راههای برون رفت از بحران
در ادامه بحث تعرفه ۴ (مثلث اشتباه) برای برون رفت از بحران دولت ساخته تعرفه با توجه به چهار جز مثلث تعرفه! اقدامات لازم را بازگو مینمایم:
۱- مردم:
عادات مردم ایران در درمان اشتباهات بسیاری دارد و علت اصلی ان نیز عدم آموزش عمومی به مردم و رفتار نادرست حرفه ای خود ما پزشکانست.
عاداتی که سبب مصرف بالای دارو ، استفاده اضافی از امکانات پارا کلینیک و مراجعات متعدد به پزشکان گوناگون میشود، همه این ها در کل کشور بار بسیاری بر دوش بیمه و بودجه درمانیست.
لذا فرهنگ سازی سلامت و درمان میبایست جز اولویتهای همه ارگانها و نهادهای مربوطه باشد.
۲- بیمه گران
شرکتهای بیمه گر در ایران بهیچوجه از پروتکل های تشخیصی و درمانی رایج در مراجع پزشکی پیروی نمیکنند و تنها کاری که در حال حاضر انجام میدهند ایجاد برخی محدودیتها برای نسخ پزشکان در مورد داروها و برخی پاراکلینیکهاست!
عدم پیروی و عدم رعایت پروتکلهای تشخیصی و درمانی موجب شده تا مقادیر بسیار زیادی از اقدامات پاراکلینیک بدون اندیکاسیون انجام گردد و یا داروهای گران بدون اندیکاسیون در مقادیر بالایی نسخه شوند که رانت بزرگی را در سطح کشور بوجود می آورد، نمونه بارز آن داستان هرسپتین در بیمه های نیروهای مسلح بود.
شرکتهای بیمه گر برای حل این مشکل عظیم نیاز به همکاری بیشتر با متخصصین دانشگاهی و حتی استخدام آنها دارند و میبایست بجای به کارشناسان غیر پزشک از کارشناسان پزشک و شوراهای پزشکی استفاده کنند.
مشکل دیگر شرکتهای بیمه عدم تعیین سقف استفاده از خدمات برای بیماران است، این سقف بر اساس میزان هزینه و یا میزان دفعات مراجعه قابل تعریف است.بفرض مخارج زیر اعداد مشخص کاملا بر عهده بیمار باشد و یا مراجعات به مزشک دولتی و خصوصی ، جداگانه، دفعات معینی در سال باشد.
اما مساله دیگر در شرکتهای بیمه گر نوع مدیریت آنهاست، مدیریت دولتی موجب سیاست زدگی بیش از حد شرکت های بیمه شده و بسیاری مواقع سیاست بر اقتصاد برتری یافته است،مدیریت دولتی در اقتصاد ناتوانی خود را به ثبوت رسانده لذا همواره این شرکتها علاوه بر زیاندهی ، با هدایت دولت فشار وارده به خود را به پزشکان بی صنف و سندیکا منتقل میکنند .
مساله فراموش شده دیگر در شرکتهای بیمه عدم نظارت کافی آنان و همچنین عدم مشورت گیری از آنان در عرصه داروست که موجب سو استفاده های کلانی از منابع این شرکتها میشود، لذا باید قانونگذاران در این زمینه چاره ای بیاندیشند.
بیمه های تکمیلی رایج در کشور راه چاره ای بود برای رفع فشارهای اقتصادی بر بیمه شدگان که میتوان براحتی بین تعرفه پزشکی مورد طرف این نوع بیمه ها با تعرفه رسمی تفاوت ایجاد نمود تا رده بندی اقتصادی بیشتر و متنوع تری بوجود آید و این خود بنوعی زمینه یک رقابت سازنده در ارائه خدمات پزشکی را ایجاد کند و هم پزشکان بخش خصوصی به خواسته دیرینه خود، یعنی آزاد سازی تعرفه خصوصی، برسند.
۳- دولت
دولتها با ایده آرام نگه داشتن همیشگی شرایط و کاهش هزینه های دولت در انجام وظایف محوله به آنها از سوی قانون اساسی همواره با شگردهای قانونی و غیر قانونی ، گارد محکمی در برابر افزایش معقول تعرفه ها دارند که مفصل درباره مضرات آن گفته شد.
حال اگر دولت قادر به افزایش معقول سرانه سلامت و درمان نیست( که باید باشد و این حق مردم است) میتواند از طرق قانونی و کمک به بخش خصوصی سعی در کاهش فشارها به خود باشد، بفرض تغییر قوانین بیمه های تکمیلی و بیمه گران اصلی ، آنطور که پیشتر گفته شد، و کاهش فشارهای مالیاتی به قشر پزشک نگرانیهای پزشکان را کمتر نماید ، همچنین با نزدیکتر کردن تعرفه های دولتی به خصوصی فعلی ، مراجعات زائد بیماران را به بخشهای دولتی کمتر و معقولتر سازد.
