میخواهید کیفیت پزشکی این کشور مانند خودروسازی آن بشود؟
امیدوارم بهخصوص امروز که در بحران «کرونا» نیروهای پزشکی ما «تنها» نقطه قوت سیستم پزشکی ما و باعث قوت قلب مردم ما هستند و در حالیکه در همین کشورهای همسایه، دولتها حقوق پرسنل پزشکی خود را بهدلیل خطیر بودن نقش کادر پزشکی افزایش دادهاند، بدون چشمداشت مالی، مانند یک رزمنده در حال مایه گذاشتن از جان شیرین خود میباشند، دولت ما هم تکلیف خود را روشن کند:
میخواهد پزشکی این کشور همچون خودروی داخلی «...» جان بستاند، یا همچون خودروی «...» حافظ جان مردمش باشد؟!
لطفا خود دولت «همین امروز» پاسخ بگوید، نه فردا که خرش از پل گذشت! وگرنه مردم با اندکی فکر میتوانند از پس تمام تبلیغات کاذب و دروغها، پاسخ این پرسش را بدهند.
برنامهای از یکی از شبکه ماهواره ای فارسی زبان در مورد پزشکان عمومی شاغل در NHS انگلیس پخش می شود که همه شما را به دیدن آن دعوت میکنم. در ابتدای هر قسمت، گوینده با افتخار از این میگوید که با 10 درصد کل بودجه NHS، پزشکان عمومی انگلیس 90 درصد بار سلامت کشور را به دوش میکشند.
در وهله اول به نظر میرسد که انگلیس در حال «بیگاری» کشیدن از پزشکان عمومی این کشور است. اما وقتی همان اولین قسمت برنامه را نگاه میکنید و بار مراجعه و نظم و احترام آنها را میبینید و با ورژن کاریکاتورگونه آن در ایران مقایسه مینمایید، مطمئن می شوید هیچ بیگاری در کار نیست! پزشکان همه بیماران را با نوبت قبلی می بینند و پذیرش کلینیکها «به هیچ وجه» حتی یک بیمار اضافه را پذیرش نمی کنند. آنها در آرامش کامل مشغول به کار هستند و برای بیماران هم وقت کافی می گذارند و... و البته، حقوق بسیار خوبی هم میگیرند!
***
سال هاست در کشور ما دولت با کمک بازوهای رسانهای خویش، در حال القای این دروغ بزرگ است که از نظر درآمد، «ایران بهشت پزشکان است»! البته با یک اشاره کوچک میتوان دفتر این ادعا را بست؛ و آن اینکه اگر چنین بود، مملکت ما امروز پر از اطبای بیگانهای بود که برای «پارو کردن پول» به ایران می آیند و اکنون مرزبانان کشور ما نیز در حال مبارزه با پزشکان غیر ایرانی بودند که به انحای مختلف قصد ورود به کشورمان را دارند!!! همانگونه که کارگران و مهندسان افغانی و چینی و... نه بخاطر چشم و ابروی ما، که برای درآمد خوب، به کشورمان میآیند! پس به نظر می آید که در حیطه کارگری و مهندسی و... وضع ایرانی ها باید به مراتب بهتر باشد که چنین تقاضایی وجود دارد، نه حیطه پزشکی.
اما چرا این دروغ بزرگ در مورد «درآمد افسانهای پزشکان ایرانی» شکل گرفت و از آن مهمتر، «باورپذیر» شد؟
اول: وجود تعداد بسیار کمی (شاید در حدود یک عدد دو رقمی) از پزشکان ایرانیِ دارای درآمد نجومی که هیچ قدرتی هم قادر به کنترل آنها نیست و «اغلب» آنها همین امروز در هر نقطهای از جهان قادر به ادامه کار با درآمد خوب هستند. درآمد اینها «به غلط» ملاک نگرش اغلب مردم ما به درآمد «متوسط» جامعه پزشکی است.
دوم: فاصله درآمدی پزشکان با متوسط درآمد جامعه.
این مسئله از چند جنبه قابل بررسی است:
1-اگر ملاک ما بدنه جامعه پزشکی (بدون درصد قلیل پزشکان بسیار پردرآمد) باشد، با قاطعیت میتوانم بگویم که چنین شکاف درآمدی وجود ندارد و درآمد «خالص» متوسط پزشکان کشور ما با درآمد متوسط خانوارهای ایرانی، تفاوت چشمگیر و عجیبی ندارد.
2-بر خلاف ادعاها و جریان سازیها، درآمد پزشکان در تمام دنیا از درآمد متوسط جامعه بالاتر است و این نشاندهنده «اهمیت» این شغل برای حفظ «سلامت» و «جان» مردم است. حالا در برخی کشورها مثل آلمان و برخی کشورهای اروپای، این تفاوت کمتر و در برخی کشورها مانند آمریکا و کانادا، این تفاوت بسیار زیاد و چشمگیر است.
