عزیزان وزارت؛ خسته نباشید نخواستیم، از پشت خنجر نزنید!
چه شده است که یک انجمن اینقدر در وزارت بهداشت قدرت دارد که هر کاری دلش بخواهد انجام می‌دهد؟! می‌خواهد بلافاصله بعد از اتمام مبارزه با کرونا، ضرر چند روز تعطیلی مراکز زیبایی خود را با سرعت تمام و حذف همه رقبای کاری جبران کند؟! همکاران، بزرگواران، این تذهبون؟!
مملکت و چهان درگیر یک ویروس منحوس شده است که بعد از صد سال مجددا جهان را با یک پاندمی خطرناک روبرو کرده است.
تمام جهان در حال تدارک مبارزه با این میهمان ناخوانده قاتل است.
همه دارند سعی می‌کنند به نیروهای درگیر در مبارزه با این بیماری مهلک انرژی بدهند و توان آنها را بالاتر ببرند.
مادران این خاک درست مثل دوران جنگ دور هم جمع شده‌اند و مایحتاج این سربازان خط مقدم مبارزه با بیماری را تامین می‌کنند.
یکصد شهید راه سلامت مبین این حقیقت است که کادر درمان جانش را بر کف دست گرفته و مبارزه می‌کند.
دیروز تصویری از بستری همزمان سه متخصص بیهوشی در کنار هم منتشر شد؛
سه سردار، سه ژنرال، همزمان مجروح از جنگ و در حال درمان.
در این شرایط وزارت بهداشت در عین حالی‌که به بحث ستادی مبارزه با کرونا و دادن آمار روزانه مشغول است، اما گویا وظیفه مهمتری هم دارد!
«تعیین صلاحیت حرفه‌ای برای تزریق بوتاکس و ژل و کار کردن با دستگاه لیزر برای پزشکان عمومی!»
برای آنهایی که در خط اول مبارزه مشغول هستند!
برای آنهایی که شهید شدند، مجروح شدند، تحت مداوا هستند!
ولی اصلا وزارت بهداشت نپرسید که آیا صلاحیت حرفه‌ای برای مبارزه با یک بیماری جدید را دارند؟
اصلا نپرسید که مسئولین هیات بورد تخصصی فلان و بهمان، آیا تائید می‌کنید پزشک عمومی می‌تواند کرونا درمان کند؟
می‌تواند بیمار کرونایی ویزیت کند؟
فراموش نکنیم، اینحا بحث مرگ و زندگی است! نه بحث پول و درآمد!
چه شده است که یک انجمن اینقدر در وزارت بهداشت قدرت دارد که هر کاری دلش بخواهد انجام می‌دهد؟!
می‌خواهد بلافاصله بعد از اتمام مبارزه با کرونا، ضرر چند روز تعطیلی مراکز زیبایی خود را با سرعت تمام و حذف همه رقبای کاری جبران کند؟!
همکاران، بزرگواران، این تذهبون؟!
چقدر غرق در مادیات؟!
چقدر لذت درآمد؟!
پزشکان عمومی دارند می‌جنگند!
بسیاری از همکاران، به قول شما دخالت‌کننده در امور زیبایی، که در همه جهان به غیر از این کشور با یک دوره شش ماهه مجوز کار برای آن صادر میشود، در حال جنگ هستند!
آن درآمد مال شما! نوش جانتان. فقط خودتان کلاهتان را قاضی کنید.
آقایان وزارت‌نشین؛
انتظار نداشتیم بگویید؛ خسته نباشید.
ولی
انتظار هم نداشتیم که از پشت خنجر بزنید!
۲۳ فروردین ۱۳۹۹
پایان پیام/
https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/QMqr