مروری بر تکلیف حاکمیت و حق ملت (قسمت اول)
کدام کارشناس دلسوز و کار بلد سلامت است که نداند غفلت حاکمیت از تبیین جایگاه پزشک جامعهنگر و ترویج تخصصگرایی و متزلزل کردن جایگاه پزشکان چه لطمات سخت و اساسی بر کلان سلامت جامعه وارد کرده است ؟ تاکید فراوان بر درمان و بیتوجهی به پیشگیری، مهمترین و بزرگترین اشتباه و راهبرد سیاستگذاران سلامت کشور بوده است...
بيانيه آلماآتا هشت جزء اصلى مراقبتهاى بهداشتى اوليه را بهشرح ذيل اعلام داشته است:
۱. آموزش بهداشت بعنوان اساسیترین رکن PHC
۲. تغذيه مناسب و ارتقاء وضع تأمين خوراک
۳. تأمين آب کافى و سالم و بهسازىهاى اساسي
۴. مراقبت مادر و کودک از جمله تنظيم خانواده
۵. ايمنسازى در برابر بيمارىهاى عفونى عمده
۶. پيشگيرى و مبارزه با بيمارىهاى بومي
۷. درمان مناسب براى بيمارىها و صدمات شايع
۸. تدارک داروهاى اساسى (به اين اصول هشتگانه نخستين، اصول ديگرى هم اضافه شده است؛ از اين قرار: تأمين نيروى انساني، بهداشت دهان و دندان، آمادگى جهت مقابله با بلاهاى طبيعي، و بهداشت رواني)
کدام کارشناس دلسوز و کار بلد سلامت است که نداند غفلت حاکمیت از تبیین جایگاه پزشک جامعهنگر و ترویج تخصصگرایی و متزلزل کردن جایگاه پزشکان چه لطمات سخت و اساسی بر کلان سلامت جامعه وارد کرده است ؟
تاکید فراوان بر درمان و بیتوجهی به پیشگیری، مهمترین و بزرگترین اشتباه و راهبرد سیاستگذاران سلامت کشور بوده است؛ جایی که هیچکس حاضر نشد درک کند که کلیت حاکمیت اعم از شخص اول، قوای سه گانه، نیروهای مسلح و همه ارکان زیرمجموعه حاکمیت درقبال PHC مسئولند و نه فقط وزارت بهداشت یا رفاه.
اصول ۸ گانه فوق را با هم مرور میکنیم
اول آموزش: برای اجرای این اصل، تربیت پزشک جامعه نگر، مربی، استاد، آموزگار و آموزش آحاد جامعه یک ضرورت است که مصداق کلام نبی اکرم (ص) می باشد که ز گهواره تا گور دانش بجوی .
تنها تداوم آموزش و تمرین است که می تواند تفکرات و راهکارهای خوب را ملکه ذهن افراد کند و رفتارهای خوب فردی را به منصه ظهور برساند .
در این بخش دولت و اجزاء آن مثل آموزش و پرورش، وزارت علوم ، وزارت بهداشت، وزارت اقتصاد ، وزارت صمت ، وزارت ارشاد ، وزارت نیرو ، مجلس ، قوه قضائیه ، صدا و سیما، نیروهای مسلح و بسیاری ادارات دیگر باید از تمام ظرفیت خود برای آموزش استفاده کنند .
بیخود نیست که سازمان بهداشت جهانی ، آموزش را رکناصلی مراقبتهای بهداشتی اولیه قلمداد می کند زیرا در سایه آموزش صحیح است که جامعه می تواند بسوی تعالی و پیشرفت حرکت کند.
از طریق آموزش صحیح، چگونگی فهم حقوق و تکالیف ، چگونگی پیشگیری و چگونگی تلاش برای اثربخشی درمان را می توان از کودکی تا بزرگسالی به شکل همگانی ترویج کرد.
تاثیر غفلت از آموزش و آگاهی بخشی به آحاد جامعه را می توان در بیماری کرونا به روشنی مشاهده نمود. فقر آموزش بسیاری مسئولین سبب بی توجهی به شدت بروز بیماریزایی کرونا و بی توجهی به نظرات کارشناسی و تعلل و تاخیر در ارائه هشدارهای لازم به مردم شد که صد البته ریشه اصلی آن در بی توجهی به جایگاه پزشکی جامعه نگر و پزشک عمومی در ساختار بهداشت و درمان کشور از سوی سیاستگذاران کلان بود. جاییکه نخواستند بفهمند یا نفهمیدند بر سر شاخ ، بن می بُرند.
بیماری کرونا با همه بدیها، حداقل یکحسن داشت و آن اینکه همه مسئولین و مردم ، بخصوص با تاکید شخص اول مملکت، متوجه شدند تا چه حد جنگیدن با علم و بی توجهی نسبت به آن و نیز داشتن رویکرد نادرست نسبت به تیم درمانی و آموزشهای پیشگیری میتواند برای کلان سلامت جامعه مرگبار و خطر آفرین باشد.
نمایندگان ملت متوجه شدند که مجهزترین بیمارستانها، بدون تیم درمان و بدون آموزش درست اجتماعی پیشگیری برای مردم ، براحتی در برابر یک همه گیری به بن بست میرسند و پاسخگوی ارائه خدمات نخواهند بود.
همگان متوجه شدند که قوانین مترتب بر سلامت تا چه حد در سرنوشت کشور موثرند. نقش آموزشهای همگانی از سوی رسانه ملی و لزوم نقش مدیریتی پزشک جامعه نگر بر وزارت بهداشت و همچنین بعنوان مشاور حاکمیت ، بیش از پیش روشن شد .
معلوم شد که بدون آموزش درست و مبتنی بر قواعد شناخته شده پیشگیرانه و بهداشتی ، تا چه حد درصد آسیب پذیری افزایش می یابد .
ادامه دارد...
پایان پیام/
https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/aacb