شگرد بزرگ و اصلی دولتمردان با توجه به نوع دیدگاهشان ترکیب شورای عالی بیمه است که بوضوح جایگاه صنف پزشکی را در تعیین تعرفه ها ضعیف ساخته و این نوع نگرش میباست اصلاح شود.
شناور سازی تعرفه ها در ایران بر اساس زمان مراجعه، محل مراجعه و علت مراجعه و نوع بیمه یکی از موارد مهمیست که تا کنون مورد توجه قرار نگرفته است و در صورت اجرای آن تغییرات صحیح و مثبتی در سیستم درمان اتفاق خواهد افتاد. و مسلما آغاز این داستان نیاز به عزم قانونی جدی دارد .
یکی دیگر از موارد مغفول مانده در ایران عدم آموزشهای صحیح عمومیست که براحتی میتوان با صرف هزینه های بسیار کم در سطح کلان ،فرهنگ درمانی بهداشتی کشور و حتی خود دولتمردان را دچار تغییر نمود.
دیدگاه دولت نسبت به قشر پزشک بشدت اشتباه و مغرضانه است و این دیدگاه همواره سبب سختگیریهای غیر عادی نسبت به این صنف شده است ، مبانی تغییر این دیدگاه در این مجال نمیگنجد اما بدلایل واضح عمدی در این داستان است که بصورت کاملا موذیانه در حال پیشرفت رو به جلوست و اگر دلسوران نظام مانع پیشرفت آن نشوند سقوط ساختار بهداشت و درمان حتمیست.
بالندگی جامعه پزشکی با تغییر ترکیب شورای عالی بیمه و باز گرداندن تعیین تعرفه به صنف پزشکان و عدم دخالت دولت در ساختار و انتخابات سازمان نظام پزشکی قابل برگشت است که این امر در اختیارات دولت و مجلس میباشد.
۴- جامعه پزشکی
شغل خاص طبابت و حجم بالای مطالب و دانش پزشکی همیشه پزشکان را در لاک خود فرو میبرد تا بیشتر وقت خود را صرف بروز رسانی دانش خود و شغل طبابت نمایند ،لذا براحتی میتوان گفت که ضعیفترین اتحاد صنفی نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا متعلق به جامعه پزشکیست، اما مسلما فشارهای وارده ضرورت ایجاد این اتحاد را به اثبات رسانده و هیچ چاره ای برای جامعه پزشکی باقی نمیگذارد.
باید فشار بر ارکان قدرت جهت دخالت موثرتر جامعه پزشکی در تعیین تعرفه خود اصلی ترین و محوری ترین فعالیت صنفی این جامعه باشد.
مجددا از آقای دکتر هاشم موذن زاده از بابت همفکری بسیار سپاسگزارم.
عادات مردم ایران در درمان اشتباهات بسیاری دارد و علت اصلی ان نیز عدم آموزش عمومی به مردم و رفتار نادرست حرفه ای خود ما پزشکانست.
عاداتی که سبب مصرف بالای دارو ، استفاده اضافی از امکانات پارا کلینیک و مراجعات متعدد به پزشکان گوناگون میشود، همه این ها در کل کشور بار بسیاری بر دوش بیمه و بودجه درمانیست.
لذا فرهنگ سازی سلامت و درمان میبایست جز اولویتهای همه ارگانها و نهادهای مربوطه باشد.
۲- بیمه گران
شرکتهای بیمه گر در ایران بهیچوجه از پروتکل های تشخیصی و درمانی رایج در مراجع پزشکی پیروی نمیکنند و تنها کاری که در حال حاضر انجام میدهند ایجاد برخی محدودیتها برای نسخ پزشکان در مورد داروها و برخی پاراکلینیکهاست!
عدم پیروی و عدم رعایت پروتکلهای تشخیصی و درمانی موجب شده تا مقادیر بسیار زیادی از اقدامات پاراکلینیک بدون اندیکاسیون انجام گردد و یا داروهای گران بدون اندیکاسیون در مقادیر بالایی نسخه شوند که رانت بزرگی را در سطح کشور بوجود می آورد، نمونه بارز آن داستان هرسپتین در بیمه های نیروهای مسلح بود.
شرکتهای بیمه گر برای حل این مشکل عظیم نیاز به همکاری بیشتر با متخصصین دانشگاهی و حتی استخدام آنها دارند و میبایست بجای به کارشناسان غیر پزشک از کارشناسان پزشک و شوراهای پزشکی استفاده کنند.
مشکل دیگر شرکتهای بیمه عدم تعیین سقف استفاده از خدمات برای بیماران است، این سقف بر اساس میزان هزینه و یا میزان دفعات مراجعه قابل تعریف است.بفرض مخارج زیر اعداد مشخص کاملا بر عهده بیمار باشد و یا مراجعات به مزشک دولتی و خصوصی ، جداگانه، دفعات معینی در سال باشد.