3-بحث آمریکا و کانادا را نمیکنیم تا خواب آنها که برای نابودی پزشکی کشورمان خواب ها دیده اند، آشفته نشود. اما در همان کشور آلمان که نامش را بردیم، خانواده ها با ماهی 5000 یورو درآمد، زندگی بسیار «خوب» و راحتی دارند و اغلب خانواده ها نیز درآمدی در این حدود را دارند و یک خانواده در چنین جامعه ای، با درآمد مثلا 8000 یورویی، یک زندگی بسیار عالی و مرفهی خواهد داشت. یعنی بر خلاف ایران که شما برای داشتن یک زندگی مرفه نیازمند درآمدی چند برابر متوسط درآمد عمومی هستید، در آنجا با یک اختلاف 50 درصدی، سطح زندگی مردم بسیار متفاوت خواهد شد. علت: سلامت و رونق اقتصادی و قانونمند بودن روابط مالی! لذا پزشکی که در آنجا حدودا به اندازه همین 8000 یورو درآمد دارد، باز هم جزو «مرفهین» جامعه محسوب میگردد.
4-کارگران و کارمندان کارخانههایی مانند BMW و بنز و... که در آلمان درآمدهای بالای سه چهار هزار یورویی دارند، خودروهایی تولید می کنند که دانید و دانیم! انتظار در آنجا برای «کار درست» در همه زمینه ها وجود دارد: هم از کارمند و کارگر خودروساز و هم از پزشک آن جامعه. اما به هر دلیل (که در اینجا جای واکاوی آن نیست) همیشه روزگار، پزشکی کشورمان تافته جدا بافتهای بوده که در منطقه سرآمد، و در جهان زبانزد بوده. اینکه اکنون به همان دلایل که برشمردیم، خیلی از مسئولین در حال توهین و تحقیر جامعه پزشکی هستند، هم نافی این ادعا نیست. حتی سهمیههای عجیب و غریب و متنوع در پذیرش پزشکی هم هنوز نتوانسته این امتیاز را بطور کامل از بین ببرد.
پزشکان ما، امروز و هنوز به کمک «تجهیزات» اغلب وارداتی و بعضا داخلی، بزرگترین کارهای پزشکی را انجام میدهند و «جان» مردم را نجات می دهند... با ارزش «ریالی»! در عوض، مثلا خودروهای ایرانی، هنوز با کارخانجات کهنه و تولیدات بی کیفیت، خودروهایی می سازند که امنیت جانی ندارند و جان می ستانند... با قیمت «ارزی»!!! یعنی برخی خودروهای مونتاژ داخل، قیمتی متناسب با ارزش دلار دارند! در حالیکه حداقل قسمتی از این ارزش که مربوط به قطعات ساخت داخل و نیروی کار است، باید باعث کاهش بارز قیمت آن شود...
پس اگر ما قرار است «پزشکی» را هم یک علم مدرن و وارداتی بدانیم، یا باید مانند خودروسازی قیمت «ارزی» برایش در نظر بگیریم (هر چند گفتیم کیفیت خدمات پزشکی ایران، بمراتب بالاتر از خودروهایمان هم هست)، یا بیاییم و مانند باقی مسائل، باری به هر جهت بدان نگاه کنیم و هیچ انتظاری ورای سطح و کیفیت کلی امورمان از آن نداشته باشیم... البته این حکم برای تمام امور مشابه قابل تسری است و در کشوری که تولیدات صنعتی و مشاغل خدماتی، کیفیت هایی دارند که همه ما می دانیم، انتظار داشتن یک پدیده با کیفیا بالاتر از انتظار، فقط در سایه احترام بیشتر و نگاه متفاوت به آن خواهد بود.
امیدوارم بهخصوص امروز که در بحران «کرونا» نیروهای پزشکی ما «تنها» نقطه قوت سیستم پزشکی ما و باعث قوت قلب مردم ما هستند و در حالیکه در همین کشورهای همسایه، دولتها حقوق پرسنل پزشکی خود را بهدلیل خطیر بودن نقش کادر پزشکی افزایش دادهاند، بدون چشمداشت مالی، مانند یک رزمنده در حال مایه گذاشتن از جان شیرین خود میباشند، دولت ما هم تکلیف خود را روشن کند:
میخواهد پزشکی این کشور همچون خودروی داخلی «...» جان بستاند، یا همچون خودروی «...» حافظ جان مردمش باشد؟!
لطفا خود دولت «همین امروز» پاسخ بگوید، نه فردا که خرش از پل گذشت! وگرنه مردم با اندکی فکر میتوانند از پس تمام تبلیغات کاذب و دروغها، پاسخ این پرسش را بدهند.
پایان پیام/