رشتههای لوکس و غیرلوکس!
توصیه میشود وزارت محترم بهداشت با هماهنگی با سازمان نظام پزشکی اولا در برنامه آموزش رزیدنتی طاقت فرسای منحرف شده به سمت بیگاری تجدیدنظر کرده و دغدغههای اقتصادی و فشارهای نامتناسب روحی را برای این امیدهای آینده کشور کاهش دهند و وقت آنها را بیشتر در جهت آموزش بهتر و مستقیمتر از اساتید تنظیم کنند و ثانیا با تعدیل در شرایط کاری و اهمیت بیشتر به رشتههای پایه پزشکی و رفع انحصار رشتههای فوق و فلو از آنها و تعدیل در اجرت خدمات حیاتی آنها و در نظر گرفتن ضرایب قابل توجه در کارانه برای خدمت در مناطق محروم، شوق ادامه تحصیل و ماندگاری در این رشتههای ضروری و حیاتی را افزایش دهند...
پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)؛
قائممقام معاون آموزش وزیر بهداشت در پاسخ به این سوال که رشتههای پرطرفدار و کم تقاضای پزشکی در دوره تخصص کدام هستند؟ گفت: «به طور کلی رشتههای پوست، رادیولوژی و چشم پزشکی از جذابترین رشتههای پزشکی محسوب میشوند و رقابت برای ادامه تحصیل در این رشتهها داغتر است. برای ادامه تحصیل پزشکان برخی رشتهها کمتر متقاضی دارند که از این جمله میتوان به رشتههای طب اورژانس، رشته متخصص کودکان و متخصص داخلی اشاره کرد.»
آمار فوق دارد حرف میزند؛ فقط گوش شنوا لازم است.آیا مسئولین وزارت بهداشت گوش شنوا ندارند؟
رشتههای قلب و گوش و حلق و بینی پزشکی هستهای و پاتولوژی را هم به گروه اول اضافه کنید و رشتههای جراحی عمومی، زنان و بیهوشی و عفونی را هم به گروه دوم اضافه کنید.
آمارها حرف میزنند و برای شنیدن این حرفها گوش شنوا لازم است.
نمیگویم در گروه اول طی دوران رزیدنتی ساده و بی زحمت است. کلا دوران رزیدنتی در ایران بسیار سخت و طاقت فرساست و دلیل آن تلفات رزیدنتها شامل ایست قلبی و اقدام به خودکشی و مرگهای زودرس در این گروه از جوانان وطن است و علت اصلی آن هم عدم تبعیت از استانداردهای تحصیل در این دوران در دانشگاههای ایران است که از هیچ مدل مشخصی از کارمندی و کارگری و .... تبعیت نکرده و با توجه به تعهدات سنگین به نوعی بردهداری و بیگاری شبیه است تا آموزش و تحصیل و از تنها چیزی که کمتر سراغ میگیرید آموزش صحیح و مستقیم از استاد است و در واقع نوعی انتقال سینه به سینه از سال بالاتر به سال پایینتر است.
رزیدنتها از خیلی از حقوق شهروندی محروم و تحت فشارهای شدید غیر منصفانه به اجبار و به امید کسب اوضاع بهتر در آینده تن به این شرایط میدهند. اما در نگاه اول سختی دوران تحصیل رزیدنتی و کشیکهای طاقت فرسای چهارسال دوران رزیدنتی در گروه کمطرفدار نمایان است و دوران رزیدنتی سادهتر و کشیکهای کم زحمت تر و راحت تر بودن این دوران در گروه پرطرفدار بارز است که به علت ماهیت این رشتهها و داشتن اورژانسهای بیشتر و خطرناکتر است.
عامل دوم هم آینده شغلی است که در دو گروه تفاوت فاحشی دارد.
ماهیت رشتهها را نمیتوان عوض کرد اما باید دید کدامیک در سلامت جامعه موثرتر بوده و کارایی بیشتری دارد.
این که برخی رشتهها لوکس و برخی غیرلوکس باشند فقط وابسته به ماهیت رشته نیست بلکه زحمت دوران رزیدنتی و زمان اشتغال پس از فراغت از تحصیل و درآمد نسبت به میزان زحمت نیز ملاک است. اما این وظیفه سیاستگزار است که باید بین عوامل ذکر شده تعادل برقرار کند تا استعدادها درست هدایت شده و از منابع مالی و انسانی استفاده بهینه گردد و نیاز جامعه نیز به نحو موثر برآورده گردد.
لذا توصیه میشود وزارت محترم بهداشت و درمان با هماهنگی با سازمان نظام پزشکی اولا در برنامه آموزش رزیدنتی طاقت فرسای منحرف شده به سمت بیگاری تجدیدنظر کرده و دغدغههای اقتصادی و فشارهای نامتناسب روحی را برای این امیدهای آینده کشور کاهش دهند و وقت آنها را بیشتر در جهت آموزش بهتر و مستقیمتر از اساتید تنظیم کنند.
ثانیا با تعدیل در شرایط کاری و اهمیت بیشتر به رشتههای پایه پزشکی از جمله پزشکی عمومی و رشتههای تخصصی پایه مانند داخلی جراحی زنان و اطفال و رفع انحصار رشتههای فوق و فلو از آنها و تعدیل در اجرت خدمات حیاتی آنها و در نظر گرفتن ضرایب قابل توجه در کارانه برای خدمت در مناطق محروم، شوق ادامه تحصیل و ماندگاری در این رشتههای ضروری و حیاتی را افزایش دهند تا استعدادهای برتر و شایستهتری به سمت این رشتههای حیاتی هدایت شوند.
در واقع رشته لوکس باید به معنی رشتههای پایهای تر و کارآمدتر و حیاتیتر باشد نه رشتههای محدودتر و کم زحمت تر و با درآمد بیشتر.
پایان پیام/