پایگاه خبری پزشکان و قانون | پالنا
روحانی درباره برخی پزشکان بی‌راه نمی‌گوید، اما...
از قصد او در تعمیم که در گذریم به نظر می رسد آستانه تحمل پزشکان نیز در سطحی نازل است و ظرفیت انتقادپذیری و توان  انتقاد از خود در میان آنها بسیار اندک. به نظر می رسد اغلب پزشکان خشمگین از گفته روحانی،  این واقعیت را که برخی پزشکان در مواجهه با بیماران از درِ تکبر و تفرعن وارد می شوند، نادیده می گیرند و به روی خودشان نمی آورند که برخی از پزشکان و حتی برخی اساتید پزشکی (لطفاً قید برخی را در نظر داشته باشید!)، با بیماران و دانشجویان پزشکی رفتار تحقیرآمیز و نامناسبی دارند و مناسبات شان از رابطه  پزشک-بیمار و استاد-شاگرد به رابطه ارباب-بنده شبیه تر است؛ و نیز چشم بر این واقعیت بسته اند که در فضای عمومی جامعه هم از نوع برخورد پزشکان نارضایتی و ناراحتی فراوان است و بسیاری از بیماران که مثل رییس جمهور گذارشان به ممالک مترقی افتاده متوجه تفاوت مواجهه پزشکان کشورهای اروپایی و آمریکایی با پزشکان ایرانی داخل کشور با بیماران شده اند و گاهی دست به قلم می شوند.

رییس جمهور تا اینجا را بی راه نمی گوید و حتی اینکه می گوید  دانشکده های پزشکی باید متحول شوند، هم ضرورتی انکار ناپذیر است. پیشرفت پزشکی فقط در به کار گرفتن انواع روش های تشخیصی و درمانی و مقاله و پژوهش تعریف نمی شود. پزشکی ما باید بتواند در مواجهه با بیمار هم مدرن شود و انسانی تر و همدلانه تر بیندیشد و عمل کند تا مانند قبل قدرش دانسته شود و بر صدر حرفه های مورد احترام جامعه جای داشته باشد.

 اما صحبتهای روحانی از آنجا محل تردید است که به نظر می رسد  او با اشاره به نقاط ضعف پزشکان سعی در برجسته کردن عاملیت پزشکان در ناکارآمدی دستگاه بهداشتی-درمانی کشور، و از این راه، پوشاندن ضعف های ساختاری دارد که او و پیشینیانش به آن شکل داده اند و به اینجا رسانده اند.

 رفتار و سلوک پزشکان با بیماران هر گونه که هست محصول ساختاری است که در زمینه نابرابری های اجتماعی و روابط مبتنی بر سلطه مجال شکل گیری یافته است.  ساختاری که خود مهمترین مروج نگرش پول محورانه به سلامت است و از کالاانگاری سلامت ابایی ندارد، سرانجام پزشکی را به جایی می رساند که در ذهن جامعه و از جمله بچه های دبیرستانی با  قدرت و ثروت تداعی می شود و نه با انساندوستی و خیرخواهی و تعهد.

در همین سخنرانی که پزشکان به فرازهایی از آن اعتراض دارند، روحانی همچون وزیر مستعفی بهداشت، سخن از توریسم درمانی (یعنی دو واژه ای که به هم خوردن شان برای تفکر نولیبرالیستی صدای جیرینگ جیرینگ سکه می دهد) سخن به میان می آورد، که برای محقق شدنش قرار است، بهترین امکانات درمانی به فروش و کاسبی سلامت  اختصاص داده شود. 

آقای روحانی به دستاوردهای انقلاب چهل ساله در مقایسه با پایان حکومت پهلوی افتخار می کند، ولی نمی گوید که این دستاوردها اگر چه از نظر زمانی چشمگیر بوده، اما به نسبت جمعیت کنونی به هیچ وجه کافی نیست و نه تعداد بیمارستان دولتی برای جمعیت 85 میلیون نفری کفایت می کند، نه تعداد تخت های موجود، نه توزیع پزشکان در سراسر کشور منطقی بوده، نه اکثریت جامعه قادر به استفاده از خدمات سلامت بخش خصوصی هستند، و خلاصه نه مردم راضی اند و نه پزشکان و نه پرستاران و نه دیگر پرسنل.

اینجا بیمار نمی خواهد که جراح او را به دستشویی ببرد، اما یقیناً می خواهد به خدمات سلامت با کیفیت مطلوب، دسترسی سریع، آسان و عادلانه داشته باشد. می خواهد امکانات بیمارستان های عمومی آن قدر خوب باشد که او حاجتش به بیمارستان خصوصی و تحمل هزینه های هنگفت نیفتد. وقتی فراهم کردن اینها در رویای روحانی هم نمی گنجد او چگونه می تواند از رفتار  پزشکان انتقاد کند؟!

پایان پیام/

لینک کوتاه:

https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/ZA4c