداد مریضهای مطب کم است. من هم حاضر نیستم به شکل صوری کارت بکشم و نتیجه همین میشود که بانک دستگاه را جمع میکند.»
نمیتوان مریض را مجبور به کشیدن کارت کرد
خانم محمدی یکی دیگر از پزشکان زنان و زایمان است که هفتهای یک روز به مطب خود در خیابان بهارشیراز میآید تا بیماران قدیمی را ببیند. ۲ سال پیش دستگاه کارتخوان برای مطب مهیا کرده، اما آن را هم همان سال جمع کردند. او به پزشکان و قانون میگوید: «دستگاه کارتخوان متعلق به بانک ملت بود که به علت تراکنش کم آن را جمع کردند. هرچه توضیح دادم که من به شکل پرکیس کار میکنم، قبول نکردند. از طرفی من نمیتوانم مریض را مجبور کنم که حتما کارت بکشد. منشی من به مریض میگوید که اگر امکان دارد به جای پول نقد کارت بکشید. اما خیلی پیش میآید که آنها کارت به همراه ندارند.»
وی میافزاید: «مسئولان اگر با انجام این کارها به دنبال مشخص کردن درآمدهای پزشکان هستند، اشتباه میکنند. بهترین روش رصد درآمد پزشکان، میزان مبلغی است که بیمه برای ما واریز میکند چون ما اطلاعات بیماران را به شکل کامل برای بیمه میفرستیم. بیماران آزاد ما درصد بالایی نیستند.»
دکتر مریم غلامپور متخصص زنان و زایمان است. از مردادماه امسال مطب راهاندازی کرده و قبل از آن در بیمارستان دولتی بوده است. وی به پزشکان و قانون میگوید: «از همان اوایل مرداد ماه که مطب را باز کردم، به بانک ملت درخواست کارتخوان دادم. چون بیماران من حامله هستند و نمیخواستم شرایط برای آنها سخت باشد. به مدت ۴ ماه مجبور شدم که به شکل حضوری به بانک مراجعه کنم تا دستگاه را بیاورند. درنهایت دستگاه من در تاریخ ۱۹ آذر ماه نصب شد. هجدهم دی یعنی یک روز قبل از اینکه زمان نصب دستگاه یک ماه کامل شود، از طرف همان شرکت آمدند و گفتند که شما در طول ماه تنها ۱۹ تراکنش داشتید و اگر تا فردا که سرماه میشود، ۴۰ تراکنش دیگر نداشته باشید، فردا دستگاه را قطع میکنیم. باید دوباره در سیستم درخواست دهید تا ما دوباره آن را فعال کنیم اما اگر باز هم این روند تکرار شود، دستگاه را میبریم.»
قطعا نبود دستگاه کارتخوان در برخی مطبها، دلایل دیگری هم دارد که ما در این گزارش تنها به یکی از آنها پرداختیم. شاید توجه به تراکم پزشکان در شهرهای بزرگ (همان جاهایی که بود و نبود دستگاهی با نام کارتخوان، جنجال به پا میکند) و شمارش تعداد پزشکانی که مطبشان مطلقا منبع اصلی درآمد آنها نیست و بخش اعظم وقت و انرژی و درآمدشان از بیمارستانها و مراکز درمانی است، حاوی نکات قابل تاملی باشد. چه اینکه بحث فرار مالیاتی به هیچ عنوان مربوط به بخشهایی مثل بیمارستانهای دولتی نیست و اتفاقا در چنین مراکزی حتی پیش از رسیدن درآمد افراد به دستشان، مالیاتش کسر میشود. در مراکز درمانی بخش خصوصی هم که نبود دستگاه کارتخوان، تقریبا غیرممکن است. پس اگر مشکلی باشد، در همان بخش سرپایی خصوصی یعنی مطبهاست. جایی که بانکها، اصلا به عنوان یک مرکز تراکنش درست و حسابی، قبولش ندارند .....
پایان پیام/
گزارشگر:
محسن طاهرمیرزایی