اما مساله دیگر در شرکتهای بیمه گر نوع مدیریت آنهاست، مدیریت دولتی موجب سیاست زدگی بیش از حد شرکت های بیمه شده و بسیاری مواقع سیاست بر اقتصاد برتری یافته است،مدیریت دولتی در اقتصاد ناتوانی خود را به ثبوت رسانده لذا همواره این شرکتها علاوه بر زیاندهی ، با هدایت دولت فشار وارده به خود را به پزشکان بی صنف و سندیکا منتقل میکنند .
مساله فراموش شده دیگر در شرکتهای بیمه عدم نظارت کافی آنان و همچنین عدم مشورت گیری از آنان در عرصه داروست که موجب سو استفاده های کلانی از منابع این شرکتها میشود، لذا باید قانونگذاران در این زمینه چاره ای بیاندیشند.
بیمه های تکمیلی رایج در کشور راه چاره ای بود برای رفع فشارهای اقتصادی بر بیمه شدگان که میتوان براحتی بین تعرفه پزشکی مورد طرف این نوع بیمه ها با تعرفه رسمی تفاوت ایجاد نمود تا رده بندی اقتصادی بیشتر و متنوع تری بوجود آید و این خود بنوعی زمینه یک رقابت سازنده در ارائه خدمات پزشکی را ایجاد کند و هم پزشکان بخش خصوصی به خواسته دیرینه خود، یعنی آزاد سازی تعرفه خصوصی، برسند.
۳- دولت
دولتها با ایده آرام نگه داشتن همیشگی شرایط و کاهش هزینه های دولت در انجام وظایف محوله به آنها از سوی قانون اساسی همواره با شگردهای قانونی و غیر قانونی ، گارد محکمی در برابر افزایش معقول تعرفه ها دارند که مفصل درباره مضرات آن گفته شد.
حال اگر دولت قادر به افزایش معقول سرانه سلامت و درمان نیست( که باید باشد و این حق مردم است) میتواند از طرق قانونی و کمک به بخش خصوصی سعی در کاهش فشارها به خود باشد، بفرض تغییر قوانین بیمه های تکمیلی و بیمه گران اصلی ، آنطور که پیشتر گفته شد، و کاهش فشارهای مالیاتی به قشر پزشک نگرانیهای پزشکان را کمتر نماید ، همچنین با نزدیکتر کردن تعرفه های دولتی به خصوصی فعلی ، مراجعات زائد بیماران را به بخشهای دولتی کمتر و معقولتر سازد.
شگرد بزرگ و اصلی دولتمردان با توجه به نوع دیدگاهشان ترکیب شورای عالی بیمه است که بوضوح جایگاه صنف پزشکی را در تعیین تعرفه ها ضعیف ساخته و این نوع نگرش میباست اصلاح شود.
شناور سازی تعرفه ها در ایران بر اساس زمان مراجعه، محل مراجعه و علت مراجعه و نوع بیمه یکی از موارد مهمیست که تا کنون مورد توجه قرار نگرفته است و در صورت اجرای آن تغییرات صحیح و مثبتی در سیستم درمان اتفاق خواهد افتاد. و مسلما آغاز این داستان نیاز به عزم قانونی جدی دارد .
یکی دیگر از موارد مغفول مانده در ایران عدم آموزشهای صحیح عمومیست که براحتی میتوان با صرف هزینه های بسیار کم در سطح کلان ،فرهنگ درمانی بهداشتی کشور و حتی خود دولتمردان را دچار تغییر نمود.
دیدگاه دولت نسبت به قشر پزشک بشدت اشتباه و مغرضانه است و این دیدگاه همواره سبب سختگیریهای غیر عادی نسبت به این صنف شده است ، مبانی تغییر این دیدگاه در این مجال نمیگنجد اما بدلایل واضح عمدی در این داستان است که بصورت کاملا موذیانه در حال پیشرفت رو به جلوست و اگر دلسوران نظام مانع پیشرفت آن نشوند سقوط ساختار بهداشت و درمان حتمیست.
بالندگی جامعه پزشکی با تغییر ترکیب شورای عالی بیمه و باز گرداندن تعیین تعرفه به صنف پزشکان و عدم دخالت دولت در ساختار و انتخابات سازمان نظام پزشکی قابل برگشت است که این امر در اختیارات دولت و مجلس میباشد.
۴- جامعه پزشکی
شغل خاص طبابت و حجم بالای مطالب و دانش پزشکی همیشه پزشکان را در لاک خود فرو میبرد تا بیشتر وقت خود را صرف بروز رسانی دانش خود و شغل طبابت نمایند ،لذا براحتی میتوان گفت که ضعیفترین اتحاد صنفی نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا متعلق به جامعه پزشکیست، اما مسلما فشارهای وارده ضرورت ایجاد این اتحاد را به اثبات رسانده و هیچ چاره ای برای جامعه پزشکی باقی نمیگذارد.
باید فشار بر ارکان قدرت جهت دخالت موثرتر جامعه پزشکی در تعیین تعرفه خود اصلی ترین و محوری ترین فعالیت صنفی این جامعه باشد.
مجددا از آقای دکتر هاشم موذن زاده از بابت همفکری بسیار سپاسگزارم.
پایان پیام/
https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/Ehdg